آقا جولو عنوان داستانی از ناصر تقوایی است که در ساهای دور (۱۳۴۳ خورشیدی) منتشر شده است. در ادامه بخشی کوتاه از این داستان را مرور می:نیم و سپس لینک دانلود نسخه کامل PDF آن خدمت شما ارائه میگردد.
پارهای از متن کتاب آقا جولو
… در این خانه بود که آقای مهندس جولیو کمکم داشت زندگی میکرد، که نشد یا نگذاشتند. شبها پنجرهٔ اتاق سمت راست روشن بود و گاه داد و فریاد زنی سکوت قبرستانی خانه را به هم میزد. آقای مهندس جولیو، یک ایتالیایی گنده و سرخروی بود که بچهها از دو شیار گود همیشه خندان، گوشهٔ لَوِحهایش کیف میکردند. در این خانه بود که آقای مهندس جولیو کمکم داشت زندگی میکرد، که نه شد یا نه گذاشتند. شبها پنجرهٔ اتاق سمت راست روشن بود و گاه داد و فریاد زنی سکوت قبرستانی خانه را به هم میزد. آقای مهندس جولیو، یک ایتالیایی گنده و سرخروی بود که بچهها از دو شیار گود همیشه خندان، گوشهٔ لَوِحهایش کیف میکردند.
آن روز بچهها قلابهایشان را به آب داده بودند و روی دیوار سنگی پستۀ به تماشای نشسته بودند. کشتی آنجا که آب تیرهتر بود لنگر انداخته بود، آب در ساحل کمعمق بود و بار را با جلبوت میآوردند. او از جلبوت دوم پیاده شد، کلاه گرد سیاه رنگی بر سر داشت که وسطش دکمهای بزرگ قرار داشت. چهار تا حامل، صندلی را برداشتند، پایههای آن را گرفتند تا بنشیند و او را آوردند. آب تا زانو بود و سنگهای زیر آب آنقدر بزرگ بودند که پای حامل به آنها برخورد کرد و در اثر ضربه، دستش را برای گرفتن صندلی رها کرد و آقای مهندس جولیو افتاد.
کفش و جورابش خیس شد و شلوارش هم تر شد. حاملها ترسیده بودند، هرچند آقای مهندس جولیو ناراحت نشد و با آنها خندید، اما آنها باز هم ترسیدند و کرایهاش را نگرفتند. با آن پیراهن و شلوار کوتاه خاکیرنگ، دوربین عکاسی، کلاه حکومتی سیاه و صورت سرخ، و صدای آب در کفشش، از جلوی بچهها که رد میشد، نه خندید و نه سلام کرد.
چیزهایی در ذهنش بود، یا شاید وقتی از دیدن کوههای باستانی برگشت، چیزی به ذهنش خطور کرده بود. او خانهای اجاره کرد، درست روبهروی خانهٔ میرزا حسن، صاحب کارگاه صدف پاککنی، همان کسی که وقتی مهندس به او پیشنهاد شرکت سهامی داد، اصلاً متوجه منظور مهندس نشد و با بیاحترامی گفت که اگر قرار است کلاه بر سرش برود، ترجیح میدهد آن کلاه دکمهدارِ آقای مهندس جولیو نباشد. مهندس جولیو هم ناراحت شد، اما دیگر پیشنهادش را تکرار نکرد. میرزا حسن در نهایت ضرر کرد، چراکه توفان موسمی صدفها را جابجا کرد. …
دانلود کتابهای مشابه:
کشیش منافق
مادر
مفتخورهای پرمدعا
کور و برادرش
آشپز شوهر میکند
دانلود کتاب آقا جولو (PDF)
دانلود کتاب قدیمی آقا جولو را به همه علاقمندان و دوستداران مطالعه داستانهای کوتاه پیشنهاد میکنیم. ایم کتاب توسط کاربران تهیه و ارسال گردیده است.

شناسنامه کتاب
نام کتاب: آقای جولو
نویسنده: ناصر تقوایی
سال چاپ: ۱۳۴۳ خورشیدی
فرمت کتاب: PDF
زبان کتاب: پارسی
برای دانلود این کتاب، ابتدا باید عضو سایت بشوید.
پس از عضویت، لینک دانلود این کتاب و همهی کتابهای سایت برای شما فعال میشوند.
(قبلا عضو شدهاید؟ وارد شوید)