پس از فتح و غارت هند، تیمور لنگ به مناطق زرخیز شام و فلسطین و لبنان که در آن روزگار در دست سلطان مصر بود، چشم طمع دوخت و به رسم معمول خویش نفوذ و حمله را با مکاتبه شروع کرد. صاحب ظفرنامه تیموری در مورد این نامهنویسی چنین آورده است:
«شیخ ساوه را که از مشاهیر هنروران عصر بود، با جمعی از مردم فرزانه و بیلاکات بجانب والی مصر و شام، ملک الظاهر برقوق، برسم رسالت روانه فرمود. مضمون رسالت آنکه پیش ازین پادشاهان کامکار که از نسل چنگیز خان بودند …»
در این نامهی تاریخی تیمور به روشنی دو بار از ایران نام میبرد و ایران را جزو فتوحات چنگیز برمیشمارد و خود را وارث ایران مینامد. در ادامه بازخوانی و رونویسی بخشهایی از این نامهی تاریخی که شامل نام ایران میباشد تقدیم شما خواهد شد:
«… بعده مینماید که درین اوقات از ارباب حاجات و تجار و آینده و رونده بمسامع جلال ما رسید که طرفداران ایران زمین پیوسته بفسق و فجور و ظلم و تعدی و کید و غدر و مکر و انگیز و فتنه و آشوب و مخالفت اوامر و نواهی شریعت غرا و ملت زهرا مشهورند و بندگان باری را جلت قدرته مضطر و متضرر میدارند و رعایت صله رحم بجای نمیآرند و جهت حطامات دنیوی بقصد و ایذاء یکدیگر برمیخیزند و در ممالک محروسه بدان سبب ارباب املاک و رعایا و زیردستان، پامال ذمایم افعال و قبایح اعمال ایشان میشوند. واجب نمود التفات خاطر بدفع و رفع آن فرمودن و ملک موروثی را که ایشان بوجهی از وجوه بغیر استحقاق بدست فرو گرفته بودند، از تصرف ایشان بیرون آوردن. این معنی یقین که بسمع ایشان رسیده باشد و صدق آن بتحقیق پیوسته. حال محرک و عنانکش ما بدین طرف آن شد که چون، از کمال بینیازی حضرت صمدیت، چنگیز خان را ممالک ایران و توران مسلم گشت…»
این نامهی تاریخی در نسخهای خطی با عنوان مجمع الانشا اثر ابوالقاسم حیدر بن ایواغلی از ادیبان قرن ۱۱ هجری قمری، ثبت و ضبط گردیده است.