رمان “سینم درد میکنه! نفسم تنگه! برگرد!” یک داستان خوشمزه و جالب است که در ژانر و سبک طنز عاشقانه به شیوایی نوشته شده است. در ادامه این کتاب را بررسی خواهیم کرد.
سینم درد میکنه! نفسم تنگه! برگرد!
فریبرز و فرزانه دو سال است که ازدواج کرده‌اند. اوایل همه‌چیز خوب پیش می‌رفت اما این اواخر به خاطر مشکلات زیاد مالی و درگیری‌هایی که دو خانواده عروس و داماد داشتند، میان‌شان فاصله افتاده. این مشکلات بخاطر تفاوت فرهنگ‌های دو خانواده به وجود آمده بود.
کم کم کار به اندازه‌ای بالا گرفت که فرزانه وسایل خود را جمع کرد و به خانه پدرش رفت. او تصمیم گرفت با همه عشقی که به شوهرش دارد، برای پایان یافتن این مشکلات از او جدا شود.
اما فریبرز روحیه قوی‌تری دارد. او به این جدایی رضایت نمی‌دهد. بلکه تلاش می‌کند تا اولا با حل کردن مشکلات مالی، اوضاع را بهتر کند و سپس با طنازی‌ها و شوخی‌هایی که در قالب پیامک برای همسرش که در خانه پدرش است می‌فرستد، او را دلگرم کند.
این پیامک‌ها که خط اصلی داستان بر مبنای آن‌ها شکل گرفته است، کم کم عروس خانوم را نرم کرده و او را به زندگی برمی‌گرداند.
Introduction
Fariborz and Farzaneh have been married for two years. In the beginning, everything was going well, but lately, due to many financial problems and conflicts between the two families of the bride and groom, there has been a distance between them. These problems were caused by the difference in the cultures of the two families.
Little by little, the work got so much that Farzaneh packed her things and went to her father’s house. With all the love she has for her husband, she decided to divorce him to end these problems.
But Freeborz has a stronger spirit. He does not consent to this separation. Rather, he tries to improve the situation first by solving the financial problems and then to encourage his wife, who is at her father’s house, with jokes and jokes that he sends in the form of text messages.
These text messages, which the main line of the story is based on, gradually soften the bride and bring her back to life.
Einführungsroman
Fariborz und Farzaneh sind seit zwei Jahren verheiratet. Am Anfang lief alles gut, aber in letzter Zeit kam es aufgrund vieler finanzieller Probleme und Konflikte zwischen den beiden Familien des Brautpaares zu Distanzierungen. Diese Probleme wurden durch den Unterschied in den Kulturen der beiden Familien verursacht.
Nach und nach wurde die Arbeit so groß, dass Farzaneh ihre Sachen packte und zum Haus ihres Vaters ging. Mit all der Liebe, die sie für ihren Ehemann hat, beschloss sie, sich von ihm scheiden zu lassen, um diese Probleme zu beenden.
Aber Freeborz hat einen stärkeren Geist. Er ist mit dieser Trennung nicht einverstanden. Vielmehr versucht er, die Situation zunächst zu verbessern, indem er die finanziellen Probleme löst und dann seine Frau, die sich im Haus ihres Vaters aufhält, mit Witzen und Witzen, die er in Form von Textnachrichten versendet, zu ermutigen.
Diese Textnachrichten, auf denen die Hauptlinie der Geschichte basiert, machen die Braut nach und nach weicher und erwecken sie wieder zum Leben.
Presentazione di questo romanzo
Fariborz e Farzaneh sono sposati da due anni. All’inizio tutto andava bene, ma ultimamente, a causa di molti problemi finanziari e conflitti tra le due famiglie degli sposi, c’è stata una distanza tra loro. Questi problemi sono stati causati dalla differenza nelle culture delle due famiglie.
A poco a poco, il lavoro divenne così intenso che Farzaneh fece le valigie e andò a casa di suo padre. Con tutto l’amore che ha per suo marito, ha deciso di divorziare da lui per porre fine a questi problemi.
Ma Freeborz ha uno spirito più forte. Non acconsente a questa separazione. Piuttosto cerca di migliorare la situazione prima risolvendo i problemi finanziari e poi incoraggiando la moglie, che è a casa del padre, con battute e battute che invia sotto forma di sms.
Questi messaggi di testo, su cui si basa la linea principale della storia, ammorbidiscono gradualmente la sposa e la riportano in vita.
بهشتمو پس بده
محکم جرم داد این دلتنگی
اوف جون! همینه! عشق است جام جهانی!
بیا بشین (روش کنترل خشم)
باید بهم سرویس بدی ای روزگار نامراد
درد و لذت عاشقی
آخ درش بیار کینه‌هاتو از دل
اخ درد داره نداشتنت
دختر خراب نکن زندگیمو
فهرست فصل‌های رمان سینم درد میکنه! نفسم تنگه! برگرد!
- عشق ابدی
- دو رفیق
- روزهایی سرشار از عشق
- فردایی روشن
- طوفان مشکلات
- پول
- گرفتاری
- خانواده‌های بی‌منطق
- بخند تا دنیا به تو بخندد
- ما می‌توانیم
- پایان شب‌ها
List of chapters of this novel
- Everlasting Love
- two friends
- Days full of love
- bright tomorrow
- A storm of problems
- Money
- predicament
- Irrational families
- Laugh so that the world laughs at you
- We can
- the end of the nights!
دانلود PDF رمان سینم درد میکنه
دانلود رمان سینم درد میکنه! نفسم تنگه! برگرد! را به همه دوست‌داران و عاشقان دانلود و مطالعه کتاب‌های رمان و رمان‌های عاشقانه، توصیه می‌کنیم.
این کتاب نسخه pdf ندارد. کتاب سینم درد میکنه… دارای نسخه فیزیکی و چاپی بوده و در تمام کتابفروشی‌ها قابل خریداری است. لذا پیشنهاد می‌شود تا نسخه کاغذی آن را خریداری کنید. اما اگر به هر دلیل همچنان نیاز به دانلود PDF دارید، کتاب‌های مشابه را می‌توانید از لینک زیر دریافت نمایید:
به‌دلیل داشتن حق‌نشر، این کتاب دارای نسخه‌الکترونیک نیست.
برای تهیه نسخه چاپی کتاب، به کتاب‌فروشی‌های سراسر کشور مراجعه کنید.
