دانلود کتاب “ارباب حلقه‌ها 3” (بازگشت پادشاه)

کتاب جذاب “ارباب حلقه‌ها 3 (بازگشت پادشاه)” سومین و آخرین بخش از سه‌گانه ارباب حلقه‌هاست که توسط نویسنده بریتانیایی، جان رونالد روئل تالکین (به انگلیسی: John Ronald Reuel Tolkien) ‏ نگارش یافته است.

قسمت اول و دوم این مجموعه:
دانلود کتاب ارباب حلقه‌ها 1 (یاران حلقه)
دانلود کتاب ارباب حلقه‌ها 2 (دو برج)

مجموعه ارباب حلقه‌ها را می‌توان بهترین و مشهورترین رمن تخیلی در تاریخ معاصر نامید. این کتاب را بایستی در شمار مشهورترین و پرمخاطب‌ترین رمان‌های تخیلی قرن بیستم قلمداد کرد. از روی این رمان، فیلم سینمایی مشهور The Lord of the Rings: The Return of the King نیز در سال 2003 میلادی ساخته شد (برای اطلاعات بیشتر بنگرید به فیلم سینمایی ارباب حلقه‌ها در IMDB). مجموعه ارباب حلقه‌ها دنباله‌ای بر رمان هابیت، نخستین رمان تخیلی تالکین می‌باشد.

بخوانید: دانلود رمان هابیت

داستان کتاب ارباب حلقه‌ها 3 (بازگشت پادشاه)

در پایان قسکت دوم ارباب حلقه‌ها (رمان دو برج)، گاندالف و پیپین از شاه تئودن و سواران روهان جدا می‌شوند. همزمان با بازگشت آن‌ها، پادشاه با نیز به سوی شهر «میناس‌تیریت» -شهر اصلی منطقهٔ گوندور- حرکت می‌کند.

در شهر میناس‌تیریت، گاندالف و پیپین با دنتور، کارگزار گوندور و پدر برومیر، ملاقات می‌کنند. در این ملاقات به اهالی شهر هشدار داده می‌شود که لشگر بزرگ سائورون در حال نزدیک شدن است و بایستی هرچه سریع‌تر برای دفاع از خود آماده شوند، اما دنتور که نسبت به گاندالف مظنون است و گمان می‌کند او آراگورن را برای رسیدن به تاج‌وتخت با خود آورده است حرف‌های گاندالف را جدی نمی‌گیرد.

در این میان، پیپین به احترام برومیر که در «پارت گالن» خودش را برای نجات هابیت‌ها از دست ارک‌ها فدا کرده بود، برای جلب اعتماد دنتور، شمشیرش را به او می‌دهد و قسم یاد می‌کند که در مقام نگهبان برج سفید به او خدمت خواهد کرد. در این هنگام، ابری تیره از موردور به‌سوی میناس‌تیریت می‌آید و تمام آسمان را می‌پوشاند. آراگورن درمی‌یابد که ممکن است سواران به‌موقع به شهر نرسند تا بتوانند در برابر هجوم موردور از آن دفاع کنند. در نتیجه آراگورن از شاه تئودن جدا می‌شود و تصمیم می‌گیرد به همراه لگولاس و گیملی از طریق تونل‌های مخوف و تاریک «معابر مردگان» به سمت گوندور برود. در این مسیر وحشتناک، سپاه عظیم «مردگان بی‌قرار» نیز به دستور آراگورن، او را به سمت جنوب همراهی می‌کند.

فارامیر، پسر دیگر دنتور، که خستهٔ نبرد است، به گوندور بازمی‌گردد و دیدارش با فرودو را شرح می‌دهد. دنتور که متوجه می‌شود پسرش حلقه را به گوندور نیاورده، عصبانی می‌شود و او را مجدداً اعزام می‌کند تا در شهر «آزگیلیت» از پیشروی سپاه موردور جلوگیری کند. فارامیر تا آنجا که در توان دارد از مقر خود در برابر نازگول‌های پرنده محافظت می‌کند، اما حتی با وجودی‌که گاندالف در ادامه نبرد به یاری او می‌شتابد، باز هم در این نبرد شکست را پذیرا می‌گردد. او در حین عقب‌نشینی هدف تیر زهرآگین نازگول‌ها قرار می‌گیرد و نزدیک دروازه‌های شهر زمین‌گیر می‌شود. سپس این نبرد شدید از مرزهای میناس‌تیریت فراتر می‌رود و دنتور که ظاهرا دیوانه شده است، از سر استیصال، خود و پسر زخمی‌اش را در یک سردابه محبوس و زندانی میکند.

