اگر غرب به هومر و ویرژیل و دانته مینازد، ما آنقدر در تاریخ خود مفاخر ارزشمند داریم که نمیدانیم به کدامشان بنازیم! تاریخ ادبیات ما مملو از چهرههای ماندگاری است که هر یک یه تنهایی وزنهای سنگین در عرصه ادب و فرهنگ محسوب میشوند. شاید کمتر ملتی را بتوانید پیدا کنید که این مقدار شاعر و ادیب و هنرمند را در طی دوران حیات خویش پرورش داده باشد.
اما بدون هیچ شک و تردیدی در میان مفاخر نامدار تاریخی و ادبی کشور عزیزمان ایران، یک نام است که بیشتر از دیگران میدرخشد و ما به آن افتخار میکنیم: حافظ شیرازی.
حافظ، افق ادبیات ایران زمین
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید صفیر مرغ برآمد بط شراب کجاست ز میوههای بهشتی چه ذوق دریابد مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب ز روی ساقی مه وش گلی بچین امروز چنان کرشمه ساقی دلم ز دست ببرد من این مرقع رنگین چو گل بخواهم سوخت بهار میگذرد دادگسترا دریاب |
هر مملکتی به ادبا و مفاخر علمی و هنری خود مینازد. ایران ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. ما نیز مفاخر بسیاری در تاریخ خود داریم که به یک یک آنها افتخار کرده و بدون بزرگنمایی، باید بگوییم که کمتر ملتی در تاریخ بشر همچون ملت ما وجود دارد که این تعداد فخر ادبی و هنری و علمی را پرورانده باشد. فخر ادبیات ایرانی و قله شعر و زبان پارسی را باید دیوان حافظ تلقی کنیم. ترکیبی از شعر و غزل و هنر و فرهنگ و تمدن و ذوق و نبوغ در یکجا جمع گردیده و معظمترین کتاب پارسی را برساخته است. اگر این کتاب نبود و اگر حافظ در تاریخ ایران زاده نمیشد، تا ابد یک حفره پرناشدنی در دل فذهنگ ایرانی خودنمایی میکرد.
بدون تعارف باید اعتراف کنیم که فخر ادبیات پارسی و افق شعر و غزل ایرای، بیگمان حضرت حافظ است. حافظ را نباید فقط یک شاعر دانست. او چکیده زبان و ادب و فرهنگ و هنر و تمدن ایرانی است.
از این شاعر بزرگ هرچه صحبت شود کم است. بارها در کافه کتاب از حافظ نوشته و گفتهایم. اکنون لازم دیدیم تا بار دیگر کمی در مورد عالیجناب خوجه حافظ شیرازی سخن رانده و سپس PDF دیوان حافظ را خدمت علاقمندان پیشکش نماییم.
با کافه کتاب همراه باشید.
خواجه حافظ شیرازی
در باب زندگینامه حافظ آنقدر گفتهاند و نوشتهاند که هر سخنی در این باب گفته شود، تکرار مکررات است. باری برای تکمیل مقاله و آمادگی ذهنی مخاطب،بایستی این موضوع بار دیگر در این جا تکرار شود.
سال 727 هجری قمری (1315 میلادی) نقطه عطفی در تاریخ ایران است. در این سال بود که شمسالدین محمد خواجه حافظ شیرازی بر سر ایران و ایرانی منت نهاد و دیده به جهان بگشود.
او در روزگاری زاده شد که ایران زمین اوضاع خوبی نداشت. تمام کشور از حدود یک قرن قبل، زیر سم ستوران مغول لگدمال شده بود. این اواخر نیز که با متمدن شدن مغولان تحت تاثیر فرهنگ ایرانی، میرفت که اوضاع بهبود یابد، ایلخانان منقرض شده و بار دیگر هرج و مرج کشور را فراگرفته بود.
در این میان اما مصیبت عظیم در راه بود: یورش تیمور لنگ! قتلها و آدمکشیهای تیمور و تخریب شهرها و روستاها توسط او چیزی از یورش چنگیز خان مغول کم نداشت.
حافظ در این شرایط و در این زمانه به دنیا آمد. ایرانی پر پر شده، با مردمانی نومید، در سرزمینی پاره پاره. وانگهی ایران در طول تاریخ بلند بالای خویش، از این سختتر را نیز از سر گذرانیده بود. و مام میهن در سالهای آتی نیز مجددا به متمدن ساختن فرزندان تیمور پرداخت و کشور را به آرامی به سوی دریای آرامش سوق داد.
باری، اوضاع زندگی حافظ بد نبود. حکام و فرمانروایان شیراز، خوشبختانه در جریان تاخت و تازهای تیمور، لجاجت به خرج ندادند و خود را بنده او نامیده، از جنگ و تخریب شهر پیشگیری کردند. بدینترتیب در زمانهای که ایران روزگار سختی را سپری میکرد، اوضاع شیراز کمی تا قسمتی بهتر از دیگر نواحی بود.
حافظ و شیراز: دو یار جدا ناشدنی
سعدی شاعر بزرگ ایرانی بیشتر عمر خود را خارج از شیراز و به سیر و سیاحت سپری کرد. او علاقهای شگرف به کسب تجربیات گوناگون داشت و اصلا مبنای کتاب گلستان سعدی را باید در همین سفرها جستجو کرد. اما خواجه حافظ شیرازی درست در نقطه مقابل او قرار داشت.
خواجه جز یک مورد کوتاه که به خارج از شیراز سفر کرد، باقی عمر خویش را در شیراز سپری کرد. او عاشق و دلباخته شیراز بود و هرگز دلش رضا نمیداد که حتی برای چند ماه کوتاه، از این شهر دور بماند.
او تمام عمر خود را در شیراز سپری کرد. شیراز این افتخار را داشت که ولادت و زندگی و وفات خواجه را متعلق به خود داند و در تاریخ خود ثبت نماید. افتخاری بس عظیم که نصیب هیچ نقطه دیگری در این کره خاکی نگردید.
خوشا شیراز و وضع بیمثالش
خداوندا نگهدار از زوالش
دیوان حافظ (+PDF)
استاد مسلم در غزلسرایی را باید حافظ شیرازی دانست. او اگرچه در سبکها و قوالب گوناگون شعر میسرود (و برای نمونه باید از مثنوی ساقینامه او نام برد که شاهکاری است بیبدیل) اما در غزل به اندازهای چیرهدست بود که ادبیات پارسی پیش از او و پس از او هرگز کسی را تا این اندازه خوشذوق و خوشقریحه ندید و نخواهد دید.
دیوان حافظ مشتمل بر غزل و قصیده و رباعیات و دیگر قوالب شعری حافظ است. اما بیش از هشتاد درصد این دیوان غزلیات است و از همین روی این کتاب را گاهی با نام غزلیات حافظ نیز میشناسند.
اگر شما نیز بیتاب مطالعه این شاهکار هستید، بر روی تیتر آبیرنگ بالای همین مطلب کلیک کرده و همین الان دیوان حافظ شیرازی را با بهترین کیفیت و بهترین فونت، در قالب PDF دانلود کرده و لذت ببرید.
این نسخه، نسخهای با کیفیت فوقالعاده و کامل از دیوان حضرت حافظ میباشد. نسخهای که توسط کاربران با بالاترین کیفیت ممکن تهیه شده و برای استفاده همگان در کافه کتاب آپلود گردیده است.
ای حافظ شیرازی، تو محرم هر رازی…
میگویند پس از مرگ حافظ، هنگامی که میخواستند پیکر خواجه را به خاک بسپارند، شیخ شهر داد و قال راه بیانداخت که او در اشعارش از شراب و می و یار سخن رانده و مسلمان نیست. لذا نباید در قبرستان مسلمانان دفن گردد!
جمعی به مخالفت با وی پرداختند و خواجه را فردی درستکار معرفی کردند که قرآن را با 14 روایت از حفظ بود. اما شیخ شهر و مریدانش زیر بار نمیرفتند که نمیرفتند!
اندک اندک کار بالا گرفت و بحث به حدل تبدیل گردید. در این میان فردی پیشنهاد داد تا بیایید نظر خود حافظ را با گرفتن یک فال از اشعارش جویا شویم. پس اشعار او را روی کاغذ نوشتند و کودکی دست در میان آنها انداخت و یکی را بیرون کشید. این شعر آمد:
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزهسرشت!
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشتمن اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هرکسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کِشت
از همان لحظه مردم بر قدرت اشعار حافظ ایمان آوردند. قرنهاست که هر ایرانی هرگاه در کاری مردد است و برای انجام فعلی دو به شک میباشد، رجوع میکند به دیوان حضرت و بیتی از حافظ را میخواند. خواجه فروتنانه او را راهنمایی مینماید.
فال حافظ
فال و فالگیری از قدیم در میان ما ایرانیان رواج داشت. از گذشتههای دور هرگاه هر ایرانی به مشکلی برمیخورد که در انجام تصمیم برای حل آن مردد و دو به شک میگردید، شروع به گرفتن فال میکرد.
از گذشتههای دور فالگرفتن با کتاب آسمانی اوستا، گاتهای زرتشت و پس از اسلام با قرآن، در میان ایرانیان مرسوم بود. باری از قرن هشت به بعد و آفریده شدن دیوان عالیجناب حافظ شیرازی، گرفتن فال مختص به دیوان حافظ گردید.
هر سال در مناسبتهای مختلف از جشن نوروز تا شب چله، ریشسپید خانواده برای تک تک اعضای خانواده یک فال گرفته و نظر حافظ درمورد آن فرد و آینده او را تلاوت مینماید.
این سنت نیکو و پسندیده البته بسیار قدیمیتر از دوران زندگی حافظ است. از قدیم ایرانیان در مناسبتهای مختلف تفالی به قرآن یا اوستا یا کتب شعر شعرای بزرگ میزدند. اما پس از سرودن دیوان حافظ توسط خواجه حافظ شیرازی، این مهم هواره توسط این کتاب انجام گرفته و فال حافظ تبدیل به معروفترین و مرسومترین نوع فالگیری گردید.
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز…
ساعتها و روزها و حتی سالها میشود نشست و از خواجه حافظ شیرازی گفت و گفت و گفت. پیشتر در کتاب چنین گفت حافظ هر آنچه که از عالیجناب لازم بود گفته شود را گفتهام.
در این گفتار کوتاه صرفا نیت بر آن بود که اولا یکبار دیگر دینی که حافظ به گردن ما دارد را گوشزد کرده و نام و یادش را گرامی بداریم و ثانیا این نکته را تاکید نماییم که نسل جدید، روز به روز مشغول دور و دور و دورتر شدن از فرهنگ و رسوم و تمدن ایرانی است و برماست که این نسل را از قهقرا نجات دهیم.
یکی از سادهترین روشها برای نجات این نسل، آشتی دادن آنها با دیوان حافظ است. تنها کافی است که به فرزندان و عزیزان و نزدیکان خود، حافظ را یادآوری کرده و جلسات حافظخوانی در محافل خانوادگی و دوستانه خود برقرار نمایید.
و به یاد داشته باشید که هر کشور دیگری اگر هنرمندی شبیه به حافظ در تاریخ خود داشت، چشم تمام دنیا را کور میکرد! دریغا که قدر داشتههایمان را نمیدانیم…