منظومه بندی چو دلتنگی کتابی است شامل اشعار نسرین باستانی که به زبان پارسی و در کشور کانادا منتشر شده است. این کتاب مخصوص نشر الکترونیکی توسط نویسنده آن مهیا گردیده و ارسال شده است.
معرفی منظومه بندی چو دلتنگی
ادبیات همواره آیینهای بوده است برای بازتاب رنجها، شادیها، عشقها و دلتنگیهای انسان. در میان گونههای ادبی، شعر جایگاهی یگانه دارد؛ چرا که بیش از هر قالب دیگری توانسته است بار عاطفه و تجربهی زیستهی آدمی را در خود بگنجاند. کتاب «بندی چو دلتنگی» نوشتهی نسرین باستانی یکی از تازهترین نمونههای این آیینهگری است؛ منظومهای که در آن شاعر کوشیده با واژههایی ساده اما پرمعنا، جهان شخصی و جمعی خود را بازآفرینی کند. این مجموعه صدای شاعری است که در میانهی جهان پرهیاهوی امروز، هنوز به زبان شعر ایمان دارد و در پی آن است که از دل تاریکی و اندوه، پرتوی از امید و رهایی بیافریند.
انتخاب عنوان «بندی چو دلتنگی» خود گویای محور اصلی کتاب است: دلتنگی. این مفهوم هم بهعنوان یک تجربهی فردی و هم بهمثابهی یک وضعیت اجتماعی و تاریخی در شعرهای کتاب حضوری پررنگ دارد. شاعر، دلتنگی را نه فقط در غیاب معشوق، که در فقدان آرامش، در جدایی از خانه، در فرسایش امید و در تجربهی زیست معاصر جستوجو میکند.
عنوان کتاب و مفهوم دلتنگی
دلتنگی در زبان فارسی واژهای است آشنا اما چندلایه. از سویی میتواند احساسی شخصی باشد، از جنس اندوهی ملایم و شیرین که با یادآوری معشوق یا خاطرهای خوش به دل مینشیند. از سوی دیگر، دلتنگی میتواند صورتی عمیقتر و وجودیتر بیابد؛ نوعی فقدان بنیادین که ریشه در تنهایی انسان دارد.
باستانی در این کتاب، «بند» و «دلتنگی» را کنار هم نهاده است. بند، نماد اسارت است؛ اسارت در زمان، در حافظه، در تقدیر و در تنهایی. و دلتنگی، ریسمانی است که این اسارت را تنگتر میکند. بدینترتیب، عنوان کتاب خود مقدمهای است بر همهی شعرها؛ گویی شاعر به ما هشدار میدهد که هر صفحه، بازتاب نوعی گرفتارشدن در حصار عاطفهای سنگین است.
زبان و سبک شاعر
یکی از مهمترین ویژگیهای «بندی چو دلتنگی» زبان شاعرانهی آن است. نسرین باستانی زبانی ساده و روان را با موسیقی درونی واژهها درآمیخته است. این تصویرها گاه ریشه در طبیعت دارند و گاه در اشیاء روزمره، اما در همهی موارد حالتی نمادین مییابند. نیلوفر، آیینه، فانوس، شب و باران عناصر تکرارشوندهای هستند که شبکهای معنایی از امید و یأس، روشنی و تاریکی، عشق و جدایی میسازند.
از نظر موسیقی، شاعر میان وزن سنتی و موسیقی آزاد نوسان دارد. برخی قطعهها حالوهوایی نزدیک به غزل یا نیمایی دارند، در حالی که بخشهایی دیگر به سپید نزدیک میشوند. این تنوع به شعرها حالتی سیال و زنده میدهد.
مضامین اصلی کتاب
۱. دلتنگی
هستهی مرکزی همهی شعرها، همانطور که از عنوان برمیآید، دلتنگی است. اما این دلتنگی، تکصدا نیست. گاه دلتنگی برای معشوق است، گاه برای گذشته و کودکی، گاه برای سرزمین و خانه، و گاه برای خودِ ازدسترفتهی شاعر. در این معنا، دلتنگی در کتاب نوعی روایت چندبعدی از انسان معاصر است که همواره چیزی را از دست داده است.
۲. عشق و جدایی
عشق در این کتاب حضوری پررنگ دارد اما همواره در کنار جدایی و رنج. شاعر بارها از لحظههایی سخن میگوید که عشق در آستانهی فروپاشی است: «از صد دل سنگی یک ذره دلداری»، «قصهای دلگیر از زمستان». این پیوند ناگسستنی عشق و جدایی، بازتاب تجربهی انسانی است که زیبایی و درد را همزمان زیسته است.
