هریت بیچر استو خالق رمان بسیار مشهور و تاثیرگذار «کلبه عمو تم» است. هریت بیچر استو زنی با روحیهای حساس و جثهای ضعیف بود که قدرت قلمش در قرن نوزدهم یکی از مهمترین جنگهای تاریخ بشریت را رقم زد.
از منظر منتقدان و نویسندگان، داستانی که هریت در این رمان به تصویر میکشد، یکی از جرقههای آغاز جنگ داخلی امریکا بین شمال و جنوب را زد که منجر به لغو قانون برده داری شد.
هریت طی عمر هشتاد و پنج سالهاش بیش از ۲۰ کتاب، رمان، خاطرات، نامه و مقالات نگاشت.اما او صرفا نویسندهای توانا با قلمی گیرا نبود. قدرت نویسندگی هریت در خدمت تغییرات سیاسی-اجتماعی قرار گرفت.
«کلبه عمو تم» شاهکاری ادبی قلمداد میشود که تصویری از زندگی بسیار ظالمانه و غیر انسانی افریقایی-امریکاییها ترسیم میکند.
او پس از چاپ این رمان در روزنامهای امریکایی به اسم «عصر ملی»، به شهرتی جهانی دست یافت و آتشی در میان مردم برای تقویت مبارزههای ضدبرده داری سیاهان برافروخت.
هریت و همسرش صاحب هفت فرزند شدند. مرگ یکی از فرزندانش بر اثر وبا تاثیر عمیق روحی بر او گذاشت و او را با درد مادران سیاهپوست که فرزندانشان را به خاطر فقر و زندگی به عنوان برده از دست میدهند آشنا ساخت. یک پسر دیگر او هم بعدتر در دریا غرق شد.
هریت زمانی که با همسرش در برونزویک ایالت مین زندگی میکرد، شاهد مرگ مردی سیاهپوست بود که منبع الهام وی برای نوشتن رمان کلبه عمو تم شد.
در سال ۱۸۵۰ قانون فرار بردگان به تصویب رسید که طبق آن کسانی که سیاهپوستان را پناه داده یا فراری میدهند با مجازات شدید مواجه خواهند شد.
پس از آن او نامهای به ویراستار «هفتهنامه ضد برده داری عصر ملی» نوشت و ایدهاش را برای نوشتن داستانی درباره بردهداری مطرح کرد: «فکر می کنم زمان آن فرا رسیده تا حتی زنان و بچههایی هم که میتوانند حرف بزنند برای خاطر انسانیت و آزادی به صدا در آیند. امیدوارم که هر زنی که میتواند بنویسد، سکوت نکند.»
در ژوئن ۱۸۵۱ وقتی ۴۰ سال داشت، اولین قسمت از داستانش را به مجله فرستاد. این کتاب سری داستانی بود که یک سال هر هفته ابتدا با نام «مردی که کالا بود» و بعدتر با نام دیگر «زندگی در لولی» چاپ میشد. اما سال ۱۸۵۲ کتاب به شکل رمان تنها در پنج هزار نسخه به چاپ رسید.
رمان کلبه عمو تم با چنان استقبالی مواجه شد که کمتر از یک سال سیصدهزار نسخه آن به فروش رسید. این کتاب در انگلیس در همان سال یک میلیون نسخه فروخت.
هریت موفق شد با انتشار داستانش بحثی جنجالی در محافل امریکا در مورد لغو بردهداری ایجاد کند و زمینه مخالفتجویی را میان جنوبیان امریکا تقویت سازد. او پس از آغاز جنگ داخلی در سال ۱۸۶۲ طی سفر به شهر واشنگتن دی.سی با رئیس جمهور آبراهام لینکلن ملاقات کرد.
پسر او بعدها گفت که لینکن با گرمی از هریت استقبال کردو به وی گفت: «پس تو همان زن کوچکی هستی که با کتابش جنگی بزرگ به راه انداخته است.»
هریت بیچر استو در سال ۱۸۹۶ پس از ابتلا به بیماری آلزایمر در هارتفورد ایالت کنتیکت درگذشت.