بیست و هفتم نوامبر سال 1770میلادی کریمخانزند در عمارتی در شیراز که امروز "موزه پارس" نامیده میشود، فرستاده روسیه را پذیرفت. او از سنپتربورزگ به شیراز آمده بود تا پیام تزار روسیه را به فرمانروای ایران برساند.
سفیر تزار خبر پیروزی روسیه بر عثمانی را در جنگ دریایی به اطلاع کریمخانزند رسانید و تمایل تزار را به داشتن روابط دوستانه و اتحاد با وی اعلام داشت. فرستاده تزار انتظار داشت کریمخانزند که دوبار باعثمانی بر سر بصره جنگیده بود، از شنیدن خبر شکست دریایی عثمانی خرسند شود. اما کریمخان ابرو در هم کشید و خطاب به سفیر تزار گفت که شکست ملت دیگر ما را شاد نمیسازد.
سفیر تزار (طبق نوشته های به جای مانده از او، به قلم خودش) شوکه شد و بعدا به تزار گزارش داد که اتحاد با کریمخانزندرا برضد عثمانی فراموش کند و اضافه کرده بود که کریمخانزند با همه رهبرانی که دیده، درباره آنان شنیده و در کتب تاریخ خوانده است فرق دارد. زیرا که خودش را یک تبعه عادی مانند سایر مردم میداند، مردی است به غایت فروتن و بدون هرگونه افاده؛ رفتارش هم دیپلماتیک نیست و دیدار با او تشریفات ندارد.
باید دانست که کریمخانزند در هر دو جنگ خود با عثمانی بر سر بصره پیروز شده بود. وی علاوه بر دور ساختن عثمانی از منطقه بصره، هلندیها را نیز از خارک و جزایر اطراف اخراج کرده بود. او هرگز خود را شاه ننامید و به لقب وکیلالرعایا بسنده میکرد.
مورخان اروپایی کریمخانزند را مردی عادل و منصف و یک ایرانی فوقالعاده و شخصیتی منحصر به فرد در تاریخ توصیف کرده و دربارهاش به نقل از دیپلماتهای اروپایی و میسیونهای مسیحی نوشتهاند:
«کریمخانزند که از یک نژاد خالص ایرانی (لُر) بود از دیدن شادی مردم شاد میشد و برای شاد کردن شیرازیها از جیب خودش -و نه از خزانه عمومی- به نوازندگان پول میداد که در میدان های شهر ساز بزنند و اگر فرصتی به دست می آورد درطباخیهای عمومی در کنار مردم عادی غذا صرف میکرد و با شنیدن گفتگوی آنان با یکدیگر از دشواریها آگاه میشد و این مسائل را حل میکرد.»
تصویر کریمخانزند ، وکیلالرعایا