۳. اندوه و امید
در کنار اندوه، بارقههای امید نیز دیده میشود. نور، فانوس، نیلوفر و خورشید، نشانههایی از امکان رهایی هستند. این دوگانگی – اندوه و امید – یکی از نقاط قوت کتاب است، زیرا واقعیت زیست انسانی را بهخوبی بازمیتاباند: هیچ اندوهی مطلق نیست و هیچ امیدی نیز بیدردسر پدید نمیآید.
۴. زمان و بیقراری
تکرار واژههایی چون «شب»، «زمستان»، «خواب»، «پایان» نشان میدهد که زمان در این کتاب حضوری سنگین دارد. شاعر مدام با گذر زمان، با تکرار لحظههای بیپایان و با بیقراری انسان در برابر تقدیر دستوپنجه نرم میکند.
ساختار و فرم شعری
«بندی چو دلتنگی» بیش از آنکه مجموعهای از شعرهای پراکنده باشد، حالتی منظومهوار دارد. شعرها بهگونهای کنار هم چیده شدهاند که گویی روایتی پنهان در دل کتاب جاری است: از آغاز با دلتنگی و اندوه، تا جستوجوی امید، و در پایان بازگشت دوباره به چرخهی تکرار. این ساختار دایرهوار، خواننده را درگیر چرخهی بیپایان زندگی و احساس میکند.
تجربهی زیستهی شاعر
شعر همواره بازتابی از زندگی شاعر است، حتی اگر بهطور مستقیم به زندگی شخصی او اشاره نکند. در شعرهای باستانی میتوان ردپای مهاجرت، غربت و زیست دور از وطن را دید. بارها از شبهای سنگین، زمستانهای طولانی، و شهرهایی «پوشالی» سخن میگوید. این تجربهها نهتنها فردی بلکه جمعیاند؛ چرا که بسیاری از انسانهای امروز با تجربهی غربت و تنهایی دست به گریباناند.
خوانش روانشناسانه و جامعهشناسانه
از منظر روانشناسی، شعرهای باستانی نوعی بازتاب مکانیزمهای مواجهه با رنج هستند. شاعر با نوشتن و بازآفرینی درد، آن را به امری قابلتحمل تبدیل میکند. برای خواننده نیز این فرایند کارکردی درمانگرانه دارد: خواننده با دیدن بازتاب رنج خود در کلمات دیگری، احساس همدلی و آرامش میکند.
از منظر جامعهشناسی، دلتنگی در این کتاب را میتوان بازتابی از وضعیت انسان معاصر دانست؛ انسانی که در جهان پرشتاب و پرهیاهو، همواره دچار فقدان است: فقدان عشق پایدار، فقدان آرامش، فقدان ارتباط اصیل.
دانلود چند کتاب دیگر:
نقش پرند
دیوان خلیلی
شاهنامه بایسنقری
گلستان سعدی
آتش و آب
دانلود کتاب بندی چو دلتنگی (PDF)
کتاب «بندی چو دلتنگی» اثری است که نهتنها ارزش ادبی دارد، بلکه بهعنوان سندی از زیست انسان معاصر نیز قابلتأمل است. نسرین باستانی با زبانی شاعرانه و تصویری، تجربههای تلخ و شیرین دلتنگی را به واژه کشیده و نشان داده است که حتی در دل اندوه، میتوان ردّی از امید جست.
خواندن این کتاب برای هر کسی که طعم دلتنگی را چشیده، تجربهای آشنا و تسکیندهنده خواهد بود. این اثر یادآور این حقیقت است که شعر، حتی در زمانهی بحران، همچنان توانایی دارد انسان را به خویشتن و به دیگری نزدیک کند.
دانلود کتاب PDF بندی چو دلتنگی را به همه علاقمندان و دوستداران شعر پارسی پیشنهاد میکنیم. این کتاب توسط شاعر آن با آگاهی از قوانین و مقررات کافه کتاب، برای انتشار در این پایگاه ارسال گردیده است (+مستندات).
شناسنامه کتاب
نام کتاب: بندی چو دلتنگی
شاعر: نسرین باستانی
فرمت کتاب: PDF
زبان کتاب: پارسی
حجم فایل کتاب: کمتر از ۱ مگابایت
صفحات: ۱۱ برگ الکترونیک
برای دانلود این کتاب، ابتدا باید عضو سایت بشوید.
پس از عضویت، لینک دانلود این کتاب و همهی کتابهای سایت برای شما فعال میشوند.
(قبلا عضو شدهاید؟ وارد شوید)