آن دورها یک زن به روی خاک افتاده
یک ملتی بر مادرش فحش بدی داده
آن دورها یک زن بدون ترس میمیرد
یک ملتی بر ناکجایش دست میگیرد
آن دورها یک زن به روی خاک مینالید
مردانگی را ملتی در شُرت میمالید
آن دورها در شهر زن، مَردی ندیدی که…
در ملتی بیغیرت و پست و پلیدی که…
بهمن انصاری / غزل پُستمُدرن