ناصرالدین شاه چهارمین پادشاه خاندان قاجار است. مدت زمان پنجاه ساله سلطنت او، به تنهایی یک چهارم از حکومت دویست و اندی ساله قاجارها را دربرمیگیرد. نخستین جرقههای مشروطهخواهی در زمان سلطنت او شکل گرفت.
نحوه مرگ ناصرالدین شاه به گونهای بود که بعدها و تا پایان روزگار قاجارها او را با فرنام و لقب “شاه شهید” یاد میکردند.
در 12 اردیبهشت 1275 هجری خورشیدی، در آستانهٔ مراسم پنجاهمین سال تاجگذاری خود، بنا بر عادت معمول برای زیارت حرم حضرت شاهعبدالعظیم با امین السلطان (صدراعظم خود) و چند تن از درباریان عازم ری شد. در هنگام ورود شاه در حرم، میرزا رضایکرمانی که از شاگردان انقلابی بزرگ، سیدجمالالدیناسدآبادی بود، او را مورد هدف گلوله قرار داد.
پس از مضروب شدن، پیکر ناصرالدین شاه را بر یک صندلی نشاندند و دستمالی بر زخم او گذاشتند. اما شاه طولی نکشید که از دنیا رفت. صندلی و دستمالی که بقایای خون خشک شده شاه قاجار پس از حدود یکصدو بیست سال هنوز بر آنها دیده می شود، هم اکنون در کاخ موزه گلستان تهران نگهداری می شوند.
ناصرالدین شاه را در همان زیارتگاه شاه عبدالعظیم دفن کردند و یک سنگ قبر یکپارچهٔ مرمری که تمثال کامل وی بر آن حکاکی شده بود نیز برای مزار او تعبیه شد. سالها پیش در جریان نابسامانیهای اوایل انقلاب اسلامی، قبر او تخریب شد و سنگ قبر آن ناپدید شد. اما خوشبختانه چند سال بعد پیدا شده و هماکنون در موزهٔ کاخ گلستان در تهران نگهداری میشود. این سنگ قبر یکی از شاهکارهای کندهکاری دوره قاجار میباشد.
گفته شدهاست که آخرین کلمات وی پیش از مرگ چنین بود:
«من بر شما جور دیگری حکومت خواهم کرد اگر زنده بمانم.»