اتحادیه قبایل ماد
در آغاز قرن نهم پ. م. تشکیلات میان قبیلهای بخشی از مردم ایران بود که بر علیه یک دشمن خارجی بنام آشور تأسیس یافت. در اینکه کدام یک از قبایل ایرانی جزو اتحادیهٔ مزبور بودهاند، از منابع آشوری اطلاعی بدست نمیتوان آورد زیرا آشوریان غالباً از تقسیمات قبیلهای نواحیی که عرصهٔ لشکرکشیهای ایشان بوده است خود نیز اطلاعی نداشتهاند. این منابع فقط از مادها چون واحدی کامل یاد میکنند و حال آنکه خاک آنها به نواحی کوچک و مستقلی که در همان منابع مشروحاً نام برده شده است تقسیم میشده.
وضعیت سیاسی ماد در سال ۷۰۰ پ. م.
وضع سرزمین اتحادیه قبایل ماد در آغاز سال ۷۰۰ پ. م. بدینگونه بود که بخش اعظم ماد مرکزی یا قسمت علیای درهٔ قزل اوزن و ناحیهٔ همدان تا قزوین و به طریق اولی نواحی غرب آنجا را،آشوریان جزو پادشاهی خویش ساخته و به چند ایالت زیر تقسیم کردند:
زاموآ: شمال استان سلیمانیه
پارسوآ: ناحیهٔ علیای رود دیاله که مرکز آن دژ «نیکور» بود.
کیشه سو: که مرکز آن دژی بود به همین نام
مادای: یا ماد، ناحیهٔ بخش علیای رود قزل اوزن به معنی بسیار محدود. محتملا پایینتر از کیشهسو در مسیر رود قزل اوزن. حدس زده میشود بخشی از اراضییکه جزو قلمرو دیاکو بوده بطور رسمیم اد نامیده میشده است.
ساپاردا: که پیشتر بخشی از خارخار بود و محتملا در جنوب خط قزوین-زنجان قرار داشت. لوحی از گردنه ساپاردا سخن میگوید، از اینجا چنین مستفاد میگردد که ساپاردا در محلی کوهستانی قرار داشته است.
خارخار: که مرکز آن دژی بود به همین نام در مغرب همدان و رسماکار شاروکین نیز نامیده میشده.
بیت کاری: ناحیهٔ همدان
آراپخا: که مرکز آن شهر آراپخا یا کرکوک کنونی بود و ظاهرا بخشی از ناحیهٔ پیشین نامار و حتا ناحیهٔ شرقی درهٔ دیاله را شامل میگشت
.بیت همبان: در مغرب کرمانشاه کنونی.
با این حال، به استثنای نواحی زاموآ و پارسوآ و آراپخا که آشوریان در آنجا کاملا استوار شده بودند و در آغاز قرن هشتم پ. م. عدّهٔ کثیری بیگانه در آن میزیستند قدرت آشوریان در نواحی دیگر ماد نسبتاً ضعیف بود. فرمانروایی ایشان بسته به چند قلعه بود که توسط سوریان و فلسطینیان و بابلیان مسکون گشته بود و در اطراف دژها قدرت واقعی در دست پیشوایان و خداوندان دهکدهها که بیشترشان به عشیرتها و خاندانهای پیشین پیشوایان منتسب بودند، قرار داشت. و آشوریان به زور سلاح و لشکرکشی میتوانستند از مردم مالیات وصول کنند.
در جنوب نواحیی که مطیع آشور گشته بودند، الیپی قرار داشت که پادشاهی کوچک و نیمهمستقل و دورتر بسوی جنوب در کشور عیلام قرار داشت.
در مشرق نواحی مسخرهٔ آشور در اتحادیهٔ سرزمین قبایل ماد که پیشوایانی بنام خداوندان دهکدهها داشتند و مسخّر آشور نگشته بودند، قرار داشت. بخش قابل ملاحظهای از این نواحی را صحرانشینانی که اسب میپروردند و بر روی هم از لحاظ اقتصادی به مراتب از نواحی غربیتر ماد عقبتر بودند اشغال کرده بودند.
در غرب مسلماٌ ماننا از لحاظ پیشرفت و تکامل در میان همه قبایل مقام اول را حائز بود.
اعضای اتحادیهٔ ماد
همهٔ قبایل جزو اتحادیهٔ مزبور نبودند و به همین سبب آشوریان برخی از ایشان را بنام مادای نمیخواندند. پهنهٔ خاکی که مشمول این اصطلاح میگردیده نوسانات مهمی کرده بود و ظاهراً این خود مطابق با تغییراتی بود که در ترکیب واقعی اتحادیهٔ قبایل صورت میگرفته. ضمناً باید گفته شود که از لحاظ داوری دربارهٔ قومیت فلانبهمان قبیله، اشتمال یا عدم اشتمال آن در مفهوم کلمهٔ مادایواجد اهمیت نمیباشد، و موضوع را مشخص نمیسازد.
نحوهٔ یادآوری آشوریان از مادها و اینکه همواره صفت مادهای نیرومند را در مورد ایشان بکار میبردند نشان میدهد که اتحادیهٔ قبایل ماد مجموعاً عاملی را تشکیل میداده که آشوریان ناگزیر از آن حساب میبردند. بنابر این ناگزیریم که وجود اتحادیهٔ قبایل ماد را امری مسلّم بشماریم. نیروی ایشان هم در وجود همین اتحاد بود زیرا از لحاظ اقتصادی چندان مقتدر نبودند.
پیدایش دولت در سرزمین اتحادیهٔ ماد
ماننا چندان نیرومند نبود که اتحادیه قبایلی ماد را در زیر لوای قدرت خویش متحد سازد و نه تنها از تجاوز اورارتو بلکه لشکرکشیهای آشوریان نیز به خاک ماد ممانعت به عمل آورد. مرحلهٔ رونق و پیشرفت اتحادیهٔ ماد مصادف با دوران مبارزهٔ شدید ماننا علیه اورارتو بود یعنی تا آغاز تجاوز جدید آشور دوام داشت. بر اثر تفوق آشور به زیان اورارتو، ماننا توانست قد راست کند ولی این تفوق خطری بسیار جدی برای اتحادیهٔ قبایل ماد ایجاد کرد و ماننا در آن زمان به رفع آن قادر نبود.
از آغاز جلوس تیگلتپیلسر سوم بر تخت سلطنت آشور، که منجر به شکست اورارتو شد و به رونق موقت دولت ماننا کمک کرد، دوران سخت تجاوزات جدید آشوریان به سرزمین اتحادیهٔ قبایل ماد شروع شد. منابع آشوری اسامی دهها تن از امیران سرزمین ماد را نقل میکنند، ولی هیچ یک از ایشان در میان دیگران شاخص نشد.
بعدها دو دورهٔ تجاوزات آشور – اولین دورهً لشکرکشی از سال ۸۳۴ تا ۷۸۸ و دومین دورهً لشکرکشی از سال ۷۴۴ تا ۶۷۸ پ. م. – در روایات شفاهی و فرهنگ عامه بصورت تجاوز واحدی در آمد و با نام شخصیت و سیمای زنی جنگاور – ملکه سمیرامیس – مربوط گشت.
گزارش هرودوت
در روایات مادی این نکته به وضوح تمام محفوظ مانده است که پس از تعرضات آشور دوران استقلال آغاز شد که به هر تقدیر بر تأسیس دولت ماد مقدم بود. این روایت را هرودوت چنین مینویسد:
«آشوریان در طی پانصدوپنجاه سال در آسیایعلیا حکمرانی کردند و نخست مادها از اطاعت ایشان سرپیچیدند و به خاطر آزادی خویش با آشوریان جنگیدند و ظاهراً مردانگیها کردند و خود را از قید اسارت آزاد نمودند. پس از آن دیگر اقوام نیز به مادیها تأسی کردند…»
میان مادیها مرد خردمندی وجود داشت به نام دیوک. این دیوک عاشق حکومت انفرادی بود و به شرح زیر عمل کرد:
«مادیها در آن زمان در دهکدهها میزیستند. او که پیشتر هم در ده خویش محترم بود بهتر و بیشترعدالت را مرعی داشت و حال آنکه در سراسر خاکماد بیقانونی حکمفرما بود. مادیهای ساکن دهکدهٔ وی چون رفتار او را دیدند به داوریش بر گزیدند… و چون دزدی و بیقانونی در دهکدهها از پیشتر بیشتر شد، مادیها در یک جا گرد آمدند و نطقها ایراد کردند و از ماجراها سخن گفتند تا یکدیگر را راضی کنند که از قدرت سلطنتی اطاعت کنند.»
در این مورد جریانی پیچ در پیچ و طولانی، به شکل سادهلوحانه، در تاریخ دوران زندگی و فعالیت شخصی واحد مجسم گشته، معهذا وضع جامعهٔ مزبور قبل از ایجاد دولت در این تجسم به نحوی که به حقیقت نزدیک است نشان داده شده است. دهکدههای مستقل تفاوت در سطح مالی افراد، مبارزهٔ همه بر ضد همه، دزدی اموال، وجود مأموارنی که هنوز انتخابی بودند، ولی در آن عهد به ایجاد قدرت سلطنت تمایل داشتند، اجتماعات مردم و غیره.
اعضای اتحادیه ماد به گزارش هرودوت
برای تعیین قبایل عضو اتحادیه ماد باید به کلام هرودوت متوسل شد. او میگوید که مادها به شش قبیله تقسیم میشدند. البته هرودوت پس از تأسیس پادشاهی ماد از شش قبیله مادی نام میبرد و محتملا پیش از تأسیس پادشاهی ماد همهٔ قبایل مذکور اصالتاً مادی نبودند.
بوسیان
پارتاکنیان
استروخاتیان
آریزانتیان
بودیان
مغان
از میان اینان فقط نام یک قبیله یعنی پارتاکنیان که در ناحیهٔ اصفهانکنونی و جهت شرقی آن زندگی میکردند نامی است که ریشهٔ آن وضوحاً آریایی میباشد و در آسیایمیانه هم شنیده شده است. اما راجع به قبایل دیگر ماد، فقط نام آریزانتیان اشتقاق روشن آریایی دارد. و ظاهراً باید کلمهٔ ایرانی آریا زنتو باشد.
به هر روی این شش قبیله به زیر پرچم فرمانروایی دیوک (دیااکو) درآمده و مملکتی مستقل را شکل دادند. بعدها در زمان نوه یا نبیره دیااکو که هووخشتره نام داشت، آشوریها شکست خورده و ماد ها بر سراسر فلات ایران چیره گشتند و برای نخستین بار پادشاهی ایران شکل گرفت.