چه کسانی نخستین‌بار به کُروی‌بودن زمین، پی بردند؟

اگر این سوال را از یک فرد اروپایی یا آمریکایی بپرسید، در پاسخ به شما می‌گویند که نخستین‌بار نیکلاس کوپرنیک در اوایل قرن ١۶ میلادی، به کُروی بودن زمین پی برد! و چند سال بعد نیز گالیله با ساخت تلسکوپ معروف خود، نظریه کوپرنیک را اثبات کرد.

کروی بودن زمین

اما حقیقت این است که اروپایی‌ها تعمدا، از گفتن حقیقت طفره می‌روند! آن‌ها همانگونه که هرگز به شما نخواهند گفت که:

– کریسمس، برگرفته از شب چله ایرانی است،
– و تثلیث پدر پسر روح‌القدس برگرفته از تثلیث مهرپرستان ایرانی است،
– و شام آخر مسیح، نمونه‌ای دگردیس شده از شام آخر مهر پیش از عروج به آسمان‌هاست،
– و جشن ولنتاین با اقتباس از جشن اسفندگان (یا به قول نسل جدید سپندارمذگان) ساخته شده،

و همان‌گونه که هرگز به شما نخواهند گفت که در تقویم میترایی ایرانی باستان روزهای هفته بدین‌گونه بود:

شنبه: کیوان‌شید (روز زحل)
یکشنبه: مهرشید (روز خورشید)
‏دوشنبه: ماه‌شید (روز ماه)
سه‌شنبه: بهرام‌شید (روز مریخ)
چهارشنبه: تیرشید (روز عطارد)
پنجشنبه: هرمزشید (روز مشتری)
جمعه: ناهیدشید (روز زهره)

و آن‌ها تحت‌تأثیر پنج قرن سیطره آیین مهر در اروپا، براساس این نام‌گذاری تقویم هفتگی خود را ساختند:

Saturday (روز زحل)
Sunday (روز خورشید)
Monday (روز ماه)
Tuesday (روز مریخ)
Wednesday (روز عطارد)
Thursday (روز مشتری)
Friday (روز زهره)

و صدها موضوع دیگری که از تمدن و فرهنگ ایران باستان وام گرفته و امروز بدون اشاره به ریشهٔ ایرانی آن، به عنوان فرهنگ بومی خود معرفی می‌کنند، پس در مورد کُروی‌بودن زمین هم سر ‏شما کلاه گذاشته و حقیقت را پنهان کرده‌اند!

پس حقیقت چیست؟ و اگر کوپرنیک و گالیله نخستین‌ افرادی نبودند که به گِردبودن زمین پی بردند، چه کسانی اولین بار این مهم را کشف کردند؟

ریشه کشف نظریه کُروی‌بودن زمین در ایران باستان

برای یافتن پاسخ پرسش مهمی که در آغاز مطرح شد، باید به کتاب اوستا (کتاب مقدس زرتشتیان و دانشنامه ملی ایرانیان باستان) رجوع کنیم. در کتاب اوستا، مجموعهٔ یشت‌ها و بخش آبان‌یشت، بند ٣۶ تا ٣٩ ماجرای جالبی آمده است:

«گرشاسپ، پهلوان ایرانی در کرانهٔ دریاچه پیشینگهَه، صد اسب و هزار گاو ده‌هزار گوسفند بر ایزدبانو آناهیتا پیشکیگش کرد و از وی خواستار شد: ای آناهیتا! ای تواناترین ایزد! مرا یاری کن تا بر دیو مخوف، گُندروی زرینه‌پاشنه که در کرانهٔ دریای متلاطم فراخ‌کَرت زندگی می‌کند پیروز شوم. من را یاری کن تا سوار بر اسبمزمین پهناور گوی‌سانرا بپیماییم و ‏بر آن دیو دُروند پیروز گردم.» (آبان‌یشت، بند 36 تا 39)

اوستای زرتشت
دانلود کتاب اوستا

این بند از اوستا بنابر تحقیقات زبان‌شناسی، قدمتی در حدود ۴ تا ۶ هزار سال دارد. در این بند آشکارا با عبارت “زمین پهناور گوی‌سان” مواجه هستیم. با علم به این موضوع، باید پرسید که اکنون چندهزار سال پیش از کوپرنیک و گالیله، ایرانیان به گردبودن زمین پی برده بودند؟!

حال بگذریم که حتی اندیشمندانی نظیر ابن‌شاطر و ‏ابوریحان بیرونی و عبدالجلیل سگزی سیستانی و دیگر علما و زعمای ایرانی، بارها به کُروی‌بودن زمین در لابلای آثار مکتوب خود اذعان داشته‌اند که منابع آن تا همین امروز نیز باقی مانده است.

سخن پایانی

کوتاهِ سخن آن‌که اگر امروز جهان غرب در اوج شکوه و در بلندای پیشرفت قرار دارد و اگرچه ما ایرانی‌ها در کنار دیگر کشورهای جهان‌سومی، تنها به عنوان ملتی مصرف‌گرا محسوب می‌شویم، ولی این به معنای آن نیست که همیشه در طول و عرض تاریخ، جایگاه ما چنین بوده باشد!

تمام تمدن جدید غرب که با عصر رنسانس پی‌ریزی شد، در عصر روشنگری به کمال رسید و پس از انقلاب صنعتی عملا باعث شکل‌گیری تکنولوژی‌های جدید گردید، بر روی پی و فونداسیون تمدن چندهزارسالهٔ ایرانی بنا شده است. اما آن‌ها هرگز وجدان انسانی برای اعتراف به این حقیقت را ندارند!


نویسنده: بهمن انصاری

– برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: اساطیر ایرانی

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe