دانلود کتاب “بی نام”

کتاب “بی نام” اثری محدثه الفت شایان می‌باشد.

معرفی این کتاب

داستان کتاب در قالب یادداشت‌هایی کوتاه از روزمره‌نویسی‌های پسری نوجوان و تبعه افغانستان (ساکن ایران) که خانواده‌اش در شرایط ویژه‌ای هستند، تعریف می‌شود. این داستان درواقع نوع نگاه شخصیت اصلی داستان به زندگی و تغییرات دیدگاه او را روایت می‌کند.

این کتاب با محوریت سوال‌هایی نظیر: «آیا در زندگی واقعی اکثریت، می‌شود بر خواسته‌ها و رویاها و تصویر ذهنی از خود باقی ماند؟» به موضوع می‌پردازد و در چند نوشته چگونگی شکل گرفتن این خواسته‌ها را در ضمن پیشرفت داستان توضیح می‌دهد.

در این کتاب در کنار تلاش برای شعاری نبودن، تلویحا تاثیرات تصمیمات اجتماعی سیاسی کلان بر فرد نمایش داده شده است و یکی از مسائل اصلی در این بخش چگونگی تعامل راوی با این چالش‌هاست.

داستان اصلی کتاب، اقتباسی از شخصیتی واقعی است.

همچنین نویسنده با الهام گرفتن از نظریه توجیه بسنده سعی در نشان دادن فرآیند درک و عکس‌العمل افراد در شرایطی که در وضعیت غیر‌مطلوب قرار می‌گیرند، دارد.

نظریه توجیه بسنده به این واقعیت می‌پردازد که انسان‌ها چه‌طور برای حفظ هویت و تصویری که از خودشان در ذهن دارند، واقعیت را برای خودشان سرکوب یا تحریف می‌کنند.

دانلود کتاب (PDF)

دانلود رایگان PDF کتاب بی نام را به دوست‌داران ادبیات داستانی، توصیه می‌کنیم.

دانلود کتاب "بی نام" پی دی اف نایاب کتاب قدیمی کمیاب

کتاب حاضر نسخه‌ای باکیفیت و تایپ‌شده می‌باشد. این کتاب کمتر از 1 مگابایت حجم داشته و تعداد صفحات آن در حدود 54 برگ می‌باشد. کتاب حاضر توسط نویسنده آن با آگاهی از قوانین و مقررات کافه‌کتاب جهت نشر الکترونیک برای این پایگاه ارسال شده است. (مستندات)


همچنین بنگرید به.

  1. zanyar-573:

    در آواز من زنگی بی هوده هست
    بی هوده تر از تشنج احتضار
    که در تلاش تاراندن مرگ
    با شتابی دیوانه وار
    باقی مانده ی زنده گی را مصرف می کند
    تا مرگ کامل فرارسد
    پس زنگ بلند  آواز  من
    به کمال سکوت می نگرد
    سنگر برای تسلیم آهن برای آشتی
    جوهر برای مرگ

    #احمد_شاملو

    با شعری از شاملو شروع کردم که بتوانم در مقابل کلماتی که بازتاب تصاویری چون عمق مغاکی از درد است‌ سپری پیدا کنم؛ تا کلماتی ‌که در ذهنم یک ضرب در حال رژه برای بیرون شدن هستند را با آن نگاه و خوانشی که خانم شایان نسبت به یک زندگی دارد؛ بر روی صحفه‌ی بی جان و بی حس گوشی انگشت وار بنویسم!
    این خوانش فقط خوانشی از یک زندگی نیست، بلکه خوانشی از چیزی که در مرگی برای خلق زندگی برای مرگی تدریجی‌ست؛ مرگی که خود را از انباشتگی آن چیزی میابد که نه تنها در ماحول خود بلکه در تمام این کره‌ی خاکی و در تمام این شبکه سازی هایی که برای انباشته سازی این جریانات در شعبات و دسته‌های هم رنگ،در سرتاسر این مکان ها و محیط هایی که زنده جانی وجود دارد، همسان است.
    اینگونه است که باید این را حس کرد و دانست که این داستان نه داستان یک پسر افغانستانی بلکه داستان هر پسر و هر انسان خاورمیانه‌ای و یا همان خاورتاریک است.

    همه چیز گویا بود و همانطور که میباشد باشد!
    همانند انباشتگی هایی که سیستم برای یکسان سازی‌اش و یا هم برای به بازی گرفتن آن باورهایش که خود را دلایلی برای خلق‌اش حس کند نیز؛
    او را به یک تلنگری، که، خود را به آن؛
    مغاک تاریک رهسپار بسازد، آزاد بنگرد.
    آزادی که خود در این سیستم؛
    همان غرق شدن در انباشتگی داند
    و در تقسیم شدن خود هرگز به آن رها بودن
    ایمان نداشته باشد.

    خانه آباد 😓🌷🙏✌🏾⌛

Copyright © 2012 ~ 2025 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2025 | Design By: Book Cafe