دانلود کتاب “نامیرا”

کتاب “نامیرا” ویرایش دوم دربردارنده‌ی برگزیده‌هایی از دل‌نوشته‌ها، رویاشعرها و داستان‌های کوتاه است که در پنج فصل و یکضد و چهل و چهار صفحه تنظیم شده است. مطالب و فصل‌های این کتاب از قرار زیر است:

فصل اول: رویاشعرها
فصل دوم: دل نوشته ها
فصل سوم: آسمان هم آهنگی
فصل چهارم: داستان های کوتاه
فصل پنجم: ایمان، احساس، اندیشه

بخش‌هایی از این کتاب را در این‌جا مرور خواهیم کرد:

– می‌گویی نمی‌توانیم برویم؟ تو که زیباترین سرود زندۀ زمانی، غنچۀ من!
– حال برویم، چگونه بتوان از این سطح تهی، به شاهراه طریقت دست‌یافت؟ وحشتناک است! شاید موج‌ها ما را بلغزانند در ژرف‌ترین دریاها. و آن‌گاه چه کنیم؟ من با تو، هردومان پژمرده می‌شویم؛ اندوهی است در آن‌که در وصف نگنجد. بهتر نیست با اسب‌های‌مان، به جست‌وجوی نیایش دریاچه‌های نیلی و ستاره‌های درخشان و بیکرانی لاله‌زارها برویم؟
– همه به دنبال این‌ها هستند. بیا بالاتر از آن را طلب کنیم.
– من از شب‌های بی چراغ می‌ترسم. من از خاک‌های غربت هراسناکم. نتوانم! نتوانم! بیا آتشی روشن کنیم، بخوابیم و فردا صبح به جست‌وجوی زیبا نگارها برویم.
– شاید بهتر باشد…
– شاید دیگر چیست؟ من هراسناکم! من زیباترین غنچۀ سرخ زمانم! نامیرا؟…

و در جای دیگر آمده است: 

…اما این‌گونه نخواهد ماند؛
سپیده‌دمی،
آنان که نگاه‌ها در انتظارشان است،
از منتهی‌الیه شرقی‌ترین جادۀ این جهانی،
سوار بر توسن سرکش حقیقت،
فرا‌خواهند‌رسید.
و نخستین طلوع حقیقی آفتاب را،
در چشمان عطش‌ناک خواهند ریخت.
طلوعی پایدار؛
چنان که پرتوان الهی آن،
تمام اعصار را بپیماید.

در بخش دیگری از کتاب، موسوم به رویاشعر «نارسیس» آمده است:

اندیشۀ آدمی چُنان اسب سپیدی است که آرزویش تاختن در ویدایی‌ترین جاده‌های این جهانی است. گاه در کوره‌راه‌های ناهموار بیشه‌ها به دنبال تمشک وحشی است و گاه در شاهراه حقیقت، صور آسمان‌ها را دنبال می‌کند. اما در همۀ این زمان‌ها، رنگین است؛ گاه رنگ عشق دارد و گاه مأنوس حزن برگ‌های پاییزی است. یک آن دچار جدایی‌هاست و آنی دیگر، سرمست برکۀ نیلگون چشمان الهی‌ترین آفریدۀ خداست. … و همۀ این‌ها، چه عشق، چه حزن و چه عرفان، ارزشمند است؛ چراکه اکسیری است از اقیانوس گلگونِ می. و چه زیباست این ویدایی‌ترین لحظات حک گردد در هم آهنگی هستی: زیباترین نغمۀ زمان.

و در جای دیگر کتاب نامیرا چنین آمده‌است:

…در طلوع آغوش می‌گیرم،
یکتا ایزدم را.
و‌ شگفتی هفت‌عالم چشمانش، وجودم را می‌گیرد.
آن لعل‌های نهفته زیر هفت جهان گوهر،
که تصور عارفان، آن‌گاه که به هر جوهر رسند،
جز این نیست که،
رسیدم!

دانلود کتاب نامیرا را به مخاطبین و بازدیدکنندگان کافه کتاب پیشنهاد می‌کنیم.

نامیرا

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe