“شبانه‌های لزج” / غزل پُست‌مُدرن / بهمن انصاری

شبیه هجرتِ شعر از کتاب‌های فروغ
شبانه‌های تو را، من مُوَقَّتی بودم
شبیهِ هر شبِ من، سرد و لعنتی بودی
شبیهِ هر شبِ تو، سرد و لعنتی بودم

شبیهِ هر شبِ من، شاعری که می‌ترسید
شبیهِ کابوست، در شبانه‌های لَزِج
شبیهِ لبخندت، در غروبِ یکشنبه
شبیهِ خاطره‌هایت، مُدام و تلخ و سِمِج

شبیه خاطره‌هایت، نبودنت قطعی است
غروبِ خاطره‌هایت چه تلخ و دلگیر است
دوشنبه‌های تو را با غمت فروخوردم
دوباره خاطره‌هایت به من، سرازیر است

شبیه هجرتِ شعر از کتاب‌های فروغ
چکید خاطره‌هایت، دوباره تلخ و سِمِج
غروبِ جمعه بخند، بر غَمی که بلعیدت
غروبِ جمعه بخند، بر شبانه‌های لَزِج

 

بهمن انصاری / غزل پُست‌مُدرن

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe