رمان “نیم تاج” نم یک اثر عاشقانه میباشد که توسط مونسا-خـ به رشته تحریر و نگارش در آمده است. در ادامه به معرفی این رمان خواهیم پرداخت.
معرفی رمان نیمتاج
یکی از شخصیتهای محوری این رماتن، غنچه سیاوشی نام دارد. او دختری است آرام و البته دلربا که طی یکسری سلسله وقایع پیچیده، متهم به قتل دختری به نام جانا شده است.
جانا در واقع خواهرزاده مردی است به نام جهان جواهری. این جهان جواهری یک بازرگان مشهور و معروف است که دارای شخصیتی مستحکم و مقتدر بوده و از روابط و نفوذ زیادی نیز برخوردار است.
طی یک سری کش و قوسهای فراوان، دادگاه پس از بازنگری دقیق ادر این پرونده، قتل جانا به دست غنچه را تایید کرده و برای او حکم قصاص نفس (اعدام) را صادر میکند.
اما در ادامه ناگهان جهان جواهری تصمیم میگیرد رضایت داده و غنچه را از مرگ نجات دهد. او فکر میکند حکم اعدام برای قاتل جانا کم است. برای همین رضایت میدهد تا او آزاد شود و خودش بتواند انتقاد خواهرزادهاش را از غنچه بگیرد.
جملاتی از متن کتاب
… غرق در شور و شعف زندگی بودم و در این میان، حتی در خوابهایم هم تجربه زیستن میکردم. خوابهایی که خبر از نادانستههای حقیقی میداد و تعجب اطرافیانم را برمیانگیخت. آنقدر واقعی، که خودم را هم شوکه میکرد! و شاید تمام این خواب و خیالها، فرش قرمزی برای آمدن تو بود. …
… قدم اول را برداشتم… میخواستم گریه کنم، فریاد بزنم… اما انگار اشکهایم همراه صدایم خشک شده بود! حصار دستبند فلزی دور مچهای ظریفم انگار هر لحظه تنگتر و سردتر میشد! قدم دوم را برداشتم… پاهایم میلرزید! لب گزیدم… نمیخواستم بروم… نباید میرفتم… دستی به گرمای آفتاب مردادماه، از پشت روی کمرم نشست و به جلو هلم داد و بیرحمانه گفت: «سریعتر!» …
… سری به نشانه تاسف تکان دادم و گفتم: «از اینورا؟ یههفتهای میشه خبری نمیگیری!» شال رو از سرش برداشت و دستی بین موهای کوتاهش کشید و گفت: «تهران نبودم. یه شوی لباس توی شیراز داشتیم. همین که برگشتم، دوخت لباسای موسسه بهشتو توی اولویت گذاشتم. یکم طول کشید ولی ارزششو داشت!» …
… این پایان من بود؟ باد سردی که وزید، چادر سفید روی سرم را به نرمی روی شانههایم انداخت! صدای جیر جیر پلههای چوبی زیرپاهایم با ضجههای زن و نالههای مردی ترکیب شده بود! سر بلند کردم و این دیگر پایان کار بود!… با جیغ بلندی از خواب پریدم و چراغ اتاقم را روشن کردم! حاج بابا با صورت ترسیده و نگران وارد اتاق شد و گفت: «غنچه بابا»… انگار هنوز باورم نمیشد! خواب بود؟ …
… لبخندی زدم و گفتم: «کتابای منم آمده است!» مسیر حیاط را طی کرده و وارد خانه شدیم. همانطور که کفشهایم را درمیآوردم گفتم: «مامان من اومدم. فرزانه هم باهامه!» مامان با لبخند دلنشینی به سمتمون اومد و فرزانه از دیدن مامان در کتدامن شکلاتی که دوخت خودش بود سوت بلند بالایی زد و گفت: «اووووف غنچه، این دختره کیه؟ عروس امشب؟» مامان به قهقهه خندید و من سخاوتمندانه نیشگونی از پهلوی فرزانه گرفتم. …
نقد و بررسی رمان
این رمان از دسته رمانهای عامیانه است. رمان نیم تاج را نخستین بار پایگاه نودهشتیا منتشر کرد و یک رمان حرفهای نیست. اما دارای محتوایی جالب توجه و جذاب است.
از مهمترین نقاط مثبت این رمان میتوان به موضوع غیراقتباسی و بکر آن اشاره کرد که داستانی جالب توجه را رقم میزند. تلفیقی از وقایع عاشقانه، ملودرام، کمدی و جنایی. این ترکیب به خوبی در کنار هم چیده شده و رمنی خوب را ساخته است.
اما مهمترین نکته منفی کتاب، غیرحرفهای بودن قلم نویسنده آن است. نویسنده بدون رعایت اصول نگارشی، هرجا که دلش خواسته مطالب را با زبان رسمی نوشتاری و هرجایی که دلش نخواسته با زبان عامیانه گفتاری مرقوم کرده است که این سبک از نوشتن به کیفیت بصری کتاب لطمه زده است.
در کل رمان نیم تاج یک رمان عامیانه و خوبی است که مخاطبین خاص خود را دارد و علاقمندان به مطالعه متنهای نه چندان سنگین، میتوانند از این رمان لذت برده و محظوظ گردند.
دانلود PDF کتاب رمان نیم تاج
مطالعه رمان نیم تاج را به همه دوستداران دانلود رمان و ادبیات معاصر پارسی پیشنهاد میکنیم.
رمان نیم تاج دارای حق نشر است و نسخه الکترونیکی PDF ندارد. برای تهیه آن به کتابفروشیهای سراسر کشور مراجعه کنید. همچنین میتوانید از طریق لینکهای زیر، رمانهای مشابه را دانلود بفرمایید:
بهدلیل داشتن حقنشر، این کتاب دارای نسخهالکترونیک نیست.
برای تهیه نسخه چاپی کتاب، به کتابفروشیهای سراسر کشور مراجعه کنید.