لیلیث نخستین همسر حضرت آدم

در دین مبین اسلام، خداوند حکیم، پس از آفرینش آسمان‌ها و زمین و خشکی‌ها و دریاها، بر آن شد تا اشرف مخلوقات و نمونه فوق‌العاده آفرینش خویش را خلق کند. از این روی، نخست “آدم” را آفرید و سپس “حوا” را از دنده‌های سمت چپ پیکر او خلق کرد. این روایت در قرآن مجید و همچنین در احادیث و روایات اسلامی به صورت کامل توضیح داده شده است. (برای نمونه به کتاب قصص الانبیا مراجعه کنید.)

اما این روایت تنها در اسلام نیامده. بلکه هزاران سال پیش از نزول قرآن و بعثت حضرت رسول اکرم (ص) نیز این داستان در تورات و بعدها در انجیل نیز تشریح گردیده بود. به خصوص روایت تورات به تفصیل و با بیان جزئیات دقیق بیان شده بود. به نوعی که می‌توان آن را مرجع تمام داستان‌های آفرینش در ادیان ابراهیمی قلمداد کرد.

اما ماجرای لیلیث که یک موضوع مجزا و متفاوت با سه کتاب مقدس ادیان ابراهیمی است، یک روایت فرعی از ماجرای آفرینش است که در ادامه به کم و کیف آن خواهیم پرداخت.

پیشنهاد کافه‌کتاب:
دانلود کتاب تورات (عهد عتیق)
دانلود کتاب انجیل (عهد جدید)

روایتی دیگر از داستان حضرت آدم و ازدواج او با لیلیث پیش از آفریده شدن حوا

اما در کتاب تلمود که در میان برخی از فِرَق یهودی (که اکثرا نیز فرقه‌هایی تحریف شده هستند) به عنوان کتاب مقدس یاد می‌شود و به مطالب آن متعصبانه باور دارند، داستان آدم و حوا به گونه دیگری آمده.

تلمود کتابی است که مورد قبول برخی از فرقه‌های یهودی است. البته پیروان اصیل دین موسی (ع) که به کلیمیان مشهور هستند، این کتاب چندان ارج و قربی ندارد و آن‌ها به تورات به عنوان تنها کتاب اصیل خویش اقتدا می‌کنند. باری در میان برخی از فرقه‌های یهود می‌توان اثراتی از باور به تلمود را مشاهده کرد..

تلمود چنین می‌گوید که همسر نخست حضرت آدم،‌ زنی بود به نام “لیلیث” (Lilith). یَهُوه (نام خداوند در زبان یهودیان) پس از خلق آدم، یک انسان مونث به نام لیلیث را آفرید. لیلیث همچون آدم از خاک خلق شده بود. خداوند فرمان داد تا آن دو با یکدیگر جفت شده و پیمان زناشویی ببندند. یَهُوه امر کرد که لیلیث بایستی در اطاعت آدم بوده و پیرو او باشد. اما لیلیث که خود را همچون آدم از خاک و آفرینش خود را با او برابر می‌دانست، از آدم اطاعت نمی‌کرد و با او هم‌بستر نمی‌شد. این نافرمانی او موجب ناخهشنودی و نارضایتی آدم گردید.

مدتی چنین گذشت و آدم و لیلیث با کشمکش‌های فراوان با یکدیگر زندگی می‌کردند. لیلیث نهایتا به دلیل روحیه سرکشی که داشت و گمراه شدن توسط ابلیس، از برای رهایی از اطاعت آدم، راه فرار از بهشت را انتخاب نمود. پس روزی از روزها بدون اطلاع قبلی و به صورت ناگهانی بهشت را ترک کرد و به سوی دریای سرخ که جایگاه شیاطین و اهریمنان بود، گسیل یافت.

در آن‌جا لیلیث با ابلیس روبرو شد. ابلیس وی را در بند کرد و به اسارت خود درآورد. اما مدتی بعد، لیلیث هنگامی که متوجه شد جنس ابلیس از آتش است، این‌گونه برداشت کرد که به دلیل برتر بودن گوهر وجود ابلیس از خود، بایستی به اطاعت او تن دهد. آن دو با یکدیگر رابطه‌ای نامشروع را آغاز کردند. از این ارتباط، او باردار گشت و هر روز صد بچه‌شیطان (به‌نوعی خون‌آشام) به دنیا می‌آورد.

بعد از فرار لیلیث ار بهشت، خداوند از برای آن‌که توالد و تناسل بشر عقیم نماند، تصمیم گرفت جفتی دیگر برای آدم بیافریند. اما این بار دیگر مستقیم از خاک بهره نبرد. بل از دنده‌های آدم، حوا را آفرید. بدین‌ترتیب حوا که خود از آدم جدا شده و عنصر وجودی‌اش را از آدم می‌دید، برخلاف لیلیث، به صورت ارادی و آزادانه اطاعت از آدم را پذیرفت.

سال‌ها از این جریان گذشته بود. آدم دیگر لیلیث را فراموش کرده و با حوا روزگار خوشی را در بهشت سپری می‌کرد. هنگامی‌که لیلیث از این رویداد آگاه می‌شود، به حوا حسادت کرده و از این‌که فراموش گشته است، خشمگین شد. پس برای گرفتن انتقام از آن‌ها، خود را به‌شکل معشوقه‌اش ابلیس درآورده و یواشکی درون بهشت شد. آن‌جا آدم و حوا را فریب داده و سبب شد تا آن دو از میوه ممنوعه تناول کنند.

باقی داستان همچون روایت موجود در تورات و قرآن است: هنگامی که خدا از نافرمانی آدم و حوا آگاه شد، آن دو را از بهشت اخراج کرد و همچنین جاودانه بودن را نیز از آن دو سلب کرد تا فانی گردد. اما در ادامه داستان یک اتفاق دیگر در روایت تلمود آمده است که در قرآن و تورات نیست و آن این است که لیلیث به‌خاطر نخوردن از میوه ممنوعه، برخلاف آدم و حوا که جاودانگی‌شان رااز دست دادند، همچنان جاودانه ماند!

باری داستان تلمود در این‌جا به پایان نمی‌رسد. ادامه روایت بدین‌گونه است که پس از این رویدادها، خداوند برای متوقف کردن لیلیث، دست‌به‌کار می‌شود و سه فرشته به سوی او می‌فرستد و تهدید می‌کند که اگر به بهشت بازنگردد و به خدا و آدم اطاعت نکند، هر روز یکی از بچه‌هایش نابود خواهد شد.

لیلیث که در این مدت به سبب بندگی کردن از شیطان، به شدت گستاخ و سرکش‌تر از قبل شده بود، قلبش سیاه شده و دیگر حاضر به اطاعت از خدا نبود. پس نافرمانی کرد و عذاب را بر بازگشت ترجیح داد. از همان لحظه به فرمان خدا هر روز یکی از فرزندان لیلیث کشته می‌شود.

از سوی دیگر، لیلیث  نیز چون مرگ فرزندانش را می‌بیند، خشمگین شده و از برای انتقام فرزندانش، هر روز یک نوزاد از تبار آدم و حوا را می‌کشد. این اقدام او خواهد داشت تا روز قیامت که فرصت توبه‌اش به پایان برسد و به همراه ابلیس برای همیشه به دوزخ فروافتد.

Lilith

آیا اسطوره لیلیث حقیقت دارد؟

ما مسلمانان این اسطوره را نمی‌پذیریم چرا که در قرآن نشانی از این داستان نیست. همچنین در تورات نیز اثری از این روایت نیست و هرآن‌چه که هست، برآمده از کتاب تلمود است. کتاب تلمود نیز یک اثر انجرافی است. یهودیان واقعی پیرو حضرت موسی کلیم‌الله (ع) به تلمود باور ندارند. این کتاب تنها مورد پذیرش برخی فرقه‌های تحریف‌شده از یهودیان است.

در میان مسیحیان نیز با توجه بهآن‌که آن‌ها تورات را در کنار انجیل به عنوان کتاب مقدس خویش باور دارند، داستان موجود در تورات ارجحیت دارد و ماجرای منعکس شده در تلمود را نمی‌پذیرند.

همچنین بنابر نظر اکثر آیات عظام و بزرگان اهل تشیع و اهل تسنن، این ماجرای لیلیث و ارتباط آن با آدم ابوالبشر، یک موضوع انحرافی و تحریفی است که برای گمراه‌ ساختن پیروان ادیان ابراهیمی ساخته و پرداخته شده است.

تصویری خیالی از لیلیث

ریشه اسطوره لیلیث دقیقا در کجاست؟

شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید این داستان ساخته و پرداخته یهودیان پیرو کتاب تلمود نیز نمی‌باشد. بلکه ریشه آن به افسانه‌های بدوی و بسیار قدیمی در بین‌النهرین بازمی‌گردد.

اسطوره لیلیث در اساطیر کهن خاورمیانه به گونه دیگری آمده است. در نزد اقوام سومری که کمابیش پنج‌هزار سال پیش در حدود عراق فعلی می‌زیستند، لیلیث خدای طوفان بود و حامل بیماری و مرگ. در اساطیر آشوری، بابلی و اکدی نیز از او یاد شده است. برای نمونه در اساطیر بابلی او را ایزدبانویی فاحشه میدانند که در خواب به مردان نزدیک شده و از آن‌ها آبستن می‌شود.

این اسطوره‌ی فاحشه و نماینده شر و تاریکی، در افسانه‌های دیگر ملل نیز رسوخ کرده است. مثلا ترکـ‌ها، در داستان‌ها و افسانه‌های خود از زنی به نام “آل نه‌نه سی” یاد می‌کنند که زنی بلند اندام است و برای دزدیدن نوزادِ زنِ تازه زایمان کرده، به سراغ او می‌آید. مردم نیز برای پیش‌گیری از آسیب رسیدن به نوزاد، به لباس طفل سنجاق می‌زنند. زیرا بر این باورند که “آل نه‌نه سی” از ادوات آهنی می‌ترسد. این باور ترک‌ها در میان ایرانیان نیز ریشه کرده است. تا همین چند ده سال پیش در روستاهای ایران‌زمین، نوزاد را تنها نمی‌گذاشتند چرا که معتقد بودند “آل” او را خفه خواهد کرد. برخی از فرقه‌های یهودی نیز برای پیشگیری از آسیب رساندن لیلیث به نوزاد، گردن‌بندی را که نام سه فرشته مقدس در آن حک شده است به گردن نوزاد می‌اندازند.

من حیث المجموع، داستان و افسانه مربوط به لیلیث، باقی مانده از باورها و عقاید کهن در خاورمیانه است. ریشه این افسانه‌ها بسیار قدیمی و به قدمت حدود پنج هزار سال می‌باشد. برخی از یهودیان اححتمالا در زمان اسارت در بابل این افسانه‌ها را فراگرفته و با خود به اورشلیم بردند. بدین‌ترتیب این تحریفات به مرور زمان با باورهای دینی یهود و مفاهیم ابراهیمی اختلاط گردید و به صورت یک داستان تحریف شده و الحاقی در میان برخی از فرقه‌های یهودی باقی ماند.

تفاوت آفرینش زن در دیدگاه ادیان ابراهیمی و تحریفات بنی‌اسراییلی

روایت خلقت آدم و حوا در قرآن، انجیل و تورات به صورت مشابه بیان شده است. این سه کتاب، نماینده صدیق سه دین اسلام، مسیحیت و یهودیت هستند که به ادیان ابراهیمی مشهور می‌باشند. این روایت به صورت خلاصه از قرار زیر است:

خداوند انسان را از خاک آفرید. سپس از دنده چپ آدم، حوا را آفرید. فرزندان آن‌ها رشد کردند و اندک اندک زاد و ولد کرده و نسل آدمیزاد در زمین گسترش یافت. آن‌ها در بیهشت می‌زیستند. شیطان که طرد شدن خود از درگاه خداوند را از تقصیر آدم می‌دانست، توطئه‌ای ترتیب داد و آن‌ها را بفریفت. آدم و حوا از بهشت اخراج شده و در زمین ساکن شدند و این آغاز زندگی آدمیان در زمین بود.

اما در تلمود که یک کتاب تحریف شده است و برخی از فرقه‌های منحرف‌شده یهود بدان ایمان دارند، داستان به گونه دیگری نقل شده است. این داستان تماما تحریفات بوده و با تمام آموزه‌های اسلامی، یهودی و مسیحی متفاوت است. داستان از این قرار است:

آدم را زنی بود به نام لیلیث. او از تبار اجنه و ابلیس بود (یعنی عنصر وجودی‌اش از آتش بود نه از خاک). او از آدم فرمان نمی‌برد و خود را برتر از وی می‌دانست. لذا آدم شکایت به نزد خدا برد و خداوند لیلیث را از عقد آدم درآورد و حوا را همچون آدم از خاک خلق کرد تا همسنگ آدم بوده و فرمانبردار وی گردد.

این روایت همان‌گونه که واضح است، هیچ مبنای دینی و منطقی ندارد. از همین روی است که اصولا اسراییلیات در تضاد با آموزه‌های اصیل اسلام و یهود بوده و قابل اعتماد و اعتنا نیستند.

برای آشنایی بیشتر با موضوع لیلیث، پیشنهاد می‌شود تا کلیپ کوتاه زیر را مشاهده نمایید:


آپدیت جدید

لیلیث و لوسیفر

لوسیفر نام دیگر ابلیس (شیطان) است. او بنابر متون یهودی متاخر، پیش از تبعید از درگاه خداوند لوسیفر نام داشت. اما این نام بایستی جعلی باشد چرا که ریشه نسبتا جدید لاتین دارد.

اما نام لوسیفر در عهد عتیق (تورات) یک بار آمده است. این نام در کتاب اشعیا به عنوان یک صفت استفاده شده است و بعید نیست که نمونه لاتین آن برگرفته از همین نام قدیمی عبری باشد.

در منابع جدیدتر هنگام بررسی و نقد لیلیث و روایات مربوط به او، معمولا از نام لوسیفر برای نامیدن شیطان استفاده می‌کنند. به طور کلی لوسیفر در ادبیات جدید غرب (از رنسانس به بعد) بسیار پرکاربرد است. در کتاب کمدی الهی دانته نیز با شخصیت لوسیفر روبرو می‌شویم.

نقد اسطوره لیلث 

همانگونه که گفته شد این داستان و این روایت ریشه در اسراییلیات دارد. تلمود کتابی است که به گواه یشتر پژوهشگران، اثری تحریف شده و جعلی بوده و مطالب آن را نباید خیلی جدی گرفت.

حتی بسیاری از یهودیان این کتاب را نمی‌پذیرند. آن‌ها معتقد هستند که تنها تورات (عهد عتیق) کتاب قابل استناد دین یهود است و نباید به کتبی نظیر تلمود که توسط خاخام‌ها نگارش یافته است، اعتنا کرد.

از همین روی و به این دلیل که این داستان تنها در تلمود و با ذکر جزئیات دقیق آمده است و اثری از آن نه در تورات، نه در انجیل و نه در قرآن کریم نیست، لذا می‌ةوان با اطمینان این روایت را جعلی و مردود دانست.

جدای از بحث دینی، به لحاظ عقلی نیز روایت لیلث مردود است. این که او همچون آدم آفریده شد اما ناگهان جاودان گشت و به همسری ابلیس (لوسیفر) درآمد و عمر جاودانه یافت، با عقل سلیم جور در نمی‌آید!

به طور کلی باید گفت که اصل ماجرا همان است که در قرآن و تورات آمده: آدم و همسرش حوا از خاک آفریده و در بهشت سکونت داده شدند و سپس بر اثر گناهی مستحق مجازات شده و به زمین تبعید گردیدند. باقی موارد نظیر لیلیت و خیانت او به آدم و نافرمانی و سرکشی و رفتن به دامان ابلیس که در تلمود آمده است، مطالب جعلی و الحاقی است.


Who is Lilith?

It is stated in the religion of Islam that after creating the heavens, the earth, the land, and the seas, God decided to create the best creatures and wonderful examples of His creation. Therefore, he first created “Adam” and then created “Eve” from the ribs on the left side of the body. This narration is fully explained in the Holy Qur’an and also in Islamic hadiths and hadiths.

But this narration is not only in Islam. Rather, this story was described in the Torah and later in the Bible, thousands of years before the revelation of the Qur’an and the Messenger of Muhammad. In particular, the narration of the Torah was explained in great detail. In such a way that it can be considered as the reference of all creation stories in Abrahamic religions.

But the story of Lilith, which is a separate and different topic from the three holy books of Abrahamic religions, is a side story of the creation story, which we will discuss further.

Adam, Eve and Lilith

But in the book of Talmud, which is referred to as the holy book among some Jewish sects (which are mostly distorted sects) and they fanatically believe in its contents, the story of Adam and Eve is told in a different way.

The Talmud is a book accepted by some Jewish sects. Of course, the original followers of the religion of Moses, do not have much respect for this book and follow the Torah as their only main book. Sometimes, among some Jewish sects, traces of belief in the Talmud can be observed.

The Talmud says that Adam’s first wife was a woman named Lilith. Yahweh (the name of God in Jewish language) after creating Adam, man created a material called Lilith. Like Adam, Lilith was created from dust. God ordered that the two of them get married and enter into a marriage contract. Jehovah commanded that Lilith should obey Adam and be his follower. But Lilith, who considered herself equal to Adam and his creation, did not obey Adam and did not sleep with him. His disobedience upset Adam.

Some time passed and Adam and Lilith lived with each other with many conflicts. Finally, due to her rebellious spirit and being misled by Iblis, Lilith chose to escape from heaven to free herself from Adam’s obedience. So one day, without prior notice, he suddenly left heaven and was sent to the Red Sea, which was the place of devils and devils.

There Lilith met Iblis. Iblis imprisoned him and took him captive. But some time later, when Lilith realized that Iblis was made of fire, she thought that since Iblis’ essence was superior to hers, she should obey him. These two started an illicit relationship with each other. She became pregnant from this relationship and gave birth to a hundred devil children (a type of vampire) every day.

After Lilith escaped from heaven, God decided to create another pair for Adam so that the human birth would not be sterile. But this time he did not use the land directly. He created Eve from Adam’s rib. Therefore, Eve, who was separated from Adam and saw her own essence in Adam, unlike Lilith, voluntarily and freely accepted obedience to Adam.

Years had passed since this happened. Adam forgot Lilith and spent happy moments with Eve in paradise. When Lilith finds out about this, she is jealous of Eve and angry that they have forgotten her. So, to take revenge on them, he disguised himself as his lover Iblis and secretly went to heaven. There he deceived Adam and Eve and made them eat the forbidden fruit.

The rest of the story is the same as in the Torah and the Qur’an: When God became aware of the disobedience of Adam and Eve, He expelled them from Paradise and took away their immortality so that they would become mortal. But in the continuation of the story, there is another incident in the narrative of the Talmud that is not in the Qur’an and the Torah, and that is that Lilith, unlike Adam and Eve, remained immortal because she did not eat the forbidden fruit. They lost their immortality!

But the story of the Talmud does not end here. The continuation of the narrative is that after these events, God tries to stop Lilith and sends three angels to her, threatening that if she does not return to heaven and disobey God and Adam, one of her children will die every day. will die It is going to be destroyed.

Lilith, who had become very rude and rebellious during this time because of serving the devil, her heart turned black and she was no longer willing to obey God. So he disobeyed and preferred punishment to return. From that moment, by God’s command, one of Lilith’s children is killed every day.

On the other hand, when Lilith saw the death of her children, she got angry and killed a baby of Adam and Eve every day to avenge her children. He will do this until the Day of Resurrection, when his opportunity for repentance ends and he falls into hell with Iblis forever.

Where exactly is the origin of the myth of Lilith?

It may interest you to know that this story was not made up by Jews who follow the Talmud. Rather, its roots go back to primitive and very old legends in Mesopotamia.

The myth of Lilith comes in a different form in the ancient mythology of the Middle East. According to the Sumerian people who lived on the borders of present-day Iraq about five thousand years ago, Lilith was the goddess of storms and the bearer of disease and death. He is also mentioned in Assyrian, Babylonian and Akkadian mythology. For example, in Babylonian mythology, she is considered a harlot goddess who approaches men in their dreams and becomes pregnant by them.

This myth of a prostitute and a representative of evil and darkness has infiltrated the legends of other nations as well. For example, in their stories and legends, the Turks mention a woman named “Elene Nah Si”, who is a tall woman and comes to her to steal a newborn baby. People also put pins on the baby’s clothes to avoid harming the baby. Because they believe that “Elene Na Si” is afraid of iron tools. This belief of the Turks has also taken root among the Iranians. Until a few dozen years ago, in the villages of Iran, children were not left alone because they believed that “al” would suffocate them. Some Jewish sects put necklaces with the names of the three holy angels on the baby’s neck to prevent Lilith from harming the baby.

In general, the story and legend about Lilith is a remnant of ancient beliefs and ideas in the Middle East. The origin of these legends is very old and about five thousand years. Some Jews probably learned these legends during the captivity in Babylon and took them with them to Jerusalem. In this way, over time, these distortions were mixed with Jewish religious beliefs and Abrahamic concepts and remained distorted and added as a story among some Jewish sects.

  1. محمد:

    بنظر من داستان درسته… جنیان که در قران هم بهشون اشاره شده باید خلقتشون از یه جای شروع شده باشه و اجتمالا از همین لیلیثه.. ازدواجش با حیوانات و شیطان بوجود امدن شیطانهای نیم تنه حیوان و نیم تنه انسان و بوجود امدن جنیان از اتش هم جنس شیطان… کتاب های دعاهای که به زبان عبری هستن و بسیار قدرتمند هستند همه دارای اشکال حیواناتی نیمه ادم نیمه حیوان هستن.. تو کتاب میرداماد کبیر هم از چنتاش برای علوم غریبه استفاده شده.. تو سرالمکتوم.. تو کشکول شیخ بهایی.. و…. کتابهای کار درست علوم غریبه اکثرا از این اشکال استفاده کردن و جواب هم میده… در داستانهایی ما پری دریایی داشتیم یا در همین تخت جمشید حیوانی با تن شیر و سر عقاب داریم… یا نیمتنه مرد با نیمتنه گوزن.. یا همین داستان آل … که نوزادان رو در قدیم میبرده .. از قدیمی ها بپرسین همشون یه خواهر یا برادر ال برده دارن… این داستان به واقعیت نزدیکه.. متاسفانه

  2. بیل:

    وقتی منتقد عقل کافی برای زیر سوال بردن داستان لیلیث ندارد:

    آدم و لیلیث هردوتا جاودانگی داشتند در بهشت فقط آدم آن جاودانگی را از دست داد. می‌خواست مراقب می‌بود و نمی‌داد.

    داستان لیلیث بر مبنای ادیان ابراهیمی کاملا هم معقول است.

  3. میلاد:

    سه فرشته به اسم های
    سینوی senor
    سان سینوی sansenoy
    سمان جیلوف semangelof

  4. الهه:

    خواهش خواهش میکنم بجز کتابهای دینی کمی کتابهای متافیزیک و علم فیزیک اختری بخونید، شیطان فقط نفس انسانه، کتابهای دکتر مایکل نیوتون و صدها ابرهیپنوتیزمگر مثل او موجوده که انسانها رو در حالت ابرآگاه هیپنوتیزم میکرد و با روحشون صحبت میکرد، حتی ویدیوهاشم هست، و با قلبتون بخونید، اگر فکر میکنید شیطان هست و من با گفتن این حرف میخوام شما رو گمراه کنم همینجا در درگاه خالق قسم میخورم حاضرم تمام گناهانتون رو بعهده بگیرم، همتون رو…
    گاهی کمی تفکر..
    گاهی کمی کتاب…

  5. آرش:

    شما گفته بودید که منشا لیلیث از اسطوره های سومر و بابل هست، باید به عرض برسونم که خیلی از اساطیر یهودی منشأ سومری و بابلی دارند (مثلا میتونید درباره نوح بابلی تحقیق کنید).

  6. محمد جواد شادی:

    سلام
    کسی میدونه اسم سه فرشته ای که خداوند برای برگرداندن لیلیث فرستاد چیه؟

  7. مینا:

    کلا این داستانها همش خرافیه انسان از تکامل میمون ها و نئاندرتالها حاصل شده تامام تامام

  8. حمید سهرابی:

    تعریفت از اسلام و دنده چپ و… غلط
    تعریفت از اول قران بعد انحیل بعد تورات غلط
    مطالعه کنید

  9. بنده خداوند:

    اما در مورد شخصیت لیلیث. ظاهرن جریانی در جهان وجود داره که متضاد با دین هست. ارجحیت رو به خواسته های انسان (درست یا غلط) میده و اسمش رو میزاره اومانیسم یا انسان گرایی. بعضی مواقع هم اسم انسانیت روش میزاره. این همون نفس پرستی قدیمه. همین جریان ال جی بی تی (همجنسگرایی) رو ترویج کرد و حامی و پوشش دهنده جریانی مثل فمنیسمه. طبق اعتقاداتشون شیطان رو موجوی دو جنسه میدونن برای همین میخوان بحث جنسیت رو برای انسان مطرح کنن. نکته جالب اینه بعضی چیزایی که ترویج میکنن با اسطوره های کابالا (عرفان یهودی) خیلی از یهودی ها هم قبولش ندارن و بعضی اسطوره های اسرائیلی جور در میاد. مثلا میخوان با فمنیسم شخصیت نفس پرست و بی بند و باری از زن بسازن که هیچ حد و مرزی رو قبول نداره. شخصیتی که بی تفاوت به لیلیث نیست. همینطور با چیزی به نام مگتاو میخوان مرد ها رو هم با زن ها درگیر کنن. با این جنگ جنسیتی اصلی ترین چیزی آسیب میبینه خانواده است و اینجاست که پدیده مقدس ازدواج مختل میشه و همجنسگرایی جاش رو میگیره.
    درخواستی که از خواهر ها و برادر ها دارم اینه که درک کنن توی دوره آخرالزمان و حساس ترین دوره ی تاریخ بشر هستیم. گول جنگ جنسیتی که برده های شیطان راه انداختن رو نخورن و به سمت خالق خودشون حرکت کنن. زن و مرد هیچکدوم به خاطر صرف جنسیت با ارزش تر از اون یکی نیستن و معیار تقوا و نزدیکی به خداوند یکتاست. فقط زن و مرد به خاطر نوع خلقت متفاوتشون وظایف متفاوتی دارن. شخصیت مرد برای مدیریت خانواده است و زن هم دستیار و همسر اونه. پر توقعی فمنیسم نظم خانواده رو به هم میزنه. به طوری که طبق توانایی های مرد کار بیرون از خونه با مرده و طبق فطرت و لطافت زن کار خونه با زنه. خیلی زیباست که مرد گاهی هم به زن کمک کنه و روش پیشوایان ماست اما فمنیست که یکی از سه پایه ی جنگ جنسیتیه و مطالبات افراط گرایانه اش برای به هم زدن نظم جهان و سرکشی گرفته شده اغلب بحث وظیفه رو مطرح میکنه و مرد رو دشمن زن میدونه و تمام کار های مرد رو نادیده میگیره و مرد رو دشمن زن میدونه‌ طرز فکری که با شخصیت لیلیث بی تفاوت نیست. شخصیت مرد برای مدیریت خانواده است و زن هم دستیارشه. زن نباید سرکشی کنه و مرد هم نباید افراط کنه. پر توقعی زن و ادعای برابری که بر اساس تفاوت فطرت و خلقت متفاوت انسان زن و مرد ادعای غلطیه حرف اینا برای به هم زدن نظم جهانه. بدونیم جهان دیگه ای هم هست. زن و مرد قرار نیست با هم بجنگن قراره زن به مرد و مرد هم به زن در یک خانواده عشق بورزن و برای تکامل به این دنیا اومدن و اگر خداوند از اون راضی باشه و دین خالقشون رو از یاد نبرن بعد از این جهان در کنار خالقشون وارد جهانی میشن که هیچ کمبودی اونجا نیست. پس برادرم نگاهت و خواهرم پوششت را رعایت کن.

  10. بنده خداوند:

    احتمالا این اسطوره حقیقت نداشته باشه به هر حال کتاب معیار و سخن بدون تحریف خداوند قرآن هست. چون تحریف ناپذیری قران به صراحت توی قران ذکر شده اما توی کتاب های دینی دیگه نه.

  11. Aw:

    خلقت حضرت حوا از دنده آدم مورد تایید اسلام تشیع نیست.
    در روایتی فردی از امام صادق میپرسه: عده ای میگویند خدا حوا را از دنده آدم خلق کرد. امام این حرف را رد کرده و فرمود این ادعا این سوال را ایجاد میکند که آیا خداوند توانایی نداشته که حوا را به شکل نوین خلق کند؟

    پس خلقت حوا از دنده آدم احتمالا جنبه استعاری داره که خلقت زن و مرد از یک جوهره است و زن و مرد از یک جنس و نزدیک به هم خلق شده اند. و این موضوع توی قرآن هم اومده. که خداوند میفرماید: برایتان همسرانی از جنس خودتان خلق فرمود. و این به معنی خلقت حوا از دنده آدم نیست.

  12. مبینا:

    سلام ممنونم از مطالبتون با توجه به اینکه اکثر مطالب نقل صرف بودند.
    آفرینش حوا از دنده چپ آدم به معنای ظاهریش نیست که حوا واقعا از دنده چپ آدم آفریده شده باشه
    اینجا منظور از دنده چپ، قلب آدم هست همونطور که در ورس های بعدی گفته میشه این دو با هم یکی خواهند بود. در اینجا منظور از این جملات اینه که جفت آدم تا ابد به زندگی و قلب او که حیات او در آن جریان دارده اتصال دارد و کنایه از اینه که حوا به قلب آدم متصل و به قولی مهر حوا در دل آدم ابدیه. اینها نقل هاییه که من از پژوهشگر های زبان شناسی که باهاشون دیدار داشتم شنیدم.

  13. صادقی:

    لیلیث یک جن بود و احتمالا میخواسته خودش رو به ادم قالب کنه تا از نسل بشر فرزند داشته باشه اما خداوند از جنس خود آدم و از پهلوی آدم ( عطارد . احتمالا دی ان ای . و چیزهای بیولوژیکی در پهلو ارتباط داشته باشه ) حوا رو میافرینه. بعد که لیلیث جن با شیطان جن و یارانش شورش میکنن و از بهشت رانده میشن این داستان رو تحریف میکنه و ادعا میکنه که من آدم رو نخواستم چون من و اون هم سطح بودیم نمیتونستم قبول کنم اون به من امر و نهی کنه ( یعنی این جن خودش رو هم سطح بشر میدونسته از اون بدتر شیطانه که خودش رو از ادم برتر میدونست )

  14. هدی:

    بروید به فکر بهبود محیط زیست، بهبود کشاورزی، درختکاری، و آبادانی باشید. بروید کمی علم بیاموزید و چیزی بسازید. در مورد کسب اطلاع از ریشه آفرینش هم سعی کنید از علم و دانش استفاده کنید (که البته کار ساده ای نیست و سخت است)، و البته: چرندیات و روایات به معنای علم نیست و روایات اغلب جهل هستند.

    یهود و ادیان مشتق از یهود را خیلی جدی نگیرید. نه بدین معنی که کلا چرند باشند، بلکه توضیح غلطی از برخی حقایق ارائه می‌کنند.

  15. شهرام:

    داستان جالبی هست.
    در جزئیات ماجراهای مربوط به داستان آفرینش در کتاب‌های مختلف اختلافاتی دیده میشه
    اما این اختلافات در تلمود بیشتر است و البته که تلمود کتاب موثقی نیست

  16. آرش:

    این داستان در قرآن به دلیل پاک بودن آن نیامده چون لیلیث یک فاحشه بوده و نباید در قرآن حرفی از رابطه جنسی بیاد

  17. مینو:

    این فقط یک افسانه هست و همه ما میدونیم که کامل‌ترین کتاب، کتاب قرآن هست و اگر همچین اتفاقی میوفتاد حتما حتما خداوند در قرآن کریم اشاره‌ای کوچک هم به این موضوع می‌کرد.
    اما همه میبینیم که حتی کوچک‌ترین اشاره هم به این موضوع نشده.
    پس این افسانه‌های خیالی رو هیچ‌وقت باور نکنید که گمراه کننده است و توسط یهودیان ساخته شده.

  18. سعید:

    در کتاب آسمانی آمده حتی شیطان بعد از جلسه‌ای محرمانه با خداوند از بهشت رانده شده آن هم بخاطر تعظیم نکردن به آدم. این داستان خود نشانه‌ اینه که خداوند خودش اجازه داده که شیطان انسان‌ها را گمراه کند تا انسان‌ها با قدرت اختیار خود تصمیم گیرنده باشند و قدرت اختیار همان قدرتی است که خداوند از خود به انسان داده و در شانه چپ آدم جن و در شانه راست او روح و قدرت عقل و تصمیم گیری خود انسان که نفس می‌باشد را داده است. حال جن به او وسوسه میدهد که کار اشتباه و گناه را انجام بدهد و روح کار درست را، حال خود انسان تصمیم میگیرد چه کند. خداوند میخواهد انسان‌های با معرفت و پیمان‌نشکن و باتقوا و با ایمان را از انسان پیمان‌شکن و بی‌ایمان و سست را از هم جدا کند وگرنه آن دو فرشته جن و روح هیچ کاری اشتباه به غیر از فرمان خدا انجام نمیدهند چون اختیار ندارند. یعنی فقط مثل کامپیوتر فرمان میگیرند و عمل میکنند و خود شیطان هم فرشته‌ای است که از خدا فرمان میبرد و قدرت اختیار ندارد و با خداوند ضد نیست و به فرمان خداوند به انسان سجده نمیکند چون اختیار ندارد که تصمیم بگیرد. حال اگر در هستی نگاه کنید، همه هستی و حیوانات و… تسبیح الله میکنند و به غیر از فرمان کاری دگر نمیکنند. آن انسان است که کاری دگر می‌کند. پس بیاییم انسانی با معرفت باشیم و جز فرمان خدا کاری دگر نکنیم. سخت است ولی می‌شود. لیلیث هم مزخرف محض است اگر هم باشد قدرت اختیار ندارد که نافرمانی کند از خدایی که او را خلق کرده و خداوند قدرت اختیار را فقط و فقط به انسان داده است. دوستانی که مطلب من را دوست داشتند کتاب ادموندو هلیا را بخوانند از مهندس دژاکام.

  19. مخلوق خدا:

    راستش یه سری ایراد میبینم در داستان که نشان دهنده اینه که غیر حقیقیه چون هر جور فکر کنی خدا انقدر بی‌اطلاع نیست که چنین خطاهایی بکنه که این همه دردسر درست بشه.

    در کل مهم اینه که درست زندگی کنیم و پاک به سوی خالق برگردیم

  20. Diar:

    این عقیده توافسانه‌های کردی تو مناطق کردنشین هست دراصل، قدیم در قدیم از مردم سومر برای ما باقیمانده‌است و به این زن «هاله» می‌گویند. این هاله میاد بچه‌های مردم و زن‌‌های درحال زایمان رو میدزده‌. هرچند که از دیدگاه اسلام رد هست ومنم قبولش ندارم.

  21. مسلم:

    این‌که قبل از وجود اسلام و یهود و مسیحیت آیین‌هایی بودن که با گذشت چند هزار سال همچنان در زندگی روزمره انسان‌ها تاثیر گذارند عجیبه واقعا

  22. ناشناس:

    به نظر من هم لیلیث وجود نداره این فرقه مثل فرقه سنی‌ها هستن مگه میشه یه نفر بهشت به اون سر سبزی ول کنه بره سراغ ابلیس؟

  23. محمد:

    کلا داستان آدم و حوا میگه شیطان وقتی که سجده نکرد از بهشت رانده شد (رجیم) بعد رفت آدم و حوا رو فریب داد.
    چیزی که مشخصه اینه که انسان حتما باید روی زمین میومد همونطور که در قران گفته «او را خلیفه خود در *زمین* قرار دادیم.»

  24. H:

    فیلم لوسیفر راجع به همین قضایاست.

  25. اکبر:

    این یک افسانه است و درست آن است که قرآن راست می گوید نه یهود های منحرف یافته

  26. شاهین:

    اول اینکه لیلیث بیکار نیست که هر روز بیاد یه نفرو بکشه بره چون درگیرهای بزرگ تر میان اجنه هایی که یه خدا ایمان دارن و اجننه های کافر وجود داره. دوم اجنه ها قدرت تصمیم گیری و اراده از خودشونو ندارن ولی انسان این قدرت هارو داره. سوم اینکه بشر به خاطر توجیه کارهای خودش از شیطان استفاده میکنه.

  27. ARMY:

    من اصلا نمیتونم این داستان رو بپذیرم چون اگر یه همچین چیزی وجود داشت حتما یه اشاره ای توی قران بهش میشد:)……

    ولی داستان خیالی جذابی بود:/

  28. Ziceo:

    کاملا باهات موافقم

  29. وحید:

    خدا از هفت در علمش، یک در رو باز کرده نتیجش تا به امروز اینه وای به جال درب‌های بعد. حق تعالی حق گفته و یه چیزی میدونسته که گفته به هرچیزی فکر کنید الا وجود آفرینش خودش. کلیت اینه خداوند انسان رو آفرید و اشرف مخلوقات قرارش داد، آیا نمیدونست چه اتفاقاتی قراره براش رقم بخوره؟ ناسلامتی همین آدم خالقش پروردگاره اتفاقا خوبم میدونست چون تو برنامه آفرینش انسان همه رو خداوند رقم زده بود به همین علت این لقب سنگین رو به آدمی عطا کرد تا الباقی مخلوقات خدا ببین که انسان در چه جایگاهیه. نمی تونست لحظه ای که حضرت حوا گول خورد بهش همونجا تذکر بده چرا میتونست ولی باید تموم این اتفاق ها میوفتاد فقط به یه دلیل محکم که برای خدا از هرچیز دیگه مهم‌تره همون دلیلی که حضرت آدم در هنگام توبه خدارو قسمش داد و بخشیده شد پنج تن آل عبا. یکم سطح معلومات و مطالعه رو ببرید بالا هرچیزی رو قبول نکنید. ادیان دیگه که برخیشون دست برده شده درونشون و رهبران الانشون با ما چپ هستن چرا چون ما از طریق قرآن پیروی از ائمه داریم از حق در برابر باطل دفاع میکنیم وگرنه دین های اصیل مسحیت قبول دارن اسلام رو و خیلی هاشون هم به اسلام اومدن همچنین یهودی های اصیل و مطیع حضرت موسی همون مسحیت اصیل میدونی حضرت مسیح به صلیب کشیده نشد و به شهادت نرسید بلکه به فرمان خدا به آسمان شبانه عروج کرد به همین راحتی قبول نکنید.
    التماس تفکر

  30. اگرات:

    لیلیث از ابلیس اطاعت نکرده، لیلیث با اون ازدواج میکنه و خودش ملکه میشه، و اینکه تو اون زمان فرشته ها و شیطان و… همه فرق داشتن و الان درس گرفتن از اون اتفاقا و عوض شدن پس نیازی به دعوا نیست

  31. صحرا:

    همانطور که در متن هم آمده و محکم تاکید شده، این داستان جعلی و خرافاته و توسط برخی از یهودیان ساخته و پرداخته شده.

