شاهنامه فردوسی – منوچهر

منوچهر يک هفته با درد بود دو چشمش پر آب و رخش زرد بود بهشتم بيامد منوچهر شاه بسر بر نهاد آن کياني کلاه همه پهلوانان روي زمين برو يکسره خواندند آفرين چو ديهيم شاهي بسر بر نهاد جهان را سراسر همه مژده داد به داد و به آيين و مردانگي به نيکي و پاکي و فرزانگي منم گفت بر تخت گردان سپهر همم خشم و جنگست و هم داد و مهر زمين بنده و چرخ يار منست سر تاجداران شکار منست

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – فریدون

فریدون چو شد بر جهان کامگار ندانست جز خویشتن شهریار به رسم کیان تاج و تخت مهی بیاراست با کاخ شاهنشهی به روز خجسته سر مهرماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه زمانه بی‌اندوه گشت از بدی گرفتند هر کس ره ایزدی دل از داوریها بپرداختند به آیین یکی جشن نو ساختند نشستند فرزانگان شادکام گرفتند هر یک ز یاقوت جام می روشن و چهرهٔ شاه نو جهان نو ز داد و سر ماه نو بفرمود تا آتش افروختند همه عنبر و زعفران سوختند پرستیدن ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – ضحاک

چو ضحاک شد بر جهان شهریار برو سالیان انجمن شد هزار سراسر زمانه بدو گشت باز برآمد برین روزگار دراز نهان گشت کردار فرزانگان پراگنده شد کام دیوانگان هنر خوار شد جادویی ارجمند نهان راستی آشکارا گزند شده بر بدی دست دیوان دراز به نیکی نرفتی سخن جز به راز دو پاکیزه از خانهٔ جمشید برون آوریدند لرزان چو بید که جمشید را هر دو دختر بدند سر بانوان را چو افسر بدند ز پوشیده‌رویان یکی شهرناز دگر پاکدامن به نام ارنواز به ایوان ضحاک بردندشان بران ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – جمشید

گرانمایه جمشید فرزند او کمر بست یکدل پر از پند او برآمد برآن تخت فرخ پدر به رسم کیان بر سرش تاج زر کمر بست با فر شاهنشهی جهان گشت سرتاسر او را رهی زمانه بر آسود از داوری به فرمان او دیو و مرغ و پری جهان را فزوده بدو آبروی فروزان شده تخت شاهی بدوی منم گفت با فرهٔ ایزدی همم شهریاری همم موبدی بدان را ز بد دست کوته کنم روان را سوی روشنی ره کنم نخست آلت جنگ را دست ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – طهمورث

پسر بد مراو را یکی هوشمند گرانمایه طهمورث دیوبند بیامد به تخت پدر بر نشست به شاهی کمر برمیان بر ببست همه موبدان را ز لشکر بخواند به خوبی چه مایه سخنها براند چنین گفت کامروز تخت و کلاه مرا زیبد این تاج و گنج و سپاه جهان از بدیها بشویم به رای پس آنگه کنم درگهی گرد پای ز هر جای کوته کنم دست دیو که من بود خواهم جهان را خدیو هر آن چیز کاندر جهان سودمند

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – هوشنگ

جهاندار هوشنگ با رای و داد             به جای نیا تاج بر سر نهاد بگشت از برش چرخ سالی چهل                پر از هوش مغز و پر از رای دل چو بنشست بر جایگاه مهی                چنین گفت بر تخت شاهنشهی که بر هفت کشور منم پادشا                جهاندار پیروز و فرمانروا به فرمان یزدان پیروزگر                به داد و دهش تنگ بستم کمر وزان پس جهان یکسر آباد کرد               همه روی گیتی پر از داد کرد نخستین یکی گوهر آمد ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – کیومرث

سخن گوی دهقان چه گوید نخست که نامی بزرگی به گیتی که جست که بود آنکه دیهیم بر سر نهاد ندارد کس آن روزگاران به یاد مگر کز پدر یاد دارد پسر بگوید ترا یک به یک در به در که نام بزرگی که آورد پیش کرا بود از آن برتران پایه بیش پژوهندهٔ نامهٔ باستان که از پهلوانان زند داستان چنین گفت کآیین تخت و کلاه کیومرث آورد و او بود شاه چو آمد به برج حمل آفتاب جهان گشت با فر ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – آغاز کتاب

آغاز کتاب به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای خداوند کیوان و گردان سپهر فروزنده ماه و ناهید و مهر ز نام و نشان و گمان برترست نگارندهٔ بر شده پیکرست به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه سخن هر چه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد خرد گر سخن برگزیند همی همان را گزیند که ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe