چگونگی مرگ ستارخان سردار ملی

محمد‌علی‌شاه قاحار همزمان با بمباران مجلس به کمک روس‌ها، دستور حمله به تبریز را نیز داده بود؛ بساط مشروطه در تهران طی چهار ساعت برچیده شد. مجاهدین اما همچنان به مبارزه ادامه می‌دادند که آن‌ها نیز یک‌به‌یک مغلوب شدند. اما در کوی‌ امیرخیز ستارخان همچنان مشغول مبارزه بود. به زودی به پیروزی‌های چشم‌گیری دست یافت و تمام مجاهدین مجددا سلاح برداشته به او پیوستند و ندای مشروطه‌خواهی بار دیگر فریاد کشیده شد.

با وجود ورود قشون روس به آذربایجان و سقوط تبریز اما مشروطه در دیگر شهرها شعله‌ور شده بود و پیام ستارخان در همه‌جا منتشر گردیده بود. به زودی لشگر بختیاری‌ها و گیلانی‌ها به تهران آمده و پایتخت فتح شد، شاه تبعید گردید و مجلس برپا گشت.

ستارخان، از رهبری مشروطه‌خواهان تا بی‌وفایی یاران و مرگ

با پیروزی مشروطه و تشکیل مجلس، از ستارخان خواسته شد تا تبریز را که اکنون در اختیار قشون روس بود ترک کرده و به پایتخت بیاید. او به همراه باقرخان و جمعی دیگر از بزرگان مشروطه‌خواه و مجاهدین تبریز، به تهران آمد. استقبال بی‌نظیر بود و در هر شهر و روستا مردم او را حمایت و بدرقه می‌کردند. در تهران نیمی از مردم شهر به محله مهرآباد آمده و سردار ملی را خوش‌آمد گفتند.

در روزهای نخست، دولت مشروطه به گرمی از ستارخان پذیرایی کرد. پس از یک‌ماه استقبال رسمی از ستارخان، او را به باغ اتابک (سفارت روسیه فعلی) منتقل و اسکان دادند.

اما مشکل اصلی از جایی شروع شد که مجلس شورای ملی برای جلوگیری از ادامه مبارزات، طرحی را تصویب کرد که مورد پسند ستارخان نبود. بر پایه این طرح مجلس، اسلحه از تمام مردم باید بازپس‌گرفته می‌شد. مجاهدین که احساس خطر کرده بودند به باغ اتابک رفته و پشت ستارخان ایستادند. سردار‌اسعدبختیاری (فاتح تهران) به ستارخان پیغام داد که:

«به سوگندی که در مجلس خوردید وفادار باشید و از عواقب وخیم عدم خلع سلاح عمومی بپرهیزید.»

اما ستارخان و هم‌رزمانش بنا بر دلایلی از اطاعت از این دستور و تحویل سلاح‌های خویش سر باز زدند.

سرانجام نیروهای مشروطه به رهبری یپرم‌خان ارمنی که هم‌رزم و متحد سابق ستارخان بود، برای نبرد با ستارخان به باغ اتابک گسیل یافتند. در نبردی نابرابر، نظامیان با کمک توپ و مسلسل 200نفر از مجاهدان را شهید کردند و ستارخان نیز تیری به پایش اصابت کرده مجروح گردید. به‌زودی او دیگر یارانش اسیر و خلع‌سلاح شدند.

بعد از این وقایع، ستارخان خانه نشین شد و اوایل اجازه درمان وی داده نمی‌شد،پ س از مدتی که زخم کاری شده و بیم مرگ او می‌رفت، دو پزشک ایرانی به همراه دو پزشک اروپایی برای مداوای پای او تمام تلاش خود را کردند، بر اثر اصابت گلوله هردواستخوان ساق پا شکسته بود و زخم دچار عفونت بود، دوبار پزشکان معالج اقدام به عمل جراحی و تمیز کردن زخم نمودند و پس از مدتی شکستگی و زخم بهبودی نسبی پیدا کرد و با وجود کوتاهی پا می توانست با عصا راه برود. ستارخان سردار ملی که مشروطه، پیروزی خود را مدیون او بود و در نهایت به او خیانت کرده بود، چهار سال بعد در تاریخ ۲۵ آبان ۱۲۹۳خورشیدی در تهران درگذشت.

(برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: تاریخ مشروطه / احمد کسروی)

چگونگی مرگ ستارخان سردار ملی

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe