"دختران آمازون" یا "آمازونها" نام قبیلهای از زنان جنگجو است که هیچ مردی را به جمع خود راه نمیدادند. زنان جنگجویی که در حماسه ایلیاد اثر هومر شاعر یانانی با نام antianeirai، و در تاریخ هرودوت با نام androktones، توصیف شدهاند. این قوم احتمال دارد علاوه بر اساطیری بودن، واقعیت تاریخی داشته باشند.
منشا این واژه چندان قطعی نیست اما می تواند برگرفته شده از لغت amazoi، باشد که در زبان یونانی به معنی "سینه کم" کاربرد دارد. این نام ناشی از افسانهای است که میگویند چون تیر و کمان سلاح اصلی این قبیله بود، لاجرم آنها سینه راست دختران را از جوانی میبریدند یا میسوزاندند، تا کشیدن کمان برایشان آسان شود.
البته دختران آمازون افزون بر تیر و کمان، از شمشیر هم استفاده میکردند، تبر دو طرفه و سپرهای هلالی شکل با خود حمل میکردند. بیشتر نبردهای آنها بر پشت اسب انجام میشد. آنها بعضی مواقع برای بقای نسل با مردهای قومهای دیگر همبستر میشدند، اما فقط دخترها را بزرگ میکردند و پسرها را کشته یا به نزد پدر بازمیگرداندند. در روایتی دیگر میگوید که آنها پس از همبستر شدن با مردان، بعد از پایان کار آنها را میکشتند و گاهی اوقات مردان را به عنوان برده، زندانیمیکردند.
از بُعد اساطیری، قبیله دختران آمازون فرزندان "اریز" -خدای جنگیونان باستان- هستند. مهم ترین ملکهی آمازونها ملکه "پنسیئلیا" خواهر ملکه "هیپولیت" است. او کسی بود که در جنگ تروا سهیم بود.