افسانه مرگ ” یزدگرد اول” پادشاه ساسانی

یزدگرد اول مشهور به یزدگرد رام‌گر و یزدگرد بزه‌گر (شاهنشاهی از ۳۹۹ تا ۴۲۰ میلادی)، چهاردهمین شاهنشاه ساسانی بود. در دوران حکومت او، اقلیت‌های دینی با آرامش و خاطری آسوده به مناسک دینی خود پرداختند و یزدگرد یکم به دلیل تسامح دینی نسبت به غیر زرتشتیان، در میان تاریخ‌دانان یهودی–مسیحی محبوب و در منابع فارسی–عربی منفور است.

یزدگرد اول

یزدگرد اول

یزدگرد، به مسیحیان آزادی مذهبی داد تا بتوانند با این امتیاز، با امپراتوری روم صلح کند. منع آزار مسیحیان، سبب خشم و کینهٔ موبدان و اشراف‌زادگان ساسانی گشت. چرا که مذهب مسیحیت، رقیب جدی برای دین زرتشتی بود و عقاید مذهبی این دو، با یکدیگر تضادهای آشکارا داشتند. از کارهای او بنای شهر یزد بود ، البته اطلاعات مکتوب خیلی کم است ، اما وفات وی چنانچه فردوسی حکایت میکند در نزدیکی دریاچه سوار (سو‌) محل صید سمور دریاچه‌ای ، نزدیک به شهر نیشابور یا گرگان بوده است.

در روایت سنتی-ساسانی، آمده است که یزدگرد بزه‌کار، پادشاهی بدگمان، ستمکار و به ویژه با اشراف‌زادگان سخت‌گیر بود و آنها نیز همگان از وی بیزاری می‌جستند. آنها به درگاه خدا می‌نالیدند که ایشان را از شر یزدگرد آسوده کند. بر طبق افسانه‌ها در هنگام شکار “‌اسب سفیدی” با دست و پای عجیب و شبیه گور خر از دریاچه بیرون آمده و شاه دستور گرفتن آن را میدهد‌، ولی هیچکس موفق به اینکار نمی‌شود.

آخر خود پادشاه زین را برداشته به نزدیک اسب رفت و اسب آرام گرفت‌، ابدا شرارتی از وی بروز نکرد، حتی شاه وقتی که زین بر بر پشت وی نهاد و تنگش را محکم بست این جانور مهیب و شریر هیچ تکان نخورد بلکه محکم بر جای خود ایستاده بود‌. ولی همینکه پادشاه سوار شد یکدفعه او بجنب وجوش آمده مانند رعد بنای غرش را گذاشت و با هر دو پا و سم‌هایی که مثل سنگ سخت بود چنان به شاه نواخت که سرش با تاج کیانی بخاک افتاد و اسب بعد از آن بدریاچه فرو رفته و دیگر اثری از او پیدا نشد. مردم گفتند که آن اسب، فرشته‌ای از جانب خدا بود.

البته واضح است که این ماجرا تنها یک افسانه است برای توجیه قتل شاه ساسانی که احتمالا توسط دربار و آتشکده انجام گرفت.

پروکوپیوس، تاریخ‌نگار رومی، یزدگرد را پادشاهی با اخلاق پسندیده و پایبند به «عهد و پیمان» نشان داده است. آگاثیاس، که به ندرت از پادشاهان ایرانی به نیکی یاد می‌کند، دربارهٔ یزدگرد می‌نویسد: «هرگز با رومیان نجنگید و هیچ آسیب دیگری به آنان نرساند و رفتارش همواره صلح‌جو بود».


همچنین بنگرید به:
میترا و گاو نر
تصویر

پاسخ نادرشاه به عثمانیان
هریت بیچر استو
عباس میرزا، شاهزاده لایق قاجار
داریوش بزرگ و سرکوب شورش‌ها

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe