کتاب «غرور و تعصب» اثر جین آستن

هنگامی که از جین آستین درمورد رمان غرور و تعصب پرسیدند، او  چنین پاسخ داد: «کتاب غرور و تعصب، کودک دلبند من است!»

کتاب غرور و تعصب در سال ۱۷۹۶ میلادی متولد شد. با این جال تا سال‌ها نویسنده بنابر دلایلی برای چاپ آن دچار مشکلاتی گردید. ظاهرا هیچ ناشری اقدام به چاپ آن نمی‌کرد. سرانجام این شاهکار در ۱۸۱۳ میلادی به چاپ رسید و در دسترس عموم قرار گرفت. اما در روی کتاب، به جای نام جین آستین، نام «بانو» درج شده بود!

بخوانید: معرفی کتاب من پیش از تو

معرفی و نقد کتاب «غرور و تعصب» اثر جین آستن

خلاصه کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین

داستان با شرح حال یک خانواده هفت نفره آغاز می‌شود. این خانواده شامل آقا و خانم بنیت و پنج دختر آن‌هاست. این پنج دختر از این قرار هستند: جین و الیزابت که خواهران بزرگ‌تر هستند و بسیار باوقار و سنگین. سومین دختر خانواده مری است که با وجود آن‌که دارای چهره‌ای نازیباست اما بسیار هنرمند بوده و در نواختن ساز استاد است. دو خواهر کوچکتر –لیدیا و کیتیا– اما بسیار سبک‌سر و بی‌مبالات هستند.

داستان از جایی آغاز می‌شود که یک مرد ثروتمند به نام آقای چارلز بینگلی خانه‌ای بزرگ در کنار خانه خانواده بنیت خریداری می‌کند و با آن‌ها همسایه می‌شود. او فردی خوش‌چهره، با پرستیژ و خوش‌اخلاق است. به‌طوری‌که هر انسانی در برخورد اول با، شیفته کمالات و جاذبه‌ی او می‌گردد.

خانم بنت که وی را مردی متشخص و قابل احترام می‌یابد، می‌کوشد تا او را به ازدواج با یکی از دخترانش ترغیب کند. نهایتا در یک مهمانی که تمامی اهالی دهکده در آن شرکت دارند، جین بنیت دختر بزرگ خانواده با آقای بینگلی آشنا شده و به زودی رابطه‌ای عاشقانه میان آن‌ها شکل می‌گیرد.

در آن میهمانی فرد دیگری به نام آقای دارسی نیز حضور داشت که دوست چارلز بینگلی است و او نیز بسیار ثروتمند وخوش‌چهره اما متکبر و مغرور است. الیزابت بنیت بخاطر اهانتی که در جریان مهمانی از آقای دارسی متحمل شده بود، از این مرد متنفر است و همواره از او بدگویی می‌کند.

برادرزاده آقای بنیت فردی است به نام کالینز که کشیش دهکده است. او از آن‌جا که خانواده بنیت صاحب فرزند پسر نیستند، بنابر قوانین محلی، وارث خانوده بنیت است. او مدتی در پی ازدواج با دخترعمویش جین بود اما وقتی متوجه رابطه جین با بینگلی شد، به الیزابت متمابل گردید اما الیزابت از ادواج با او سر باز زد. نهایتا کالینز با شارلوت دوست الیزابت ازدواج کرد.

به زودی الیزابت نیز با مردی به نام وینکهام که یک افسر نظامی خوش‌چهره و خوش‌برخورد است و به تازگی در دهکده ساکن شده، آشنا می‌شود. وینکهام برادرخوانده دارسی است. با این حال به دلیل تکبر دارسی، از او ظاهرا متنفر است. الیزابت ببا شنیدن صحبت‌های وینکهام، یشتر از دارسی متنفر شده و می‌کوشد تا از طریق وینکهام بیشتر این مرد بدطینت را بشناسد.

پس از چندی، خانواده آقای بینگلی به‌طور ناگهانی دهکده را ترک کرده و به لندن می‌روند. این سفر را خواهر بینگلی طراحی کرده‌است. چرا که او عاشق دارسی است و با این حیله زنانه می‌خواهد بین برادرش و جین فاصله بیندازد تا چارلز بینگلی به خواهر دارسی علاقه‌مند شده و با او ازدواج کند تا بدین‌گونه او نیز به دارسی نزدیک‌تر گردد.

جین و الیزابت به طریقی از این موضوع آگاه می‌شوند. الیزابت در ذهنش دارسی را مقصر این جدایی می‌داند.

مدت‌ها از این واقعه می‌گذرد. خانواده بینگلی در لندن زندگی می‌کنند و جین بنیت که هیچ خبری از آقای بینگلی ندارد، ناامیدانه می‌کوشد تا سفری به لندن داشته و چارلز بینگلی را بیابد. اما چند هفته جستجوی او کاملا بی‌نتیجه است.

از سوی دیگر نیز الیزابت برای دیدار با دوستش شارلوت که حالا همسر پسرعمویش کشیش کالینز است، راهی خانه آن‌ها می‌شود. منزل آن‌ها در کنار بخشی از املاک دارسی است. در این میان اتفاقی دارسی و الیزابت با هم رودررو می‌شوند. در طی گفتگو میان آن‌ها دارسی به الیزابت اظهار علاقه می‌کند اما الیزابت این پیشنهاد را رد کرده و از تکبر وی و بدی‌هایی که در حق برادرخوانده‌اش ویکهام داشته و همچنین نقش او در جدایی جین و چارلز صحبت می‌کند. دارسی سکوت می‌کند و روز بعد نامه‌ای به الیزابت نوشته و ماجرای هوس‌بازی ویکهام و نیت پلید او در رابطه با خواهر کوچک خود دوشیزه دارسی را عنوان کرده و همچنین مطالبی درمورد خواهر آقای بینگلی عنوان می‌دارد.

مدت‌ها پس از این وقایع در یک مهمانی دیگر، الیزابت و دارسی بار دیگر با هم روبرو می‌شوند. الیزابت متوجه می‌شود که دارسی تغییر کرده و دیگر خبری از غرور و تکبر در نوع رفتار وی مشاهده نمی‌کند.

در اواخر داستان سلسله رویدادهایی به وقوع می‌پیوندد که سرانجام با ازدواج الیزابت و دارسی و همینطور جین با چارلز، همه چیز به خوبی و خوشی به پایان می‌رسد.

دختران خانواده بنیت: جین، الیزابت، مری، لیدیا، کیتیا

نقد رمان غرور و تعصب

در آغاز باید توجه داشت که نام «غرور و تعصب»، نامی دقیق برای این کتاب نیست. نام کتاب به انگلیسی Pride and Prejudice می‌باشد که به معنای «تفاخر و پیش‌داوری» یا «تکبر و قضاوت» است. اما نخستین ترجمه از این کتاب به فارسی با نام غرور و تعصب منتشر شد و پس از آن نیز این کتاب با این مشهور شده و تمام ترجمه‌های بعدی با نام غرور و تعصب منتشر گردید.

رمان غرور و تعصب یک اثر رئال است. خبری از وقایع ماورایی و تخیلی در این کتاب نیست و موضوع کتاب، از ساده‌ترین مفاهیم موجود در زندگی آدمی برداشت شده است: عشق، نفرت، ازخودگذشتگی، تکبر، و…

رمان غرور و تعصب یک اثر دلچسب است. به علت موضوع ساده آن، می‌تواند برای هرکسی جذاب باشد چرا که هر انسانی تمام احوالات و احساسات شخصیت‌های داستان را حداقل یک‌بار در زندگی خود داشته و با آن رخورد کرده است.

غرور و تعصب نه یک اثر پیچیده و مرموز، که نمونه‌ای است کلیشه‌ای از زندگی تمام انسان‌ها در هر گوشه از دنیا. خواندن کتاب کار سختی نیست و درک موضوع به راحتی قابل فهم است. در یک کلام غرور و تعصب، سرگذشت زندگی تمام آدمیان است.

از روی این کتاب تاکنون دو فیلم ساخته شده است. اولی در سال ۲۰۰۴ میلادی در بالیوود و دومی در سال ۲۰۰۵ میلادی در هالیوود ساخته شد و عنوان هر دو فیلم نیز همان نام کتاب است.

ببینید: فیلم غرور و تعصب در وبسایت IMDB 

رمان غرور و تعصب شاهکار جین استین

بخش‌هایی از رمان غرور و تعصب

– هر انسانی از کوچک و بزرگ پیش‌زمینه فکرش این‌‌گونه است که مرد مجرد پول‌دار، قاعدتا نیازمند یک زن است. بنابراین وقتی چنین مردی وارد هر محله‌ای می‌شود، همه افراد محل بدون شناخت وی، می‌کوشند تا او را به ازدواج با یکی از دختران نزدیک به خود مجاب کنند!

– وقتی شام تمام شد، الیزابت یکراست به سراغ جین رفت. دوشیزه بینگلی به محض خروج الیزابت از اتاق شروع به بدگویی از او کرد. او رفتار الیزابت را مخلوطی از غرور و بی‌نزاکتی می‌دانست. او گفت: «الیزابت نه بلد است درست حرف بزند و نه شخصیت درست و حسابی دارد. او بدسلیقه و بی‌ذوق است.»

– آقای دارسی در هنگام سخن راندن، لبخندی می‌زد که الیزابت گمان می‌کرد منظور او را خوب می‌فهمد. به همین دلیل صورت او در هنگام پاسخ دادن به دارسی کاملا سرخ شده بود. 

– فکر الیزابت آن‌قدر مشغول بود که نمی‌هوانست حرف بزند. با این‌حال همه نقاط و چشم‌اندازهای زیبا را برانداز می‌کرد و در دل تحسین می‌نمود. آرام آرام نیم‌مایل سربالایی را طی کرد و بعد خود را بالای تپه وسیعی دید. دیگر خبری از جنگل نبود. در دوردست عمارت بزرگ و زیبایی را دید و پشت سر آن نیز یک ردیف از تپه‌های بلند سرسبز دیده می‌شد. عمارت بزرگ و زیبایی بود که از سنگ ساخته شده بود. در مقابل آن نیز نهری جریان داشت که به رودخانه‌ای در همان نزدیکی می‌ریخت.  

وضعیت لیدیای بی‌نوا در بهترین حالت هم خیلی بد نبود. با این حال الیزابت خدا را شکر می‌کرد که از این بدتر نشده است. به آینده که فکر می‌کرد، برای خواهرش نه سعادت روحی تصور می‌کرد و نه رفاه مالی. اما وقتی به گذشته فکر می‌کرد، می‌دید که اوضاع باز کمی برای او بهتر شده است و این خود بارقه‌ای از امید را در دلش روشن می‌ساخت.

 

آشنایی با جین آستین

جین آستین (Jane Austen) نویسنده انگلیسی است که در سال ۱۷۷۵ میلادی در جنوب‌شرقی انگلستان متولد گردید. او از جمله نویسندگانی است که آثارش ادبیات اروپا را دچار تحول کرد. وی در سال ۱۸۱۷ میلادی در حالی که فقط ۴۱ سال داشت بر اثر بیماری درگذشت.

پدر جین آستین یک کشیش بود و جین هفدهمین فرزند او بود! این دختر توانایی فوق‌العاده‌ای در نوشتن داشت و دو قرن است که آثار او، توسط میلیون‌ها نفر در اقصی‌نقاط جهان مطالعه می‌شود.

جین آستین در طول حیات خود شش رمان نوشت که چهارتای آن منتشر شد و دو رمان دیگر پس از مرگش به چاپ رسید. رمان هفتم او نیز با مرگش نیمه‌تمام ماند. او بنابر دلایلی تمام آثارش را بدون نام چاپ می‌کرد و هیچکس نمی‌دانست نویسنده این کتاب‌ها کیست.

جین آستین نویسنده‌ای حرفه‌ای بود. او رمان‌های دیگران را مدام مطالعه می‌کرد و با بررسی آن‌ها، اشکالات نویسندگی خود را رفع می‌کرد. به همین ترتیب توانست سبکی نو را در نویسندگی ایجاد کند.

خط به خط آثار این دختر هنرمند، دارای مفاهیم عمیق انسانی است. به‌گونه‌ای که مخاطب در هنگام مطالعه، می‌تواند با تک‌تک شخصیت‌های داستان همزادپنداری کند. شاید اگر دست سرنوشت به او طول عمر بیشتری می‌داد، ادبیات جهان به شکل غیرقابل تصوری متحول شده و بسیار پیشرفته‌تر از امروز بود.

بخوانید: معرفی کتاب ملت عشق

جین آستین - Jane Austen

سخن پایانی

کتاب غرور و تعصب دارای داستان پیچیده‌ای نیست. وقایع موجود در کتاب را می‌توان در زندگی هر انسانی مشاهده کرد. تک به تک شخصیت‌های این داستان انسان‌هایی معمولی هستند که در اطراف خود هر روز آن‌ها را نظاره می‌کنیم.

غرور و تعصب با قلمی ساده و روان اما عمیق نوشته شده است. نویسنده این کتاب در ۲۱ سالگی و در زمانی که در اوج احساسات دخترانه قرار داشت، این کتاب را به رشته نگارش درآورد.

با علم به موارد بالا، مطالعه رمان غرور و تعصب به تمام افراد علاقمند به کتاب و رمان، پیشنهاد می‌شود. حتی اگر رمان‌]وان حرفه‌ای هم نباشید، به سادگی می‌هوانید با این کتاب ارتباط برقرار کرده و از آن استفاده کنید.

نظر شما در مورد کتاب غرور و تعصب چیست؟ در کامنت‌ها دیدگاه خود را بیان کنید.

 

 بهمن انصاری

هنوز غرور و تعصب را نخوانده‌اید؟

دانلود کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین

Copyright © 2012 ~ 2024  |  Design By: Book Cafe

دانلود همه کتاب‌ها
   هزاران کتاب در گوشی شما ⇐

نوروز آریایی، پیروز باد 

6 فروردین
🌟 «زادروز زرتشت»، فرخنده باد 🌟

🍀 سیزده بدر، سبز باد 🍀

3 اردیبهشت
🔥 «گلستان‌جشن» فرخنده باد
🔥
(جشن اردیبهشت‌گان)

6 خرداد
🌾 «جشن خردادگان»، خجسته باد
🌾

6 تیرماه
🌸 «جشن نیلوفر»، شاد باد 🌸
بزرگداشت کشاورزی و باغ‌بانی در ایران باستان

13 تیرماه
🏹 «جشن تیرگان»، فرخنده باد
🏹
روز بزرگداشت باران، ایزد باران (تیر) و گرامی‌داشت آرش کمانگیر

7 مرداد
🍃
«جشن اَمُردادگان»، شاد باد
🌿

4 شهریور
🔥 «آذر جشن»، خجسته باد 🔥
شهریورگان، روز پدر در ایران باستان

16 مهرماه
🍁 «جشن مهرگان»، فرخنده باد
🍁
گرامی‌داشت ایزد مهر، و روز پیروزی فریدون و کاوه آهنگر بر ضحاک ماردوش

✹ فرخنده باد 7 آبان ✹
👑 روز کوروش بزرگ 👑

10 آبان‌ماه
💧 «جشن آبان‌گان»، فرخنده باد
💧
گرامی‌داشت ایزدبانو آناهیتا، نگهبان و نگهدار آب‌ها

🍉 شب چله، فرخنده باد 🍉

9 آذرماه
🔥 جشن آذرگان، فروزان باد
🔥
بزرگداشت ایزد آذر، نگهبان و نگهدار آتش‌ها

1 دی‌ماه
🌞 «جشن خُرّم‌روز»، خجسته باد 🌞
گرامی‌داشت اهورامزدا

2 بهمن
🐏 جشن بهمن‌گان، فرخنده باد 🐏

10 بهمن
🔥 جشن سده، فروزان باد 🔥

5 اسفند
♡ جشن اسفندگان، شاد باد ♡
سپندارمذگان، روز بزرگداشت عشق و گرامی‌داشت بانوان

🔥 جشن چهارشنبه‌سوری، فروزان باد 🔥

نوروز ایرانی، پیروز باد

19 فروردین
🌼 جشن فروردین‌گان، گرامی باد 🌼
یادبود فَروَهَر و روانِ درگذشتگان