ناصرالدینشاه در سالهای پایانی عمر، عاشق خواهر یکی از همسران خود میشود. همسرش خانمباشی که با این وصلت موافق نبوده شاه را تهدید میکند. سرانجام شاه به خواهر همسر خود میرسد ولی همسر شاه نیز به او خیانت میکند.
به گزارش “موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران” فاطمه سلطان باغبانباشی معروف به خانم باشی یکی از همسران ناصرالدینشاه بود که در زمان محبوبیت نزد شاه خبر نداشت که چندی بعد ناصرالدین شاه عاشق خواهر کوچکتر او ماهرخسار خانم خواهد شد.
شاه پیش از این نیز تجربه ازدواج همزمان با دو خواهر را داشت. پیشتر ناصرالدینشاه دو خواهر به نامهای عایشه و لیلی را همزمان به عقد خود درآورده بود ولی این بار قضیه فرق داشت.
اعتمادالسلطنه از رجال دربار ناصرالدین شاه درباره عشق شاه به خواهر همسرش علیرغم عدم رضایت همسرش نوشته: «شاه (به ماهرخسار) میل مفرط دارد و در حقیقت عاشق است. مدام و متصل اشعار عاشقانه میخواند و آنی و دقیقهای از خیال او بیرون نیست».
در این بین خانم باشی همسر ناصرالدین شاه که متوجه عشق شاه به خواهر خود شده تهدید میکند: «هر آینه این وصلت صورت بگیرد تریاک خورده و خود را هلاک میکند.»
خانمباشی چندین بار قهر میکند. بنا بر خاطرات اعتمادالسلطنه روزی در یکی از دعواها ناصرالدین شاه به خانم باشی میگوید: «این مادر تو باید خیلی خوب باشد که بچههای به این خوبی میآورد.» همسر شاه به او میگوید: «دو خواهر را گرفتن کار قدیم شماست. بعد از هفتاد سال کار تازهای بکنید.»
در نهایت بدون اینکه خانم باشی بفهمد ناصرالدینشاه ماهرخسار خواهر خانمباشی را در جاجرود به اندرون میبرد.
خانمباشی هنوز نمیداند بین شاه و خواهرش چه گذشته و شبی از شبها امر شاه را اطاعت نمیکند و با او به بستر نمیرود. اعتمادالسلطنه نقل کرده:
«خانم باشی میگوید تا خواهرم را اذن شوهر دادن ندهی و به خانه شوی نرود در فراش شما نخواهم آمد.»
بنا بر خاطرات اعتمادالسلطنه در بین زنان حرمسرا شاه فقط از جیغ زدنهای خانمباشی خوشش میآمد.
ناصرالدین شاه که میبیند خانمباشی به ازدواج با خواهرش رضایت نمیدهد افراد مختلفی همچون شمسالدوله یکی دیگر از همسران خود را واسطه میکند تا رضایت همسرش را جلب کنند.
میرزا علیاصغرخان امینالسلطان صدراعظم واسطه دیگری بود که ناصرالدین شاه به خیال راضی کردن خانمباشی نزد او فرستاد غافل از اینکه با این کار مقدمات خیانت همسرش به خود را فراهم میکند.
میرزا علیخان امینالدوله نیز در دفتر خاطرات خود به سواستفاده میرزا علیاصغرخان امینالسلطان صدراعظم از جریانات پیش آمده اشاره میکند. او نوشته صدراعظم که کار را به کام دید (از خانمباشی) عیش مدام گرفت. صدراعظم برای اجرای این خیانت به شاه و فراهم کردن فرصت ملاقات با خانم باشی به بهانه نصیحت کردن خانمباشی و دیدار پدر و مادر و زیارت مقابر او را سوار بر کالسکه میکرد و به تفرج میبرد. در تمام این مدت شاه مخفیانه و به دور از چشم خانمباشی خواهرش ماهرخسار را ملاقات میکرد.
سرانجام خانمباشی به اجبار و علیرغم میل باطنی، رضایت خود را از ازدواج شاه با خواهرش اعلام میکند به شرط اینکه شاه خواهرش ماهرخسار را به اندرون نیاورد و منزلی در شهر برای ملاقات با خواهرش تهیه کند که شاه هم چنین میکند.
ناصرالدین شاه در آستانه مراسم پنجاهمین سال تاجگذاری در سال ۱۲۷۵ هجری خورشیدی به دست میرزا رضای کرمانی در شهر ری ترور شد.
تا چند ماه پس از مرگ ناصرالدین شاه خبری از خانمباشی نبود تا اینکه با به قدرت رسیدن مظفرالدین شاه، میرزا علیاصغر خان امینالسلطان از صدراعظمی عزل شد و به قم تبعید شد.
با عزل صدراعظم، حسین خان پدر خانمباشی عریضهای به مظفرالدینشاه نوشت. در این عریضه آمده: «دو سه ماه است دختر من را عزیز خان (صدراعظم سابق) به خانه خود برده و میگوید عیال من است و من از ترس صدراعظم جرات اظهار نداشتم حال هم که رفتهام بیاورم باز میگوید عیال من است.»
به این ترتیب ماموران مظفرالدینشاه به خانه میرزا علیاصغر خان امینالسلطان میروند و به عزیزخان “چوب وافری میزنند” و خانمباشی را به خانه پدر برمیگردانند.
زندگینامه ناصرالدینشاه
ناصرالدینشاه قاجار، چهارمین پادشاه از سلسله قاجار بود که از سال ۱۲۱۰ تا ۱۲۷۵ شمسی (۱۸۴۸ تا ۱۸۹۶ میلادی) بر ایران حکومت کرد. او طولانیترین دوره سلطنت را در میان شاهان قاجار داشت و بسیاری از رویدادهای مهم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در دوران حکومت او رخ داد. ناصرالدینشاه یکی از شاهانی بود که تأثیر عمیقی بر تاریخ ایران گذاشت و با تصمیمات خود، آینده کشور را به شکل قابلتوجهی تغییر داد.
دوران اولیه و به سلطنت رسیدن
ناصرالدینشاه در سال ۱۲۱۰ شمسی (۱۸۳۱ میلادی) به دنیا آمد و فرزند محمدشاه قاجار بود. او در دوران جوانی تحت تأثیر مادرش، مهدعلیا، تربیت شد و هنگامی که پدرش محمدشاه درگذشت، با حمایت امیرکبیر، صدراعظم برجسته، به سلطنت رسید. در آن زمان، ایران با چالشهای داخلی و خارجی بسیاری روبهرو بود و ناصرالدینشاه در سن ۱۷ سالگی به پادشاهی رسید.
نقش امیرکبیر و اصلاحات
یکی از مهمترین دورانهای سلطنت ناصرالدینشاه، سالهای اولیه حکومت او بود که امیرکبیر به عنوان صدراعظم خدمت میکرد. امیرکبیر تلاش کرد تا اصلاحات گستردهای در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران ایجاد کند. او به ترویج آموزش و تأسیس دارالفنون پرداخت و همچنین سعی کرد فساد دولتی را کاهش دهد. با این حال، اصلاحات امیرکبیر با مخالفتهای شدید درباریان و مهدعلیا (مادر ناصرالدینشاه) مواجه شد و در نهایت ناصرالدینشاه تحت فشار قرار گرفت و دستور قتل امیرکبیر را صادر کرد.
سفرهای اروپایی و آشنایی با تمدن غرب
ناصرالدینشاه به عنوان اولین شاه ایرانی، سه بار به اروپا سفر کرد و این سفرها تأثیر بسیاری بر دیدگاههای او داشت. او با مشاهده پیشرفتهای علمی و صنعتی در کشورهای اروپایی، به لزوم اصلاحات در ایران پی برد. این سفرها همچنین باعث شد تا شاه به خرید اسلحه و فناوریهای نظامی علاقهمند شود. با این حال، این آشنایی با تمدن غرب، به ایجاد تغییرات بنیادین در کشور منجر نشد و بیشتر به جنبههای سطحی تمدن غربی توجه کرد.
مسائل اقتصادی و امتیازات خارجی
دوران ناصرالدینشاه با مسائل اقتصادی و بدهیهای سنگین به قدرتهای خارجی، به ویژه بریتانیا و روسیه، همراه بود. یکی از مهمترین مسائل اقتصادی این دوره، اعطای امتیازات تجاری به خارجیان بود. یکی از این امتیازات که جنجال زیادی به پا کرد، امتیاز انحصاری توتون و تنباکو به یک شرکت بریتانیایی بود که به موجب آن، کنترل کامل تجارت تنباکو در ایران به این شرکت واگذار شد. این امتیاز منجر به اعتراضات گستردهای در کشور شد و نهایتاً جنبش معروف به “جنبش تنباکو” شکل گرفت که با فتوای تاریخی میرزای شیرازی، تحریم عمومی تنباکو صورت گرفت و شاه مجبور به لغو این امتیاز شد.
نقش فرهنگ و هنر در دوران ناصرالدینشاه
ناصرالدینشاه علاقه زیادی به فرهنگ و هنر داشت و خود نیز به نقاشی و عکاسی علاقهمند بود. او بهعنوان اولین شاه ایرانی که به هنر عکاسی روی آورد، از بسیاری از درباریان، اماکن و مناظر عکسهایی گرفت که اکنون از اهمیت تاریخی برخوردارند. همچنین دوران او شاهد رونق هنرهای سنتی، از جمله موسیقی و نقاشی بود. او شاعری نیز میکرد و اشعاری با تخلص “خسرو” از خود به جا گذاشته است.
ترور ناصرالدینشاه
در نهایت، ناصرالدینشاه در سال ۱۲۷۵ شمسی (۱۸۹۶ میلادی)، در آستانه پنجاهمین سالگرد سلطنتش، به دست میرزا رضا کرمانی در حرم شاه عبدالعظیم ترور شد. این ترور نقطه عطفی در تاریخ ایران بود و نشاندهنده افزایش نارضایتی عمومی از حکومت مطلقه شاه و فساد درباری بود.
میراث ناصرالدینشاه
ناصرالدینشاه قاجار به عنوان پادشاهی با طولانیترین دوره سلطنت، تأثیرات مهمی بر تاریخ معاصر ایران گذاشت. با وجود علاقهاش به برخی اصلاحات و آشنایی با تمدن غرب، او نتوانست تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی و اقتصادی کشور ایجاد کند. نارضایتیهای مردمی از فساد درباری و امتیازات خارجی در نهایت منجر به ناآرامیهای سیاسی و اجتماعی شد که زمینهساز انقلاب مشروطه گردید.
میراث ناصرالدینشاه مجموعهای از دستاوردها و شکستهاست؛ از یک سو به گسترش فرهنگ و هنر توجه داشت، و از سوی دیگر با مشکلات فراوانی در حوزههای اقتصادی و سیاسی مواجه بود که در نهایت به سقوط قاجارها کمک کرد.
دانلود کتابهای مشابه:
تهران در گذشته و حال
عصر بیخبری
یادگارنامه حبیب یغمایی
رساله تحقیقات سرحدیه
آلبوم عکس ناصرالدینشاه در سفر به شمال غرب
تاریخ نو
استقرار دیکتاتوری رضاخان
دیوان اشعار فتحعلیشاه