کمی بعد دنتور نقشه‌ای می‌ریزد تا بازماندگان دودمان کارگزاران گوندور را از بین ببرد. درحالی‌که سپاه موردور استحکامات دفاعی میناس‌تیریت را از بین برده و کم‌کم به فتح شهر نزدیک و نزدیک‌تری می‌شوند، اما ناگهان سواران روهان به فرماندهی شاه تئودن درست به‌موقع سر می‌رسند و آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی می‌کنند. اما در ادامه این نبرد، ارباب نازگول‌ها، یعنی سالار تاریکی، شاه تئودن را می‌کشد.

در ادامه داستان، بانو اِئووین و مری که همواره از نبرد کنار گذاشته می‌شدند، خود را به میدان جنگ رسانده و در اقدامی شجاعانه، سالار تاریکی را به هلاکت می‌رسانند، با اینحال در این نبرد، بانو اِئووین نیز به‌شدت زخمی می‌شود.

نکمی بعد، یروهای موردور دوباره سروسامان می‌گیرند. اما آراگورن از راه «رودخانهٔ آندوئین» و سوار بر کشتی‌های سیاه‌رنگ دشمن، که آن‌ها را با کمک «ارواح مردگان» به غنیمت گرفته، سر می‌رسد. دنتور که با دیدن فلاکت شهر و ناخوشی مهلک پسرش کاملا ناامید شده و خود راباخته است، از سر استیصال و در اقدامی دیوانه‌وار تصمیم می‌گیرد که خود رابا پسر زمی‌اش در آتش انداخته و انتحار کند. خوشبختانه پیپین و گاندالف به موقع سر رسیده و فارامیر را از دست پدر دیوانه‌اش نجات می‌دهند. اما در نجات دنتور ناکام می‌شوند و او خودش را می‌کشد.

آراگورن پس از نجات گوندور، وارد میناس‌تیریت می‌شود و افرادی که سالار تاریکی به آن‌ها صدمه زده، از جمله بانو اِئووین و مری و همچنین فارامیر، را مداوا می‌کند. این یک اتفاق بسیار مهم است. چرا که توانایی مداوای زخمیان، نشانه‌ی پادشاه راستین است و آراگورن با انجام این کار بر یک پیش‌گویی دیرین که آمدن پادشاهی مداواکننده را وعده داده بود، صحه می‌گذارد.

همزمان فرودو که برای نابودی حلقه هنوز در قلمرو سائورون است، نیاز به کمک دارد. آراگورن تصمیم می‌گیرد با بازماندگان سپاهیان غرب، به سمت موردور بتازد تا توجه سائورون را از سفر فرودو منحرف سازد.

نیروهای آراگورن به سمت دروازه‌های سیاه پیش می‌روند و در آنجا با یکی از فرماندهان سائورون مواجه می‌شوند. آن فرمانده، زره و شمشیر فرودو را به آن‌ها نشان می‌دهد و می‌گوید که هابیت‌های جاسوس (یعنی فرودو و سم) در موردور به اسارت گرفته شده‌اند و آن‌ها نیز اگر به فکر جان دوستان‌شان هستند، بایستی تسلیم سائورون بشوند. گاندالف خوب می‌داند که فرمانده دروغ می‌گوید ضدتکتیکی به او می‌زند. فرمانده فرار کرده و سپس سپاه عظیم موردور روانه‌ی میدان نبرد می‌شود.

از سوی دیگر، سم موفق شده‌است با کمک حلقه و شمشیرش، از سد ارک‌ها عبور کند و فرودو را از برج «سیریت‌اونگُل» نجات بدهد. سم و فرودو لباس ارک‌ها را به تن می‌کنند و راه‌پیمایی طاقت‌فرسای‌شان از میان بیابان‌های برهوت موردور را آغاز می‌کنند. با هر قدم کندی که رو به جلو برمی‌دارند، حلقه بر گردن فرودو بیشتر سنگینی می‌کند. پس از چندین روز سفر جان‌فرسا، این دو هابیت به «اُردروین» یا همان کوه هلاکت می‌رسند. فرودو دیگر رمقی برای ادامه ندارد اما سم او را تا بالای کوه حمل می‌کند. درست هنگامی که به شکاف‌های هلاکت می‌رسند، گالوم دوباره سر می‌رسد و با فرودو درگیر می‌شود...

تهیه کتاب ارباب حلقه‌ها (بازگشت پادشاه)

مطالعه کتاب ارباب حلقه‌ها 3 (بازگشت پادشاه) را به همه دوست‌‌داران رمان‌های جذاب و عاشقان شاهکارهای ادبیات بین‌الملل، پیشنهاد می‌کنیم. 

دانلود کتاب "ارباب حلقه‌ها 3" (بازگشت پادشاه)

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe