بقایای به جا مانده از یک سرباز روسی که در جنگجهانی دوم به کام مرگ رفت. کلاه نظامی این سرباز پس از سالها همچنان بر روی سر و چکمههایش در پای او باقیمانده است. مسلسل او نیز در کنارش افتاده. باقی لباسها و یونیفرم او همچون بندبند وجودش تجزیه شده و از بین رفته است.
جنگ همواره خانمانسوز است. بنا بر قول دکتر علیشریعتی:
«ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ از ﺟﻨﮓ ﺩﻭ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ “نمیشناسند” [اما] “میجنگند” ﺑﺮﺍﯼ [تداوم قدرت] ﺩﻭ رهبر ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ “میشناسند” و “نمیجنگند”.»
کسی چه میداند؛ شاید این سرباز نیز چونان هزاران سربازی که در خلال جنگهای میان ملل گوناگون کشته شدهاند، مادری چشم انتظار، یا نامزدی امیدوار، یا فرزندی در ارزوی دوبارهدیدار داشته است… .
سرباز کشته شده، جنگجهانی دوم
در کافه کتاب بخوانید:
عکسی از سوریه
آنارشیسم
دیوان عراقی
آموزش دندانسازی
جنبش وال استریت
سرودههای قرآنی
روحانیت در اسلام