کتاب «دختری که رهایش کردی» اثر جوجو مویز

یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های چندسال اخیر که در ایران نیز ترجمه‌های آن فروش بسیار خوبی داشت، رمان معروف دختری که رهایش کردی به قلم جوجو مویز می‌باشد در ادامه به معرفی و نقد این کتاب مشهور و پرطرفدار خواهیم پرداخت.

بخوانید: معرفی کتاب قلعه حیوانات

معرفی و نقد کتاب «دختری که رهایش کردی» اثر جوجو مویز

خلاصه کتاب دختری که رهایش کردی اثر جوجو مویز

کتاب دختری که رهایش کردی (The Girl You Left Behind) تلفیق دو داستان موازی است که در یک فاصله زمانی صد ساله اتفاق افتاده است و نویسنده به خوبی هر دو داستان را به موازات یکدیگر به پیش برده است.

فضای رمان دختری که رهایش کردی مربوط جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه به دست نازی‌ها می‌باشد. آلمان‌ها، فرانسه را اشغال کرده و مشغول غارت و سرنگون کردن آثار فرهنگی فرانسوی‌ها هستند.

اصولا فضای جنگ جهانی دوم با توجه به نگارش کتب مختلف در این مورد و ساخت فیلم‌های ماندگار توسط هالیوود، یک فضای نوستالژیک برای اکثر مردم دنیاست. جوجو مویز نیز از این حال و هوای نوستالژیک برای ارائه داستان خود به خوبی استفاده کرده است.

فرانسه در اشغال نازی‌هاست و سوفی -یک زن فرانسوی- در غیاب شوهرش که سرباز ارتش فرانسه است، می‌کوشد تا از خانواده‌اش در برابر آلمان‌های متهاجم مراقبت نماید.

قهرمان دیگر داستان، لیو است. زنی که در لندن زندگی می‌کند. شوهر او پیش از مرگش یک هدیه برای او تهیه کرده است. این هدیه یک تابلوی نقاشی قدیمی است که تصویری کشیده شده از یک زن است. این نقاشی در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقل شده است و حدود یک قرن قبل کشیده شده است.

این دو داستان به موازات هم پیش می‌روند و نویسنده کوشیده است تا دو داستان متفاوت اما مرتبط را در کنار هم قرار داده و یک اثر جدید خلق نماید. 

کتاب دختری که رهایش کردی

نقد و بررسی کتاب دختری که رهایش کردی

در روی جلد این کتاب آمده است:

«این کتابی است که امکان ندارد بتوانید آن را روی زمین بگذارید!»

اصولا در ذهن عموم مردم، واژه‌ی «جنگ» دارای بار منفی است. اما جوجو مویز توانسته است از دل این واژه منفی، داستانی عاشقانه و جذاب خلق نماید. این هنر اوست و کمتر دیده شده است که یک نویسنده بتواند با تکیه بر خلاقیت خود، بار منفی یک واژه را به صورت بنیادین تغییر داده و دیدی مثبت برای آن بیافریند!

پیدا کردن یک نقاشی صدساله، یک موضوع عام و نه چندان عجیب است. در طول تاریخ بارها افراد گوناگون اشیایی مربوط به گذشته را به دست آورده‌اند. اما جوجو مویز توانسته است با جادوی قلم خود، این اتفاق به ظاهر ساده را تبدیل به یک داستان جذاب نماید. به طوری که همان‌گونه که در روی جلد کتاب آمده، مخاطب بر اثر جاذبه عمیق داستان، نتواند آن را تا پیش از رسیدن به خط پایان، بر روی زمین بگذارد!

جلد اصلی کتاب دختری که رهایش کردی

بخش‌هایی از کتاب دختری که رهایش کردی

من را به سمت خودش کشید و عاشقانه بوسید، گرمی لب‌هایش را احساس می‌کردم. با دست‌های بزرگ و مردانه‌اش من را نگه داشته بود، در حالی که سیل اشک از چشمانم روان شده بود، او را در آغوش گرفتم، شاید این برای آخرین باری بود که عطر تن او را بو می‌کشیدم. شاید می‌خواستم این آخرین لحظه‌ی بودنش را در حافظه‌ام با هر شکل ممکن ثبت کنم. می‌دانستم که او برای همیشه رفتنی است. نفرین به جنگ… 

بزرگ‌ترین شانس زندگی هر انسانی این است که در شغلی فعالیت کند که عاشق آن است. این که شما انسان بتواند نیازهای زندگی خود را با فعالیت در حرفه‌ای که دوستش دارد به انجام برساند، بزرگ‌ترین موهبت است. 

می‌دانی زمانی که خودت را به دست سرنوشت می‌سپاری چه احساس عجیبی است؟ سرنوشت به تو خوش‌آمد می‌گوید. دیگر نه دردی داری و نه ترسی… و البته نه اشتیاق و آرزویی… مرگ یک امید است. یک امید برای تسکین دردهای بی‌درمان.

به‌زودی می‌توانستم ادوارد را ببینم. در یک دنیای دیگر. من به مهربان بودن خدا ایمان داشتم. 

لیو در حال حرکت نزدیک رودخانه بود‌، سریع می‌رفت. چیزی بین راه رفتن و دویدن، پیش از آن‌که راجع‌به آن پیام فکر کند، دستش را تاب داد و با یک حرکت روان و آهسته گوشی را توی رودخانه تمیز انداخت. گوشی بدون هیچ صدایی درون آب افتاد و توجه هیچ‌کسی را به خودش جلب نکرد. 

ترس از سرنوشتی که در انتظار مادر این بچه بود با ترس از سرنوشت شوهرم، یکی شده بود. شبیه به آن بود که در یک گرداب سهمگین از نگرانی و خستگی گیر افتاده بودم. نه راه پس داشتم و نه راه پیش. اوضاع به قدری پیچیده بود که امیدی باقی نمانده بود. پل‌های ارتباطی با دنیای بیرون را قطع کرده بودند و تقریبا هیچ خبری از شهر به بیرون انتقال پیدا نمی‌کرد. احتمالا در یک جایی خیلی دورتر از این‌جا، شوهر من ممکن است بیمار باشد. یا گرسته. حتی ممکن است او را سخت کتک زده باشند…

آشنایی با جوجو مویز

جوجو مویز از مشهورترین نویسندگان امروز است. او را به واسطه رمان‌های عاشقانه‌اش می‌شناسند. اکثر آثار او در شمار پرفورش‌ترین کتاب‌های قرن بیست و یکم قرار دارد و کتاب‌هایش به زبان‌های بسیاری ترجمه گشته اشت.

جوجو مویز متولد 4 آگوست 1969 است. دوبار در جشنواره رمان‌های عاشقانه موفق به دریافت جایزه شده و بسیاری وی را موفق‌ترین نویسنده داستان‌های عاشقانه در انگلستان می‌شناسند.

در میان آثار این بانوی بزرگ، دو کتاب من پیش از تو و من پس از تو به عنوان بهترین آثار او مشهور می‌باشند.

بخوانید: معرفی و نقد کتاب من پیش از تو

تصویر جوجو مویز

سخن پایانی

رمان دختری که رهایش کردی یکی از متفاوت‌ترین داستان‌هایی است که احتمالا نظیر آن را قبلا در هیچ کتابی مشاهده نکرده‌اید. این رمان از دو جهت بسیار مورد استقبال است:

1- سبک خاص نویسنده در نگارش.
2- سبک خاص داستان.

اما شاخص‌ترین اتفاق در این کتاب، دگرگونی در دیدگاه عموم به واژه جنگ می‌باشد. نویسنده در این اثر دلچسب، تصویری دلکش و مثبت از عشق را در دل واژه‌ی نفرت‌انگیز جنگ خلق کرده است.

جامع‌ترین و کامل‌ترین توصیف از این کتاب، همانی است که روی جلد کتاب آمده است:

«این کتابی است که امکان ندارد بتوانید آن را روی زمین بگذارید!»

نظر شما در مورد کتاب دختری که رهایش کردی چیست؟ در کامنت‌ها دیدگاه خود را بیان کنید.

 

 بهمن انصاری

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe