بهرام گور ساسانی

در میان حوادث مربوط به شاهان ساسانی، افسانه ها و ماجراهایی که به بهرام پنجم ( بهرام گور ) پانزدهمین شاه ساسانی نسبت داده می شود دارای کشش و جاذبه ویژه‌ای‌ است.

از تصمیم یزدگرد مبنی بر فرستادن بهرام به میان اعراب و تربیت وی زیر نظر منذر تا ساختن کاخ خورنق و سپس بازگشت به وطن و ربودن تاج از میان دو شیر، تا افسانه سفر به سرزمین های دور و حکایت‌هایش با دختران هفت قلعه و حرم‌سرای بزرگ تا مرگ افسانه‌وارش همه و همه به بهرام گور شخصیتی فراتاریخی و افسانه‌ای داده است.

از جمله داستان هایی که به بهرام گور نسبت می دهند داستان دلدادگی او به دختری رومی به نام آزاده است.

به روایت شاهنامه، آزاده را که یک کنیز رومی بود منذر بن نعمان امیر حیره به بهرام پیشکش کرد. مهارت آزاده در نواختن چنگ و زیبایی اش موجب شد تا در میان زنان حرم شاه از موقعیتی خاص برخوردار شده و همیشه همراه و در کنار شاه باشد. در یکی از روزها بهرام به همراه آزاده سوار بر شتری برای شکار از کاخ خارج می شوند. در دشت به تعدادی آهو برمی‌خورند. آزاده چنگ می نوازد و بهرام سرمست از نغمه چنگ، آهوان گریزپای را یکایک با تیر از پای در می آورد. آنگاه مغرورانه از آزاده می پرسد کدام آهو را شکار کنم؟ آزاده که از غرور و خودخواهی بهرام ناخرسند است، آزمونی سخت را به شاه پیشنهاد می دهد و به بهرام می گوید اگر می تواند گوش آهو را نشان رود. آزاده با این پیشنهاد قصد در هم شکستن غرور کاذب بهرام گور را دارد اما از مهارت شاه در تیراندازی غافل است.

بهرام می‌پذیرد. تیر بر کمان گذاشته به سوی آهو پرتاب می کند. تیر بر گوش آهو می نشیند. اما بهرام این را برای نشان دادن مهارت خود در تیراندازی کافی نمی‌داند، و زمانی که آهو پایش را برای خاراندن به گوش نزدیک می کند، بهرام تیری دیگر در کمان کرده و آهو را نشانه می‌رود و پا را به گوش و سر می‌دوزد.

آزاده از دیدن چنین صحنه‌ای سخت متاثر شده و در مقابل رجزخوانی شاه که می گوید هزاران شکار را با چنین مهارتی از پای در خواهد آورد، تاب نمی‌آورد، بر شاه می آشوبد و چنین سخت دلی را نشان از خوی اهریمنی می‌خواند و نه مهارت و شجاعت.

شاه که تاب شنیدن چنین گستاخی را ندارد علی‌رغم علاقه‌اش به آزاده او را از پشت شتر بر زمین می‌اندازد و در زیر پای حیوان لگدکوب می‌کند. آزاده جان می‌بازد. بهرام بر پیکر به خون نشسته معشوق نگاه می‌کند و از این که به ننگ کشتن یک زن بی‌دفاع آلوده شده چنان آزرده و شرمگین می‌شود که دیگر هیچ‌گاه زنی را با خود به شکار نمی‌برد.

بشقاب نقره ای ساسانی با به تصویر کشیدن صحنۀ شکار شاهنشاه بهرام گور (بهرام پنجم ساسانی)

بشقاب نقره ای ساسانی با به تصویر کشیدن صحنۀ شکار شاهنشاه بهرام گور (بهرام پنجم ساسانی)

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe