کتاب «ملت عشق» اثر الیف شافاک

کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک، مشهورترین و پرفروش‌ترین کتاب معاصری است که در کشور ترکیه به چاپ رسیده است. این کتاب تا این لحظه بیشتر از پانصد بار فقط در کشور ترکیه تجدید چاپ شده است و از این حیث رکورددار است. در ایران نیز ترجمه این کتاب تا به امروز ده‌ها بار تجدیدچاپ شده و در شمار کتاب‌های پرفروش سال‌های اخیر بوده‌است. 

کتاب ملت عشق در سال ۲۰۱۰ میلادی به دو زبان انگلیسی و ترکی منتشر گردید. نام این کتاب به انگلیسی: The Forty Rules of Love و به ترکی استانبولی: Aşk می‌باشد. شهرت کتاب ملت عشق تا آن‌جا پیش رفته است که کمپانی نت فلیکس اعلام کرده به‌زودی فیلمی بر اساس این کتاب قرار است ساخته شود.

معرفی و نقد کتاب «ملت عشق» اثر الیف شافاک

داستان کتاب ملت عشق

کتاب ملت عشق داستانی در رابطه با دو شخصیت ایرانی مشهور است: شمس تبریزی و حضرت مولانا. این کتاب به‌صورت هم‌زمان و توامان، دو داستان را در کنار هم و در یک مسیر به پیش برده است. دو داستان موازی که شانه به شانه یکدیگر به پیش می‌روند و در عین مجزا بودن از همدیگر، با هم در ارتباط هستند! داستان نخست در قرن هفتم هجری و در قونیه اتفاق افتاده است و داستان دوم مربوط به سال 2088 میلادی است که در ایالات متحده به وقوع پیوسته است.

قهرمان روایت معاصر، زنی است به نام الا روبینشتاین که در ایالت بوستون زندگی می‌کند. او نمونه کامل یک همسر و یک مادر فداکار با تفکرات شرقی است که تمام زندگی خود را صرف خانواده‌اش کرده است. همسر او دیوید یک دندانپزشک مشهور است. این زوج با وجود داشتن یک زندگی مرفه، اما عشق و عاطفه و صمیمیتی که لازمه‌ی یک رابطه زناشویی است را ندارند. الا نیز با این موضوع کنار آمده و تمام هم و غمش فرزندانش هستند. در این‌باره در خود کتاب چنین آمده است:

تمام زندگی الا، در راحتی شوهر و بچه‌هایش خلاصه شده بود. او برای تغییر سرنوشت خود هیچ راهی نداشت و هیچ راهی را نمی‌شناخت. الا هیچ‌گاه در طول زندگی‌اش اهل ریسک کردن و خطر کردن نبود: یک زن همیشه محتاط. او خجالتی و سربه‌زیر و ترسو بود.

الا دچار افسردگی نهان است و در طول زندگی بیست ساله زناشویی خود، خود را یک بازنده محض می‌پندارد. این روند عذاب‌آور اما در نخستین روزهایی که او پای به چهل سالگی می‌گذارد، ناگهان تغییر می‌کند. زن قهرمان داستان ما طی وقایعی تصمیم می‌گیرد که از قید و بند روزمرگی خود را رها ساخته و کم‌کم به عرفان شرقی خود روی می‌آورد.

ماجرا از این قرار است که به الا شغلی به عنوان یک ویراستار پیشنهاد می‌شود و او نیز این کار را می‌پذیرد. موسسه طرف قرارداد او، کتابی با نام «ملت عشق» نوشته نویسنده‌ای خیالی به نام عزیز ز. زاهارا به الا داده و از او می‌خواهد تا کتاب را ویراستاری نماید. این رمان با این ابیات از مثنوی مولوی آغاز می‌شود:

مـا  زبــان  را  نـنـگـریـم  و   قـال  را
مـا  درون   را  بـنـگـریـم  و  حـال  را

مـوسـیا      آدابـــــدانـان   دیـگـرنـد
سـوخـتـه جـان و  روانـان   دیـگـرنـد

مـلـت‌ عـشـق از همه دیـن‌ها جداست
عـاشـقـان را ملت و مذهب، خداست

این کتاب تمام زندگی الا را دچار تحول کرده و نگرش او را به دنیا و جهان پیرامون و همچنین به زندگی زناشویی و خانواده‌اش دچار دگرگونی می‌سازد.

داستان دوم این کتاب، ماجرای همین رمانی است که الا مشغول ویراستاری آن است. روایتی از عشق شگفت‌انگیز معنوی مولانا و شمس در قرن هفتم هجری قمری. کتابی که الا مشغول ویراستاری آن است از چهار بخش تشکیل شده است:

  • خاک: پدیده‌های عمیق و آرام و ساکن زندگی
  • آب: پدیده‌های روان و در جریان زندگی
  • باد: پدیده‌های کوچ‌کننده در زندگی
  • آتش: پدیده‌های سوزاننده و ویران‌کننده زندگی

نکته جالب در استفاده از این چهار عنوان برای چهار فصل کتاب این است که این چهار عنوان برگرفته از چهار عنصر مقدس در ایران باستان و دین زرتشتی هستند. 

پیشنهاد کافه‌کتاب: مطالعه آنلاین کتاب مثنوی مولوی

داستان دوم با واردشدن شمس تبریزی به زندگی مولانا آغاز می‌شود. آشنایی این دو باعث تحولی عمیق در مولانا ی‌گردد و به‌شدت او را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و دروازه‌های جدیدی در ذهن مولانا گشوده می‌گردد. نخستین دیدار این دو نیز براساس روایات تاریخی رقم می‌خورد، جایی که شمس از مولانا می‌پرسد: «به نظر تو کدام یک از این دو نفر والاتر است؛ حضرت محمد یا بایزید بسطامی؟»

داستان این کتاب به همین شکل به گونه سیال در میان زندگی الا و دیوید و مولانا و شمس در جریان است. الا که به شدت تحت‌تاثیر این داستان قرار گرفته، می‌کوشد تا با نویسنده رمان «ملت عشق» که مشغول ویراستاری آن است، از طریق ایمیل ارتباط برقرار کرده و از این‌جا ابعاد جدیدی در زندگی وی نمود پیدا می‌کند.

در خود کتاب مطالب عرفانی فوق‌العاده عمیقی از زبان شمس تبریزی آمده است:

واژگانی که برای توصیف خداوند به کار می‌بریم، همچون آینه‌ای است که در آن خود را می‌بینیم. هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم‌آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیش‌تر مواقع در ترس و شرم به سر می‌بری. اما اگر در هنگام شنیدن نام خدا، عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، به این معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است… 

عشق خدا به دریا می‌ماند. هر انسانی به قدر ذات و ظرفیت خویش از آن آب برمی‌دارد. میزان برداشت از این دریای بی‌کران، به میزان گنجایش ظرف هر فرد بستگی دارد: یکی ظرفش خمره است، یکی دلو، یکی کوزه، دیگری پیاله…

پیمودن راه حق کار دل است، نه کار عقل. راهنمایت همیشه دلت باشد، نه سری که بالای شانه‌هایت است. از کسانی باش که به نفس خود آگاهند، نه از کسانی که نفس خود را نادیده می‌گیرند.

کتاب ملت عشق

سبک نوشتار کتاب ملت عشق

با وجودی که عمدهٔ مطالب این کتاب، در باب شمس و مولانا است اما کمترین بخش‌های کتاب از زبان این دو شخصیت روایت شده‌است. در واقع هنر نویسنده در این است که دیدگاه و فلسفه و اندیشه این دو را از زبان حدود بیست راوی از شخصیت‌های اصلی و فرعی رمان بیان کرده است.

هنر دیگر نویسنده در این کتاب این است که دو داستان مختلف در دو بعد زمانی و مکانی متفاوت را که کمترین شباهتی به هم ندارند، به‌گونه عجیب و سحرآمیزی با هم مرتبط کرده و در کنار یکدیگر به پیش برده است.

سومین و مهم‌ترین هنر نویسنده در نگارش این کتاب، تغییر مداوم راوی داستان از اول‌شخص به سوم‌شخص و بالعکس است. این کار به شکل شگفت‌انگیزی انجام یافته و مخاطب را هرگز گیج و سرگردان نمی‌کند.

همچنین جملات عمیق عرفانی که نویسنده در لابلای کتاب آورده است، نشان از عمق دیدگاه و نگاه او به دنیا و جهان پیرامون دارد. با هم برخی از این جملات طلایی و ناب کتاب را می‌خوانیم:

  • زندگی عذابی تمام‌نشدنی است. انگار همیشه بین زندگی و مرگ گیر کرده‌ام، همیشه در برزخم. 
  • هر انسانی در ذات و جوهر خویش، به کتابی می‌ماند که در انتظار خوانده شدن است. هرکدام از ما کتابی هستیم که راه می‌رود و نفس می‌کشد. فاحشه باشی یا باکره؛ سرخورده باشی یا سرکرده، فرقی نمی‌کند؛ آرزوی یافتن خدا در قلب همه ما، در اعماق وجودمان پنهان است. از لحظه‌ای که به دنیا می‌آییم، گوهر عشق را درون‌مان حمل می‌کنیم.
  • اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از وجودت همراه با او از دست می‌رود. مانند خانه‌ای متروکه اسیر تنهایی‌ای تلخ می‌شود؛ ناقص می‌مانی.
  • عمری که بی‌عشق بگذرد، بیهوده گذشته است. حال می‌خواهد که عشق الهی باشد یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی. از تفاوت‌ها تفاوت می‌زاید. حال آن‌که عشق به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد.
  • مرزهای عقل و منطق ممکن است کاملا قاطع باشد. ما در عشق همه مرزها و جدایی‌ها محو می‌شوند.
  • دنیا چاه پریشانی است در نبودِ شمس.

الیک شافاک، نویسنده‌ای مدرن

الیف شافاک یا الیف شفق (به ترکی: Elif Şafak) نویسنده ترک‌تباری است که در سال 1971 میلادی در استراسبورگ فرانسه زاده شد. او نویسنده‌ای تجددگرا و مدرن است که بدون توجه به سنت و به‌دور از خودسانسوری، قلم‌زنی می‌کند. این زن موفق دارای دکترای علوم سیاسی است و در شمار شخصیت‌های تاثیرگذار ترکیه در قرن بیست و یک قلمداد می‌گردد.

شافاک تاکنون بیش از ده رمان به زبان‌های ترکی، انگلیسی و فرانسوی منتشر کرده است که برای برخی از آن‌ها نیز جوایز متعددی در ترکیه و اروپا و آسیا دریافت نمود. باری مهم‌ترین و تاثیرگذارترین اثر شافاک که توانست او را به شهرت جهانی برساند، یقینا نگارش کتاب ملت عشق است. شخصیت‌های اصلی اغلب رمان‌های وی، زنان هستند.

الیف شافاک زنی مدرن و به‌دور از تعصبات ملی و مذهبی است. او به جرم نوشتن رمانی در نکوهش نسل‌کشی ارامنه توسط ترک‌ها، توسط دادگاهی در ترکیه محکوم گردید. باری این پرونده بعد از سال‌ها دوندگی مختومه اعلام گردید.

این نویسنده موفق، به دلیل مهاجرت به اقصی نقاط دنیا و زندگی در اسپانیا، اردن، ترکیه، آلمان، فرانسه، آمریکا و مناطقی دیگر در چهارگوشه جهان، به جهان‌بینی عمیقی دست یافته و حاصل تجربیات خود را در کتاب‌‌ها و رمان‌های خود به رشته تحریر درآورده است.

معرفی و نقد کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک

سخن پایانی؛ ملت عشق، شاهکاری مدرن یا اثری معمولی؟

در رابطه با کتاب ملت عشق، بسیار نوشته‌اند. برخی از منتقدین این کتاب را شاهکاری در ادبیات معاصر قلمداد می‌کنند و برخی آن را یک رمان معمولی و متوسط می‌دانند که تنها به دلیل تبلیغات گسترده و استفاده از دو شخصیت جهانی مولانا و شمس تبریزی در آن، دچار بزرگ‌نمایی شده است.

من ملت عشق را کتابی درخور تحسین می‌دانم. به عقیده بنده این کتاب نه آن‌گونه که دوست‌دارانش می‌پندارند شاهکاری عظیم است و نه آن‌گونه که منتقدانش عنوان می‌کنند اثری سطحی است. به بیان دیگر، این کتاب نه آن‌چنان عمیق است که نیاز به مطالعه چندباره داشته باشد و نه آن‌چنان سطحی است که بتوان از خیر آن گذشت. درواقع ملت عشق کتابی است درخور احترام که مطالعه آن را می‌توان به عنوان یک اثر مدرن که یک سر و گردن بالاتر از دیگر آثار هم‌دوره‌ی خویش است، به علاقمندانو دوست‌داران رمان پیشنهاد داد و در یک کلام، به دور از تعصبات افراطی، ملت عشق را می‌توان در میان آثار ماندگار قرن بیست و یکم نام برد.

نظر شما در مورد کتاب ملت عشق چیست؟ در کامنت‌ها دیدگاه خود را بیان کنید.

 بهمن انصاری


هنوز کتاب ملت عشق را نخوانده‌اید؟

دانلود کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک

  1. مریم:

    من این کتاب و چند سال پیش خوندم
    هنوز وقتی اسم این کتاب و می شنوم قند تو دلم آب میشه🥰

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe