گلستان سعدی یکی از شاهکارهای ادب فارسی است که توسط شاعر بزرگ، شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی در قرن هفتم هجری نوشته شده است. این کتاب شامل هشت باب است که هر کدام به موضوع خاصی پرداخته است. باب اول “در سیرت پادشاهان”، به بررسی اخلاق، رفتار و سلوک حاکمان و پادشاهان میپردازد. در این مقاله به باب اول گلستان سعدی خواهیم پرداخت تا با مکتب سعدی آشنا شویم و سپس ابواب بعدی را در لینکهای جداگانه به شما معرفی خواهیم کرد.
باب اول: در سیرت پادشاهان
در باب اول گلستان، سعدی به مسائلی همچون عدالت، خردمندی، رفتار با رعیت و مسئولیتهای پادشاهان پرداخته است. او با بهرهگیری از حکایات کوتاه و آموزنده، پیامهای اخلاقی و سیاسی را به صورتی شیرین و موثر به مخاطب منتقل میکند.
اهمیت عدالت در حکومت
یکی از موضوعات اصلی که سعدی در باب اول مطرح میکند، اهمیت عدالت در حکومت است. او باور دارد که پادشاهان با برقراری عدالت، میتوانند باعث دوام حکومت خود شوند و در غیر این صورت، بیعدالتی آنان را به زوال میکشاند. در یکی از حکایات این باب، سعدی میگوید:
ملک پادشاهان پایدار نماند مگر به عدل.
برخورد پادشاهان با مردم
سعدی معتقد است که پادشاهان باید به مردم خود نیکی کنند و از ستم به آنان پرهیز نمایند. او در این باب با ذکر حکایات، رفتارهای مختلف پادشاهان در مواجهه با مردم و تاثیر آن بر حکومت را بیان میکند. در یکی از حکایات آمده است:
هرمز را گفتند وزیران پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی گفت خطایی معلوم نکردم و لیکن دیدم که مهابت من در دل ایشان بی کرانست و بر عهد من اعتماد کلی ندارند ترسیدم از بیم گزند خویش آهنگ هلاک من کنند پس قول حکما را کار بستم که گفتهاند
از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم
وگر با چنو صد بر آیی به جنگاز آن مار بر پای راعی زند
که ترسد سرش را بکوید به سنگنبینی که چون گربه عاجزشود
بر آرد به چنگال چشم پلنگ
حکایات آموزنده
گلستان سعدی سرشار از حکایات کوتاه و جذاب است که در هر کدام نکتهای اخلاقی یا اجتماعی نهفته است. در باب اول، سعدی با حکایاتی از زندگی پادشاهان و حاکمان، تلاش میکند که مفاهیم مهمی مانند عدالت، مشورت، فروتنی و شفقت را به تصویر بکشد.
نمونهای از حکایات
در یکی از حکایات باب اول، سعدی داستان پادشاهی را نقل میکند که به دنبال مشورت با یک حکیم میرود. حکیم به او توصیههایی میکند. متن کامل این حکایت از قرار زیر است:
یکی از پادشاهان پیشین در رعایت مملکت سستی کردی و لشکر به سختی داشتی لاجرم دشمنی صعب روی نهاد همه پشت بدادند
چو دارند گنج از سپاهی دریغ
دریغ آیدش دست بردن به تیغیکی را از آنان که غدر کردند با من دَمِ دوستی بود ملامت کردم و گفتم دونست و بی سپاس و سفله و ناحق شناس که به اندک تغیر حال از مخدوم قدیم بر گردد و حقوق نعمت سالها در نوردد گفت ار به کرم معذور داری شاید که اسبم درین واقعه بی جو بود و نمد زین به گرو و سلطان که به زر بر سپاهی بخیلی کند با او به جان جوان مردی نتوان کرد.
زر بده مرد سپاهی را تا سر بنهد
و گرش زر ندهی سر بنهد در عالماذا شبعَ الکمیُّ یَصولُ بَطشاً
وَ خاوی البطنِ یَبْطِشُ بِالفَرارِ
باب اول گلستان سعدی یکی از مهمترین بخشهای این اثر است که با نگاهی عمیق به اخلاق و رفتار پادشاهان، سعی در ارائه الگوی مناسب برای حکمرانی عادلانه و خردمندانه دارد. سعدی با بیان حکایات آموزنده و جذاب، به خواننده میآموزد که عدالت، فروتنی و مشورت از ارکان اصلی یک حکومت موفق و پایدار هستند.