  32. نویسنده پروژه عشق:

    واقعا نمیدونم به چی باید باور کرد خوب یکی میگه که اصلا لوسیفر (شیطان) عاشق لیلیث بوده وقتی خداوند لیلیث رو از بین میبره تصمیم گرفت حوا رو خلق کنه دقیقا اونو شبیه به لیلیث خلق کرد، و خب لوسیفر عاشق حوا شد، و اینجا همه ما ماجرای سیب خوردن حوا رو میدونیم، میوه خوردن تو کتاب مقدس درواقع اشاره به برقراری ارتباط جنسیه، پس حوا سیب نخورده اون با لوسیفر تو بهشت رابطه برقرار کرده و حوا ازش حامله شده، دوباره حوا پیش آدم برمیگرده با آدم هم رابطه داشته و از اونم حامله میشه پس حوا دوتا جنین داشته و این دقیقا برمیگرده به مسئله هابیل و قابیل که خداوند هابیل رو دوست داشته و از قابیل بدش میومده، حالا دقیقا به کدوم باور کرد؟!

  33. The_blink:

    بنظرم لیلث دنبال برابری بوده چیزی که توی این دنیا به زور بدست میاد میشه گفت ادم خوبی بوده:)

  34. سمیرا:

    این افسانه است و واقعیت نداره… دروغ و اشتباه محضه.
    ضمنا در متن شما هم کلمات و جملاتی اشتباه وجود داره.

  35. پروین:

    لیلیث واقعی است و این داستان را تایید میکنم همچنین لیلیث و لوسیفر (شیطان) هم ازدواج میکنند و مالک دوزخ‌اند.

  36. سید محمد ابطحی:

    «عمر بن ابى مقدام از پدرش نقل مى کند که از امام باقرعلیه السلام پرسیدم: خداوند متعال حوّا را از چه چیزى آفرید؟ فرمود: مردم در این مورد چه مى گویند؟ عرض کردم مى گویند خدا حوّا را از دنده اى از دنده هاى آدم آفرید فرمود: دروغ مى گویند آیا خداوند ناتوان بود که او را از راه دیگرى به جز دنده آدم بیافریند؟ عرض کردم فدایت شوم! از چه چیزى او را آفریده است؟ فرمود: پدرم از پدرانش به من خبر داده است که پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: خداوند مشتى از گل برداشت و آن را مخلوط کرد و آدم را آفرید و آنگاه از باقیمانده گل آدم حوّا را آفرید» بحارالانوار، ص ۱۱۶، ح ۴۶..

    نظریه خلقت حوّا از دنده چپ، باطل است چرا که:اولاً، به صراحت مورد انکار دو دسته روایت دیگر قرار گرفته است.ثانیاً، بعضى راویان این روایت از اهل کتاب بوده که به وارد کردن خرافات از تورات و انجیل به روایات صادره از ائمه معصومین علیهم السلام مشهور هستند لذا روایات آنها مورد پذیرش شیعه قرار نگرفته است.

  37. رضا:

    لیلیث جن نبوده
    یه انسان بوده
    ولی خب این داستان کاملا غیر واقعیه
    لیلیث در افسانه های تاریخی وجود داشته که کم کم وارد کتاب مثلا مقدس تلمود شده
    آقا اصلا ما میگیریم که این داستان واقعی، باز با این حال هم کلی اشتباه داشت:
    1_ دنده چیه؟ باقی مانده گل حضرت آدم، نه دنده.
    2_ این قدرت خدارو زیر سوال میبره که خودش نمیتونسته با یه اشاره لیلیث رو به بهشت برگردونه؟
    3_ خدا متوجه شد؟ خدا متوجه شد که آدم و حوا از میوه خوردن. این جمله از پایه مشکل داره. خدا که متوجه نمیشه. خدا همه چیزو میدونه.
    4_ این از همه مهمتره. بهشت مگه هتله که هرکی بخواد بیاد و بره؟ لیلیث رفت خدا نفهمید. لیلیث برگشت که آدم و حوا رو فریب بده بازم خدا نفهمید. این بهشت در نداره؟

  38. سعید وهابزاده:

    لیلیث چون از جنس خاکه و شیطان هم از جنس آتش پس هیچگاه نمیتونند آمیزش کنند این یه اشکال
    از قدرت خداوندی بیرون است که نتواند لیلیث را که خودش آفریده به بهشت برگرداند.
    دو این‌که حوا از باقی مانده گل آدم خلق شده نه از دنده آدم.
    سه این‌که این قدرت اجنه هست که خود را به هر شکلی در آورند در حالی که لیلیث طبق داستان یک انسان بود
    چهارم این‌که بهشت مگه بی‌دروپیکره که هر کسی بیاد و بره توش یا فرار کنه ازش.
    و….

  39. R:

    داستان اشتباه داره . مثلا ۱ فرزند روزانه نبوده که ، ۱۰۰ فرزند روزانه میمیرن . تحقیق کنید حتی توی منابع خارجی هم هست .

  40. سروش:

    اخرشو نفهمیدم لیلث هر روز برای انتقام یکی از انسان ها رو میکشه مگه جن ها حق دست بلند کردن روی انسان ها را نداشتن؟

  41. مصطفی:

    خیر .. همان اول مطلب اشتباه است … حضرت حوا از دنده چپ حضرت آدم ساخته نشد و این ریشه در اسرائیلیات دارد.

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe