رمان “وسط پاهام نشست گربه کوچولو!” یک داستان جذاب و بامزه است که مخصوصا گروه سنی کودک و نوجوان نوشته شده است. در ادامه به معرفی این داستان میپردازیم.
خلاصه رمان وسط پاهام نشست گربه کوچولو!
یک روز تام کوچولو که یک پسر بچه شش ساله است، وسط بازی در پارک، یک بچه گربه را دید. او به بچه گربه نزدیک شد و کنار او روی زمین نشست. گربه که به حمایت احتیاج داشت، آرام حرکت کرد و روی پاهای تام کوچولو نشست.
تام، بچهگربه را با خود به منزل برد. مادر و پدرش هم از آن حیوان کوچولوی خوشگل خیلی خوششان آمد و همگی تصمیم گرفتند تا آن گربه را بزرگ کنند.
تام برای بچهگربهاش نام سباستین را برگزید. تام و سباستین روزهای خوبی را با هم سپری میکردند. هر روز صبح سباستین بالای سر تام میآمد و آنقدر میو میو میکرد تا او را بیدار کند!
همهچیز خیلی خوب پیش میرفت تا آنکه سباستین کم کم بزرگ شد. …
Introduction
One day little Tom, who is a six-year-old boy, was playing in the park when he saw a kitten. He approached the kitten and sat on the floor next to him. Needing support, the cat slowly moved and sat on Little Tom’s legs.
Tom took the kitten home with him. His mother and father liked that beautiful little animal very much and they all decided to raise that cat.
Tom chose the name Sebastian for his kitten. Tom and Sebastian were having a good time together. Every morning, Sebastian would come over Tom and meow enough to wake him up!
Everything was going very well until Sebastian grew up. …
Einführungsroman
Eines Tages spielte der kleine Tom, ein sechsjähriger Junge, im Park, als er ein Kätzchen sah. Er näherte sich dem Kätzchen und setzte sich neben ihn auf den Boden. Die Katze brauchte Unterstützung, bewegte sich langsam und setzte sich auf die Beine von Little Tom.
Tom nahm das Kätzchen mit nach Hause. Seine Mutter und sein Vater mochten dieses schöne kleine Tier sehr und sie beschlossen alle, diese Katze großzuziehen.
Tom wählte den Namen Sebastian für sein Kätzchen. Tom und Sebastian hatten eine gute Zeit zusammen. Jeden Morgen kam Sebastian zu Tom und miaute genug, um ihn aufzuwecken!
Alles lief sehr gut, bis Sebastian erwachsen wurde. …
Presentazione di questo romanzo
Un giorno il piccolo Tom, che è un bambino di sei anni, stava giocando nel parco quando vide un gattino. Si avvicinò al gattino e si sedette sul pavimento accanto a lui. Avendo bisogno di sostegno, il gatto si mosse lentamente e si sedette sulle gambe di Little Tom.
Tom ha portato a casa il gattino con lui. A sua madre e suo padre piaceva molto quel bellissimo animaletto e decisero tutti di allevare quel gatto.
Tom ha scelto il nome Sebastian per il suo gattino. Tom e Sebastian si stavano divertendo insieme. Ogni mattina, Sebastian veniva da Tom e miagolava abbastanza da svegliarlo!
Tutto stava andando molto bene finché Sebastian non è cresciuto. …
بهشتمو پس بده
سینم درد میکنه! نفسم تنگه! برگرد!
اوف جون! همینه! عشق است جام جهانی!
بیا بشین (روش کنترل خشم)
باید بهم سرویس بدی ای روزگار نامراد
درد و لذت عاشقی
آخ درش بیار کینههاتو از دل
اخ درد داره نداشتنت
دختر خراب نکن زندگیمو
فهرست فصلهای رمان وسط پاهام نشست گربه کوچولو!
- یک روز معمولی
- گربه خوشگل
- تام و سباستین
- آموزش به سباستین
- سباستین، پسر باهوش!
- ما میتوانیم
- رفاقت ابدی
List of chapters of this novel
- a normal day
- beautiful cat
- Tom and Sebastian
- Teaching Sebastian
- Sebastian, smart boy!
- We can
- eternal friendship!
دانلود PDF رمان وسط پاهام نشست گربه کوچولو
دانلود رمان وسط پاهام نشست گربه کوچولو! را به همه دوستداران و عاشقان دانلود و مطالعه کتابهای رمان و رمانهای عاشقانه، توصیه میکنیم.
این کتاب نسخه pdf ندارد. کتاب وسط پاهام نشست گربه کوچولو اثری است که اخیرا به صورت کاغذی به چاپ رسیده و منتشر شده است. لذا برای مطالعه آن باید نسخه فیزیکی کتاب را از فروشگاههای سراسر کشور خریداری و مطالعه فرمایید. اما اگر به هر دلیل همچنان نیاز به دانلود PDF دارید، کتابهای مشابه را میتوانید از لینک زیر دریافت نمایید:
بهدلیل داشتن حقنشر، این کتاب دارای نسخهالکترونیک نیست.
برای تهیه نسخه چاپی کتاب، به کتابفروشیهای سراسر کشور مراجعه کنید.