نبرد آغامحمدخان قاجار و هراکلیوس -نبردی میان سلسله قاجار و سپاهیان گرجی در کرتسانیسی و نزدیک تفلیس- طی روزهای 8 تا 11 سپتامبر 1795 درگرفت. این نبرد پاسخی از سوی شاه ایران آغامحمدخان قاجار، به اتحاد هراکلیوس دوم، پادشاه گرجستان با امپراتوری روسیه بود.
گرجستان شرقی که از پادشاهی های کاختی و کارتلی تشکیل می شد از سال 1555 تحت کنترل نامنظم و گاه و بیگاه حاکمان ایران بود. با این حال، مرگ نادرشاه در سال 1747 منجر به رهایی این دو پادشاهی از کنترل ایران و پیوستن آنان به یکدیگر تحت فرمان پادشاه هراکلیوس دوم ( ارکلی ) در سال 1762 شد.
در سال 1783 ، هراکلیوس با امضای پیمان گئورگیوسک تحتالحمایگی گرجستان توسط امپراتوری روسیه را پذیرفت. هراکلیوس رویای ایجاد یک پادشاهی متحد و نیرومند تحت حفاظت روسیه را داشت تا بتواند پادشاهی ایمرتی در گرجستان غربی و ولایات گرجی تحت سلطه عثمانیان را به قلمرو خود بیفزاید.
نتیجه این وقایع چند سال بعد نمایان شد. سلسله نوظهور قاجار پس از مجموعهای از کشمکشهای داخلی قدرت خود را در ایران تثبیت کرد. آغامحمدخان قاجار، بنیانگذار این سلسله سعی داشت قفقاز را به حوزه نفوذ ایران بازگرداند. ایرانیان به هراکلیوس پیشنهاد دادند در ازای لغو پیمان اتحاد با روسیه به امنیت پادشاهی گرجستان و صلح پایبند بمانند.
هراکلیوس از کاترین دوم امپراتور روسیه درخواست کمک کرد اما با بیاعتنایی او مواجه شد. گرجیان ناچار شدند خود به تنهایی با تهدید ایران مواجه شوند. با این وجود هراکلیوس ضربالاجل آغامحمدخان قاجار را رد کرد.
در آگوست 1795 ، آغامحمدخان با ارتش نیرومند 35 هزار نفری اش وارد قفقاز شد و خاننشینهای گنجه و ایروان را وادار به اتحاد با خود کرد. خان قاجار با رها کردن محاصره شوشا در خاننشین قرهباغ مستقیما رهسپار تفلیس شد و مواضع شدیدا استحکامبندی شده گرجی را در جنوبشرقی شهر مورد حمله قرار داد.
با وجود مقاومتی ناامیدانه، گرجی ها در روزهای 9 و 10 سپتامبر موفق به عقب راندن مهاجمان قاجاری از برخی مواضعشان شدند. آغامحمدخان قاجار در ابتدای روز 11 سپتامبر شخصا حمله همهجانبه و گسترده علیه گرجیان را آغاز کرد، در سایه آتشباری توپخانه و حمله شدید سواره نظام، ایرانیان توانستند با عبور از رودخانه کورا ارتش فرسوده گرجستان را دور زده و از هر سو مورد حمله قرار دهند.
با رسیدن شب نیروهای گرجی تقریبا به طور کامل متلاشی شده بودند بقایای توپخانه گرجستان توانست مدت کوتاهی پیشروی ایرانیان را متوقف کند تا هراکلیوس و 150 نفر همراهش بتوانند به کوههای اطراف بگریزند.
درگیری ها در خیابانهای تفلیس ادامه پیدا کرد ظرف چند ساعت قوای آغامحمدخان به طور کامل بر تفلیس مسلط شد ساکنان شهر قتلعام شدند و شهر به کلی غارت شد. نیروهای ایرانی به همراه اموال غارت شده و 15 هزار اسیر عقبنشینی کردند.
در بازگشت از تفلیس، آغامحمدخان قاجار در سال 1796 تاج پادشاهی ایران را بر سر نهاد هراکلیوس برای بازسازی تفلیس به شهر بازگشت اما مشاهده ویرانی کامل شهر باعث ناامیدی و از میان رفتن نقشههای او شد.
روسها از پیش در فکر تسخیر قفقاز بودند و از اینرو با حاکمان محلی پیوندها و پیمانهای نهان و آشکار بسته، در برخی نقاط قوای نظامی مجهز مستقر کرده بودند. در نخستین حمله آغامحمدخان قاجار به تفلیس و قفقاز، حدود 6000 سرباز به فرماندهی سرهنگ گوداویچ در داغستان آماده بودند که هراکلیوس متواری از او کمک خواست.
این فرمانده در برابر قدرتنمایی آغامحمدخان از دربار کاترین اجازه خواست که به هراکلیوس یاری رساند. کاترین بر پایه پیمان خود با فرمانروای گرجستان اجازه داد. نیز سرداری 22 ساله به نام زوبوف را با 35000 سپاهی روانه منطقه کرد.
هر دو سپاه به دنبال پیروزیهایی در ناحیه رود ترک به هم پیوستند و حاکمان محلی را رام کردند و دربند، باکو، بخشی از تالش و شَماخی و گنجه تسخیر شد. دستهای از سپاه روس پس از عبور از جلگه شیروان وارد دشت مغان گشت و از رود ارس گذشت و آذربایجان را تحتفشار گذاشت. سپاه دیگر پس از اشغال لنکران از راه دریا، بندر انزلی و رشت و بخشی از گیلان را به زیر سیطره خود درآورد.
در این وضع بسیار پیچیده، آغامحمدخان پس از احضار باباخان به تهران و دادن زمام امور شهر به میرزاشفیع مازندرانی و ابقای محمدخان قاجار دولو در مقام بیگلربیگی تهران و دادن مسئولیت حفاظت شهر به او، با لشکری مجهز عازم آذربایجان گشت.
در این هنگام خبر درگذشت کاترین و جانشینی پسرش پل و فرمان عقبنشینی ارتش روس به آغامحمدخان رسید. وی پس از عبور ارس، قلعه شوشا را گشود و بر آن شد که نواحی اشغالی را تصرف کند.
آغامحمدخان قاجار در سال 1797 و در حین سازماندهی یک حمله دیگر به گرجستان طی سوء قصدی کشته شد و هراکلیوس نیز در اوایل سال 1798 درگذشت. سه سالی که در پی آمد در گرجستان سال های هرج و مرج و سردرگمی بود.
پادشاهی تضعیف شده و در هم شکسته گرجستان با پایتخت نیمهویرانش به آسانی در سال 1801 تحت فرمان روسیه درآمد…