کهن گشته این نامهٔ باستان ز گفتار و کردار آن راستان همی نوکنم گفتهها زین سخن ز گفتار بیدار مرد کهن بود بیست شش بار بیور هزار سخنهای شایسته و غمگسار نبیند کسی نامهٔ پارسی نوشته به ابیات صدبار سی اگر بازجویی درو بیت بد همانا که کم باشد از پانصد چنین شهریاری و بخشندهای به گیتی ز شاهان درخشندهای نکرد اندرین داستانها نگاه ز بدگوی و بخت بد آمد گناه حسد کرد بدگوی در کار من تبه شد بر شاه بازار من چو سالار شاه ...