شعر ایرجمیرزا درباره مرگ محمدعلیشاهقاجار:
مخـور غـصـه بـیش و کـم در جـهان
که تا بنگری بیش و کم فوت شد
چو بنشسته یی دم غنیمت شمار
دمادم بـده می که دم فـوت شـد
چه بس سست عنصر ز دنیا بـرفت
چه اشخاص ثـابـت قدم فوت شد
نه یک نعمتـی بـر کسـی داده بـود
کـه گـویم ولی الـنعـم فـوت شـد
نه جـود و کـرم داشـت تـا گـویمش
خــداونـد جــود و کـرم فـوت شــد
در ایـران اگـر زیـسـت بــی احـتـرام
در ایـتــالـیـا مـحــتــرم فـوت شـد
هـمـین بـس کـه گـویم بـه تـاریخ او
محـمدعـلی شـاه هم فـوت شـد
١٣۴٣ ه.ق