ادبیات ایران، بهویژه در حوزه نسخهشناسی و متون کهن، همواره آمیخته با قصههای شگفتانگیزی بوده است. ماجرای کاپوسنامه فرای، یا همان نسخهای جعلی از قابوسنامه که در میانه قرن بیستم میلادی شهرتی جهانی پیدا کرد، یکی از این داستانهاست؛ داستانی که هم سرشار از عبرت است و هم بازتابی از پیچیدگیهای پژوهش در متون کهن فارسی. مجتبی مینوی، پژوهشگر و نسخهشناس برجسته ایرانی، با کتاب «کاپوسنامه فرای / تمرینی در فن تزویرشناسی» پرده از این فریب بزرگ برداشت و نه تنها یک نمونه بارز از جعل نسخههای خطی را برملا کرد، بلکه به جامعه علمی ایران و جهان نشان داد که نقد متون تنها با تکیه بر شهرت افراد یا ظواهر زیبای نسخهها ممکن نیست، بلکه باید با دقت، ظرافت، و آگاهی عمیق صورت گیرد.
این مقاله نخستین بار در مجله یغما (سال ۱۳۳۵ هجری شمسی) منتشر شد و موجی از بحث و جدل در میان اهل تحقیق به راه انداخت. سپس با افزودن مطالب بیشتر، در قالب کتابی که همینک در اختیر شماست، منتشر گردید. اثر مینوی از آن جهت مهم است که نمونهای کلاسیک از روشهای نقد متون را به دست میدهد: بررسی زبان و دستور، تحلیل واژگان، توجه به خط و مرکب نسخه، و مقایسه با آثار معتبر و شناختهشده. او در این مقاله نهتنها به جعلی بودن نسخهی موسوم به «کاپوسنامه فرای» اشاره میکند، بلکه شیوههای جعل را نیز به تفصیل توضیح میدهد و به مخاطب میآموزد که چگونه میتوان سره را از ناسره بازشناخت.
پیشزمینه تاریخی ماجرا
قابوسنامه، اثر مشهور کیکاووس بن اسکندر بن قابوس، یکی از آثار ارزشمند نثر فارسی در قرن پنجم هجری است که از دیرباز مورد توجه نسخهبرداران و پژوهشگران قرار داشته است. در سال ۱۹۵۳ میلادی (۱۳۳۲ هجری شمسی)، نسخهای از قابوسنامه به آمریکا منتقل شد که به زودی با نام کاپوسنامه فرای شناخته شد. این نسخه توسط ریچارد نلسون فرای، ایرانشناس و استاد دانشگاه هاروارد، بهعنوان نسخهای کهن و اصیل معرفی گردید.
نسخهی مورد بحث دارای ویژگیهایی بود که در نگاه نخست، آن را بسیار ارزشمند و کمیاب جلوه میداد: تاریخ کتابت آن به سال ۴۸۳ هجری قمری نسبت داده میشد، خط و تزئیناتش منحصر به فرد بود، و حتی برخی از نگارههای داخل نسخه توجه پژوهشگران را برمیانگیخت. همین ویژگیها سبب شد تا بسیاری از ایرانشناسان برجسته، از جمله سعید نفیسی، محمد معین، ایرج افشار و حتی خود مجتبی مینوی در نگاه اول، آن را واقعی بپندارند.
اما با گذشت زمان، نشانههایی از جعلی بودن این نسخه آشکار شد. برخی واژههای بهکاررفته در متن، مانند «نیوک» به جای «نیک» یا کاربردهای دستوری نادرست مانند «کندی» به جای «کند»، با متون قرن پنجم هجری همخوانی نداشتند و بیشتر یادآور زبانسازیهای تصنعی قرون بعدی بودند. همچنین مرکب و شیوه خطاطی نسخه، در مقایسه با نسخههای معتبر موجود در کتابخانههای ایران و جهان، غیرطبیعی جلوه میکرد.
تحلیل نوشتار انتقادی مجتبی مینوی
مجتبی مینوی در مقاله «کاپوسنامه فرای» با دقتی مثالزدنی، نسخهی مورد بحث را بررسی کرد. او در گام نخست، به تحلیل زبانی پرداخت. به باور مینوی، زبان قابوسنامه اصیل ویژگیهایی دارد که جعلکنندگان نمیتوانند بهسادگی بازآفرینی کنند. برای نمونه، کاربرد افعال، ترکیبات، و واژگان خاص قرن پنجم در نسخه اصلی دیده میشود، در حالی که نسخه جعلی حاوی ترکیباتی است که به هیچوجه با زبان آن دوره همخوانی ندارد.
