آزتکها تصور میکردند که خورشید هر شب میمیرد و فردا برای طلوع دوباره احتیاج به خون انسانی دارد. کاهنان آزتک بوسیله بیرون آوردن قلب قربانی -در یک مراسم مذهبی- او را در راه خورشید قربانی میکردند.
بیشتر قربانیان از میان اعضا قبایل همسایه که قبلا توسط آزتکها در جنگ اسیر شده بودند انتخاب میگشتند.
در این مراسم، برای قربانیکردن انسانها، کاهنان قربانی را روی یک سنگ میخواباندند و سینهاش را میشکافتند.