دانلود کتاب ”حاجی فیروز“

کتاب قدیمی ”حاجی فیروز“ یک اثر فکاهی و طنز می‌باشد که توسط گروهی از فکاهی‌نویسان و طنزنویسان ایرانی در آستانه نوروز سال ۱۳۴۳ خورشیدی منتشر گردید و ر اختیار عموم قرار گرفت.

معرفی کتاب حاجی فیروز

گروهی از طنزنویسان ایرانی در سال ۱۳۴۲ خورشیدی گرد هم آمدند و کتابی را آماده کردند که در اسفند همان سال و چند روز پیش از نوروز، منتشر شد. این کتاب که حاجی فیروز نام گرفت، دربردارنده مطالب طنز و مفرحی با محوریت نوروز و جشن‌های ایرانی است و کوشش آن‌ها آن بود که در آستانه سال نو، با نگرشی بر فرهنگ ایرانی، خنده را بر لب‌های هم‌وطنان جاری سازند.

نویسندگان این اثر شامل اسدالله شهریاری، ق. ر. رها، غلامعلی لطیفی و منوچهر محجوبی بودند. البته بسیاری دیگر از طنزنویسان نیز در خلق این اثر، همکاری داشته‌اند که نام آن‌ها در متن کتاب آمده است.

مطالب کتاب حاجی فیروز بسیار متنوع هستند. از کاریکاتورها تا شعرهای خنده‌دار و کوتاه‌نوشته‌ها و جملات قصار فکاهی و جوک و لطیفه و… همه در این کتاب خواندنی دیده می‌شوند! کتابی که حتما خنده را بر لب‌های شما می‌آورد و یادگاری از روزهای خوش و بی‌اندوه است.


کتاب‌های PDF پیشنهادی:

تاریخ نظامی جنگ ایران و افاغنه در دوران نادرشاه
مقام زن

Origami Boxes

پاره‌ای از متن کتاب

جوان شیک‌پوشی وارد رستوران شد و ۵ تومان به گارسون داد. گارسون گفت: «حتما میل دارید که برای‌تان میز رزرو کنم؟» جوان پاسخ داد: «نه! برعکس! من نیم ساعت دیگر با دو تا خانم به این‌جا می‌آیم و می‌خواهم که بگویی میز خالی نداریم!!!»


آقا بر خلاف هر شب، خیلی دیر به خانه آمد. خانمش که از این کارها از او ندیده بود، پرخاش‌کنان گفت: «خجالت نمی‌کشی این وقت شب به خانه می‌آیی؟»

آقا گفت: «مرا ببخش امشب در باشگاه بودم شرط‌بندی جالبی برگزار شده بود. قرار شد به احمق‌ترین عضو باشگاه یک ساعت هدیه بدهند.»

خانم بی‌درنگ گفت: «یالا پس بگو ببینم ساعتت کو؟!!!»


اسکار وایلد می‌گوید: «دموکراسی یعنی چماق مردم، به‌وسیله‌ی مردم، برای مردم!!!» و در جای دیگری نوشته است: «مردم این روزا پشت سر دیگران حرف‌هایی می‌زنند که کاملا صدق می‌کند و من تعجب می‌کنم که چرا باید این حقایق را در خفا گفت!»


خانمی می‌خواست تنها بر قطار
روزی از بهر سفر، گردد سوار

سوت زد مامور و او خونسرد بود
گرم صحبت با گروهی بی‌شمار

گفت مامورش: «نمی‌بینی مگر
می‌شوی اینک از این‌جا رهسپار؟

پس بگو کارَت چه باشد؟» گفت: «هست
دخترم این‌جا مرا در انتظار

روی او خواهم ببوسم، بعد از آن
می‌روم با دل‌خوشی از این دیار»

گفت مامور: «این عمل موجب شود
کز سفر مانی و گردی بس فکار

گر فقط کارِ تو باشد بوسه‌ای
این عمل را از برای من گذار!»


جهانگردی که به اسپانیا رفته بود، به وسیله یکی از افراد محلی راهنمایی می‌شد. در حین بازدید از یک منطقه بسیار زیبا، ناگهان جهانگرد به فکر فرو رفت و گفت: «چیز عجیبی است! پارسال که من به این‌جا آمده بودم این منطقه دو تا آسیاب بادی داشت اما امسال فقط یکی است؟»

راهنما گفت: صحیح می‌فرمایید! چون در این منطقه باد به اندازه کافی نبود، یکی از آسیاب‌ها را خراب کردند تا دیگری بهتر بچرخد!!!»

دانلود چند PDF مشابه

دانلود کتاب حاجی فیروز (PDF)

دانلود PDF کتاب حاجی فیروز را به همه کاربرانی که علاقمند به مطالعه کتاب‌های طنز و فکاهی هستند پیشنهاد می‌کنیم. این کتاب نسخه‌ای نفیس و نایاب، چاپ سال ۱۳۴۲ خورشیدی است که توسط کاربران تهیه و در کافه کتاب بارگزاری گردیده است.

حاجی فیروز

شناسنامه کتاب

نام کتاب: حاجی فیروز
نویسندگان: اسدالله شهریاری، ق. ر. رها، غلامعلی لطیفی و منوچهر محجوبی و دیگران
سال چاپ: ۱۳۴۲ خورشیدی
زبان کتاب: پارسی
فرمت کتاب: PDF
حجم کتاب: کمابیش ۶ مگابایت
تعداد صفحات: ۱۶۲ برگ الکترونیکی

  1. بهرام:

    سلام. ممنون که این کتاب‌های عالی را به اشتراک می‌گذارید.

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

دانلود همه کتاب‌ها