در گام دوم، او به بررسی فیزیکی نسخه پرداخت. خطاطی غیرطبیعی، مرکبهایی که بهطور مصنوعی کهنهسازی شده بودند، و همچنین خطاهای ناشیانه در نگارش، همه گواهی بودند بر اینکه نسخه در روزگار معاصر ساخته شده است.
مینوی در مقالهی خود، با نگاهی انتقادی و گاه طنزآمیز، به این نکته اشاره میکند که حتی پژوهشگران برجسته نیز میتوانند در دام فریب بیفتند. او نقل میکند که در ابتدا خود نیز تحت تأثیر ظاهر نسخه قرار گرفته، اما با دقت بیشتر، به جعلی بودن آن پی برده است. این خودانتقادی، که در آثار پژوهشگران کمتر دیده میشود، از مقالهی مینوی اثری ارزشمند و آموزنده ساخته است.
اهمیت ماجرا در تاریخ نسخهشناسی ایران
کاپوسنامه فرای نه تنها یک نمونه از جعل نسخههای خطی است، بلکه آینهای است از فضای پژوهشی ایران و جهان در دهههای میانی قرن بیستم. در آن زمان، بازار خرید و فروش نسخههای خطی رونق زیادی داشت و گاه سوداگران با جعل نسخههای زیبا، پژوهشگران را فریب میدادند. این ماجرا نشان داد که برای سنجش اعتبار یک نسخه، تنها تکیه بر ظاهر یا تاریخ کتابت کافی نیست، بلکه باید از روشهای علمی و دقیق بهره گرفت.
از سوی دیگر، مقاله مینوی در تاریخ نقد علمی در ایران نقطه عطفی محسوب میشود. او نشان داد که نقد متون باید بر پایه شواهد دقیق و تحلیل منطقی صورت گیرد، نه بر اساس شهرت افراد یا تأثیرپذیری از بزرگان. به بیان دیگر، مینوی با این مقاله، روحیهای علمی و پرسشگرانه را در میان پژوهشگران ایرانی تقویت کرد.
معرفی مجتبی مینوی
مجتبی مینوی (۱۲۸۲–۱۳۵۵ خورشیدی) یکی از برجستهترین پژوهشگران ادبیات فارسی، نسخهشناسان، و مصححان متون کهن ایران است. او تحصیلات خود را در ایران آغاز کرد و سپس به انگلستان رفت و در دانشگاه لندن و کمبریج به تحصیل و پژوهش پرداخت. مینوی سالها در مراکز علمی معتبر جهان، از جمله کتابخانههای بریتانیا و فرانسه، به بررسی نسخههای خطی فارسی پرداخت و آثار ارزشمندی در زمینه نقد و تصحیح متون از خود به جای گذاشت.
او از جمله بنیانگذاران پژوهش نوین در ادبیات فارسی است و آثار متعددی از وی به یادگار مانده است. تصحیح متون مهمی چون «تاریخ بیهقی»، «سیاستنامه خواجه نظامالملک»، «رساله در علم بدیع» و مقالات متعددی درباره تاریخ ادبیات، نسخهشناسی و نقد متون، از جمله خدمات اوست.
مینوی شخصیتی جدی، دقیق، و در عین حال طنزپرداز بود. او در نقدهای خود بیپرده سخن میگفت و از بیان اشتباهات حتی پژوهشگران بزرگ ابایی نداشت. همین روحیه سبب شد که آثارش تا امروز مرجع محققان و دانشجویان باشد.
کتاب یا بهتر بگوییم مقالهی بلند «کاپوسنامه فرای» نه تنها سندی تاریخی از یک فریب در حوزه نسخهشناسی است، بلکه اثری آموزشی برای نسلهای بعدی پژوهشگران محسوب میشود. مینوی با دقت و صراحت علمی خود نشان داد که حتی زیباترین نسخهها نیز ممکن است جعلی باشند و تنها راه کشف حقیقت، نقد علمی و موشکافانه است. این اثر در کنار سایر خدمات او، نام مینوی را به عنوان یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی در حوزه متون کهن جاودانه ساخته است.