قبایل بدوی و انسانهای ابتدایی برای تسخیر یا دفع نیروی موجود در طبیعت که آن را با نام "مانا" میشناختند، از اوراد و اعمال خاصی ، که سحر و جادو خوانده میشود بهره میبردند. اینگونه اعمال و مناسک صورتهای مختلفی داشت. گاهی فردی که "شَمَن" با نام عام و تقریبی جادو-پزشک خوانده میشد با انجام مناسک عجیب و زمزمه اوراد ویژه میکوشید تا نیرویی را که باعث بیماری یک شخص شده تسخیر و رام کند.
اغلب این شمن برای انجام این نو مناسک شکل و شمایل زشت و وحشتناکی برای خود ساخته و حرکتهای عجیب و فریادهای مهیبی سر میداد.
برای مثال، یکی از راههای دور کردن بیماری آن بود که شمن گناهان فرد را را به حیوانی منتقل کرده و سپس حیوان را میکشت (ذبح میکرد) و یا به وسیله قایقی حیوان را به وسط رودخانه یا دریا فرستاده و غرق میکردند تا روح خبیثی که فرد یا افراد بیمار و بداقبال را تسخیر کرده بود، نابود شود!
گاهی نیز اینگونه مراسم سحر و جادو به وسیله فرد خاصی انجام نمیگرفت، بل عموم مردم قبیله آن را انجام میدهند. در این حالت این جمع از مردمان، به شیوه مرسوم در کنار هم یا دور هم قرار میگرفتند و شروع به زمزمه دستجمعی اوراد و انجام حرکات عجیب که در قبیله خود مرسوم بود، میکردند.
برخی از این روشها برای دور کردن خشکسالی و حتی باروری بیشتر زمین نیز استفاده میشد!
پزشک قبیلهای سرخپوست با وسایل و لباس خاص خود!!
ناواهو ؛جنوب غربی ایالات متحده؛ 1904