شاهنامه فردوسی – پادشاهی بهرام نوزده سال بود

چو بهرام در سوک بهرامشاه چهل روز ننهاد بر سر کلاه برفتند گردان بسیار هوش پر از درد با ناله و با خروش نشستند با او به سوک و به درد دو رخ زرد و لبها شده لاژورد وزان پس بشد موبد پاک‌رای که گیرد مگر شاه بر گاه جای به یک هفته با او بکوشید سخت همی بود تا بر نشست او به تخت چو بنشست بهرام بر تخت داد برسم کیان تاج بر سر نهاد نخست آفرین کرد بر کردگار فروزندهٔ ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – پادشاهی بهرام اورمزد

چو بهرام بنشست بر تخت زر دل و مغز جوشان ز مرگ پدر همه نامداران ایرانیان برفتند پیشش کمر بر میان برو خواندند آفرین خدای

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – پادشاهی اورمزد

سر گاه و دیهیم شاه اورمزد بیارایم اکنون چو ماه اورمزد ز شاهی برو هیچ تاوان نبود ازان بد که عهدش فراوان نبود چو بنشست شاه اورمزد بزرگ به آبشخور آمد همی میش و گرگ چنین گفت کای نامور بخردان جهان گشته و کار دیده ردان

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود

چو شاپور بنشست بر تخت داد کلاه دلفروز بر سر نهاد شدند انجمن پیش او بخردان بزرگان فرزانه و موبدان چنین گفت کای نامدار انجمن بزرگان پردانش و رای‌زن

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – پادشاهی اردشیر

به بغداد بنشست بر تخت عاج به سر برنهاد آن دلفروز تاج کمر بسته و گرز شاهان به دست بیاراسته جایگاه نشست شهنشاه خواندند زان پس ورا ز گشتاسپ نشناختی کس ورا چو تاج بزرگی به سر برنهاد چنین کرد بر تخت پیروزه یاد که اندر جهان داد گنج منست جهان زنده از بخت و رنج منست کس این گنج نتواند از من ستد بد آید به مردم ز کردار بد چو خشنود باشد جهاندار پاک ندارد دریغ از من این تیره خاک جهان ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – پادشاهی اشکانیان

ستايش سلطان محمود کنون پادشاه جهان را ستای به رزم و به بزم و به دانش گرای سرافراز محمود فرخنده‌رای کزویست نام بزرگی به جای جهاندار ابوالقاسم پر خرد که رایش همی از خرد برخورد همی باد تا جاودان شاد دل ز رنج و ز غم گشته آزاد دل شهنشاه ایران و زابلستان ز قنوج تا مرز کابلستان برو آفرین باد و بر لشکرش چه بر خویش و بر دوده و کشورش جهاندار سالار او میر نصر کزو شادمانست گردنده عصر دریغش نیاید ز بخشیدن ...

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – پادشاهی اسکندر

سکندر چو بر تخت بنشست گفت که با جان شاهان خرد باد جفت که پیروزگر در جهان ایزدست جهاندار کز وی نترسد بدست بد و نیک هم بگذرد بی‌گمان رهایی نباشد ز چنگ زمان هرانکس که آید بدین بارگاه که باشد ز ما سوی ما دادخواه

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

شاهنامه فردوسی – پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود

چو دارا به دل سوک داراب داشت به خورشید تاج مهی برفراشت یکی مرد بر تیز و برنا و تند شده با زبان و دلش تیغ کند چو بنشست برگاه گفت ای سران

خواندن بیشتر و دانلود کتاب

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe