معمولا همه به دنبال معرفی کتابهای مفید برای خواندن هستند. اما کمتر پیش میآید که به شما گفته شود چه کتابهایی را نباید بخوانید! درواقع از قدیم گفتهاند که کتاب دوست ماست اما کسی به ما یاد نداده که کتابهایی که نباید بخوانیم کدامها هستند و اصلا چرا نباید این کتابها را خواند؟
در این مقاله ما میخواهیم چند کتاب که دارای شهرتی جهانی هستند اما اصولا ارزش وقت گذاشتن و خوانده شدن ندارند، را خدمت شما معرفی کنیم! پس با ما همراه باشید.
چرا بعضی از کتابها را نباید بخوانیم؟
توقع ما از یک کتاب این است که پس از مطالعه آن، چیزی به ذهن ما اضافه شود. یک اتفاق مثبت! یک پیشرفت فکری! اما اگر کتاب خوبی را نخوانیم نه تنها چیزی به ذهن ما اضافه نمیشود که حتی ممکن است اطلاعات غلطی نیز وارد ذهن ما بشوند.
پاکسازی ذهن از اطلاعات دیکته شدهی غلط بسیار سخت و زمانبر است. لذا بهتر است پیش از آن که در دام این کتب و اطلاعات غلطشان بیافتیم، از وقوع حادثه پیشگیری کرده و با نخواندن این آثار دردسر پاکسازیهای طاقتفرسای ذهنی را از خود دور کنیم!
در این پست میخواهیم سه کتاب را برای نخواندن معرفی کنیم! سه کتابی که اگر نخوانید، در وقت و عمر خود صرفهجویی کردهاید! و برعکس، اگر آنها را بخوانید، نه تنها عمرتان را تلف کردهاید که اطلاعات ناقصی را نیز وارد ذهنتان کردهاید.
راز اثر راندا برن
اولین کتاب در لیست سهگانهی ما، کتاب راز اثر راندا برن است. کتابی که بر اثر تبلیغات گسترده در مدیای جهانی، به عنوان یکی از پرفروشترین کتابهای جهان شناخته میشود و به زبانهای مختلف نیز بارها ترجمه گشته شده است.
حرف کلی این کتاب این است که با قدرت تفکر و تمرکز بر روی هرچیزی میتوانید آن را به دست آورید! درواقع این کتاب سعی دارد به شما این نکته را گوشزد کند که پول و ثروت و سلامتی را با نشستن و فکر کردن میتوان به دست آورد!
راز کتابی است غیرکاربردی که نه تنها خواندن آن موجب تلف شدن وقت شما میگردد، که تهییج شما پس از مطالعه و صرف وقت بر روی به دستآوردن پوچها، باعث اتلاف ساعتها و روزها و ماههای متمادی از زندگی شما نیز میگردد.
هیچ موفقیتی به دست نمیآید مگر با تلاش و پشتکار. این که شما روزها و هفتهها روی یک صندلی بنشینید و به یک بنز یا BMW بیاندیشید تا کائنات فقط به دلیل اندیشیدن شما آن ماشین آخرین مدل را جلوی پای شما بگذارد، تنها توهین به شعور خودتان است.
این که شما درگیر یک بیماری جسمانی شوید و به جای مراجعه به پزشک، بنشینید گوشه خانهتان و مدام در ذهنتان تکرار کنید که من خوب هستم، نه تنها باعث خوب شدن شما نمیشود بلکه به دلیل تاخیر در مراجعه به پزشک میتواند حتی به قیمت جان شما نیز تمام شود.
کتاب راز واقعا پول و ثروت به همراه میآورد اما نه برای شما! بلکه برای نویسنده آن! خانوم راندا برن با نگارش این کتاب و سپس تبلیغات عجیب و غریبی که مدیای جهانی درمورد آن داشت، تبدیل به یکی از ثروتمندترین انسانهای جهان شد. اما هیچیک از افرادی که این کتاب را خواندن با نشستن کنج خانه و دست روی دست گذاشتن و فقط فکر کردن به پول، ثروتمند نشدند!
البته باید این نکته را تاکید کرد که مثبتاندیشی بسیار خوب است و این عالی است که ما به چیزهای مثبت فکر کنیم. اما اندیشه بدون عمل به هیچ دردی نمیخورد و شما اگر میخواهید به موفقیت دست پیدا کنید، باید در کنار مثبتاندیشی، مرد عمل نیز باشید.
کتاب راز این جسارت عمل را از شما میگیرد و شما را تبدیل به انسانی منفعل و طلبکار میکند که بدون هیچ برنامه و هدف و فعالیتی، کنج منزل خود نشستهاید و با فکر کردن به ثروت، انتظار دارید تا دستی از غیب برای شما پول و خوشبختی را مهیا سازد!
دوازده قرن سکوت اثر ناصر پورپیرار
یکی از راههای پول درآوردن، به چالش کشیدن احمقانهی حقایق است! مثلا شما اگر یک کتاب بنویسید در مورد «ماست» و در این کتاب اصرار کنید که همه دروغ میگویند که ماست سفید است و رنگ اصلی ماست، سیاه میباشد، به سرعت افراد مختلف سعی در پاسخ دادن به این نظریه احمقانه کرده و موجب شهرت شما میشوند!
یکی از این افراد فرصتطلب، مردی بود به نام ناصر بناکننده با نام مستعار پورپیرار که با نظریات ضدایرانی خود به نان و نوایی رسید و اسم خود را بر سر زبانها انداخت!
این فرد با نوشتن مزخرفاتی، کوشید تا تاریخ ایران را وارونه جلوه دهد و دشمنان ایران همچون سعودیها و صهیونیستها نیز از نظریات او که توام با انکار شکوه و عظمت فرهنگ ایران بود، استقبال کردند.
پورپیرار در کتاب دوازده قرن سکوت (که حتی نام کتاب را نیز از روی کتاب سترگ عبدالحسین زرینکوب یعنی کتاب دو قرن سکوت دزدیده بود) مدعی شد که تمام آثار باستانی و تاریخی ایران از تختجمشید گرفته تا بیستون، همه و همه طی صد سال اخیر توسط یهودیان ساخته شده و اصلیت ندارند!!!
او در ادامه اراجیف خود، هخامنشیان را قومی خونریز معرفی کرد که توسط یهودیان به قدرت رسیده و هزار و دویست سال، تمام فلات ایران را از انسان خالی کردند! بهگونهای که تا صدر اسلام هیچ موجود زندهای در فلات ایران ساکن نبود!!!
او موجودیت حکومتهای اشکانی و ساسانی را به کل انکار کرد و گفت این دو سلسله وجود تاریخی نداشتهاند و یهودیان برای این که نسلکشی ایرانیان را توجیه کنند، تاریخسازی کرده و دو سلسله فرضی در تاریخ ایران گنجاندهاند!!!
این مرد ایرانستیز در ادامه مزخرفات خود عنوان کرد که دین زرتشتی هرگز وجود نداشته و طی دو قرن اخیر در هند ساخته شده! این دشمن ایران همچنین به شخصیت بزرگ فردوسی اهانتها کرد و شاهنامه را کتابی بیمایه نامید! او همچنین اهانتهایی به سعدی داشت.
ناصر پورپیرار فاقد تحصیلات دانشگاهی بود. او پیش از انقلاب، عضو حزب توده بود اما آنگونه که نورالدین کیانوری در خاطراتش آورده، پورپیرار با «خوردن پول حزب و کلاهبرداری از شرکایش در انتشارات نیل و بالا کشیدن حقالتالیف آقای محمود اعتمادزاده (م بهآذین)» به ثروت هنگفتی دست یافته بود! میبینید که چگونه فردی با این سطح سواد و این گذشته درخشان(!) چگونه تبر بر دست گرفته و سعی داشت تا بر ریشهی درخت برومند فرهنگ ایرانی، تیشه بزد!
به طر کلی خواندن این مزخرفات که به عنوان کتاب پژوهشی(!) منتشر شده است، جز اتلاف وقت و توهین به شعور مخاطب، هیچ دستاوردی برای مخاطب نخواهد داشت! بنابراین دوازده قرن سکوت و کلیه آثار پورپیرار در شمار کتابهایی که نباید بخوانیم قرار میگیرند!
انجیل شیطان اثر آنتوان لاوی
آنتوان لاوی یک نویسنده آمریکایی بود که در سال 1930 میلادی زاده شد و تا سال 1997 میلادی بزیست. وی در طول عمر نکبتبار خویش به نویسندگی، موسیقی و ترویج افکار شیطانی خود پرداخت.
این مرد با نوشتن کتاب انجیل شیطان، شروع به ترویج افکار شیطانپرستی کرد. آموزههای او مبنی بر تقدیس شیطان و جنگ با خدا بود. وی با حمایت مالی دستهای پشتپرده در جوامع غرب، اقدام به تاسیس کلیسایی با نام کلیسای شیطان کرد و بسیاری از جنایتکاران را در آنجا پرورش داد.
کتاب انجیل شیطان که در سال 1968 میلادی نوشته شد، اثری است در مخالفت با مسیحیت و بهطورکلی به مخالفت با ادیان الهی و لاوی کوشیده است تا در خلال این کتاب مضحک، به ترویج افکار بیمار و مغرضانه خویش بپردازد.
آنتوان لاوی بر این ادعا بود که تمام محتویات این کتاب توسط شیطان به او وحی شده است و این کتاب، نه کلام او که کلام شیطان است و او خود چیزی بدان نیافزوده! با وجود مضحک بودن و بیاساس بودن این ادعاهای او، اما ظاهرا شیطانپرستان در برخی از کشورهای غربی، به گفته او ایمان دارند!!!
این کتاب سومین کتاب مزخرفی است که نخواندن آن باید در برنامههای شما باشد! پس انجیل شیطان نیز در زمره کتابهایی که نباید بخوانیم قرار دارد!
خواندن کتابهایی که نباید بخوانیم، توهین به شعور ماست
در عین حال که کتاب خوب، دوست ماست، کتاب بد نیز دشمن ماست. سه نمونه از کتابهایی که خواندن آنها جز اتلاف وقت، هیچ دستاورد دیگری برای ما ندارد در این مقاله معرفی گردید.
مطمئنا کتب بیشتری نیز هستند که نباید خوانده شوند. همیشه به یاد داشته باشید که وقت، طلاست و عمر محدود ما، ارزشمندتر از آن است که صرف مطالعه مهملات و اراجیف شود.
پس با مطالعه کتب مفید و عدممطالعه کتابهای مضر، سعی داشته باشیم تا کیفیت فکر و زندگی خود را ارتقا دهیم.