" احمد قوام "، معروف به " قوامالسلطنه "، از بزرگترین رجال و سیاستمداران دوران معاصر ایران است که در سال 1252 خورشیدی در تهران زاده شد. وی از زمان سلطنت "ناصرالدین شاه" وارد امور دیوانی شد و بعدها رئیس دفتر صدر اعظم گردید. مدتی فرمانروایی خراسان و سیستان را عهدهدار شد و پس از "سیدضیاءالدین طباطبائی" دوبار به صدارت رسید.
احمد قوام پس از دوره دوم نخستوزیری خود، ظاهراً به جرم توطئه ای علیه "رضاخان" وزیر جنگ وقت، تحت تعقیب قرار گرفت و پس از مدتی زندانی شدن، راهی اروپا شد. او پس از چند سال به ایران بازگشت و در لاهیجان به کشاورزی پرداخت.
قوامالسلطنه از آن پس سقوط رضاشاه از سیاست به دور بود. در زمان پادشاهی محمدرضاشاه پهلوی، در سالهای 1324 و 1331 خورشیدی، بار دیگر به سمت نخستوزیری برگزیده شد.
یکی از نقش های بارز قوام در تاریخ ایران، حل مسأله حضور نیروهای روسی در ایران است. پس از پایان جنگ جهانی دوم، انگلیس و آمریکا در سال ۱۳۲۴ شمسی بیهیچ تعهد الزامآوری از ایران خارج شدند ولی شوروی به بهانههای گوناگون نیروهای خود را در شمالغرب ایران نگه داشت. در واقع شوروی در جریان جنگ جهانی دوم از هیچ نقطهای عقبنشینی نکرد، مگر اینکه در آنجا یک دولت کمونیستی همپیمان با خود تاسیس کرد.
در جریان سفر قوام به مسکو او "استالین" را چنین فریب داد که در ازای خروج نیروهای "ارتش سرخ" از آذربایجان، امتیاز نفت شمال را برای شوروی خواهد گرفت. از سوی دیگر فشارهای بینالمللی نیز تاثیرگذار شد تا شوروی که عرصه بر او تنگ شده بود، چاره کار را در این ببیند که دستکم یک امتیار اقتصادی مهم از ایران بگیرد، ولی قوام چنین بهانه آورد که اکنون در ایران مجلس وجود ندارد و بدون مجلس نمیتوان امتیاری به خارجیها داد. از این رو شوروی را ترغیب کرد که از ایران خارج شود تا او انتخابات مجلس را برگزار کند و به او تضمین داد که اکثریت مجلس آینده نیروهای وفادار به دولت قوام خواهند بود و امتیار نفت شمال را به شوروی خواهند داد. در آذر ۱۳۲۵ نیروهای نظامی شوروی از ایران خارج شدند.
در این که اولتیماتوم و فشار آمریکا و سازمانمللمتحد بر تصمیم "استالین" برای خروج از ایران بیشتر تاثیر داشت یا سیاست ورزی قوام اختلاف نظر وجود دارد. هر چند که هر دو مورد در خروج روسها موئر بود.
در سال 1331 پس از اختلافی که میان "مصدق" و "شاه" بروز کرد، شاه برای اینکه حریف قدرتمندی در مقابل مصدق قرار دهد، به سراغ قوامالسلطنه رفت.
احمد قوام که در آن هنگام 80 سال از سنش میگذشت با اکثریت ضعیفی از مجلس رای اعتماد گرفت اما این صدارت بیش از چهار روز دوام نیاورد و با اعتراض مردم در سی تیر 1331، مجبور به استعفا شد. سپس مدتی در حالت اختفا زندگی را دنبال کرد. مجلس نیز حکم به مصادره اموال او داد و او که بعد از این جریان، کاملاً تاب و توان خود را از دست داده بود سرانجام در 31 تیرماه 1334 در 83 سالگی درگذشت.
احمد قوام، روی هم، پنج بار به نخست وزیری رسید و بیش از بیست بار به وزارت دست یافت. او همچنین معلومات خوبی داشت و گاهی شعر نیز میسرود. قوام جدا از تاثریش بر خروج نیروهای شوروی، در نگارش فرمان مشروطیت، جریان فرقه دموکرات آذربایجان و نیز قیام سی تیر ۱۳۳۱ نقش پر رنگی داشت.