فتحعلی‌شاه قاجار و کوشش برای ادعای سیادت

استاد باستانی پاریزی می‌فرمایند:
فتحعلی‌شاه قاجار در سر داشت تا ادعای سیادت (سید بودن) بکند و مثل دولت صفویه، حکومت خود را با انتساب به مذهب، مشروع‌تر کرده و به نوعی خود را از نسل پیغمبر قلمداد کند. برای این منظور گروهی از روحانیون را در شهرهای گوناگون آماده کرد تا در روزی معین این واقعهِ را اعلام دارند و با سندسازی، خاندان قاجار را از ذریه رسول‌الله(ص) معرفی کنند. (‌مثلاً امام جمعۀِ کرمان، آقا‌سیّد‌جواد‌شیرازی مأمور بود تا این مسأله را در کرمان اعلام کند)،

امّا اُمَرا و خوانین قاجار با آگاهی از این مهم و پیش از رسیدن روز موعود، به خدمت فتحعلی‌شاه آمدند و شمشیرها را از کمر گشوده به زمین نهادند و شاه قاجار را گفتند:

«ما این سلطنت را به زور این شمشیرها بدست آورده و به تو سپرده‌ایم، اکنون اگر می‌خواهی آن را تحویل مردمی شال سبز بدهی، شمشیرها را هم به کمر آن‌ها ببند!»

فتحعلی‌شاه که می‌دانست بدون حمایت بزرگان و خوانین و امرای قاجار، سلطنت را از دست خواهد داد، از کودتایِ احتمالی امرایِ قاجار ترسید و قضیه را مسکوت گذاشت و مدتی بعد هنگامی‌که درگیر جنگ با روس‌ها و سپس انگلیسی‌ها شد (که تا پایان سلطنتش و همچنین تا پایان دوران قاجار ها، این کشمکش روس و انگلیس ادامه یافت)، کاملا موضوع سیادت را فراموش کرد.

استاد باستانی پاریزی در ادامه می‌فرماید:

«جای فتحعلی‌شاه خالی، زنده نماند تا [حدود یک‌قرن بعد] مقالۀِ مرحوم کسروی را تحت عنوانِ “صفویّه سیِّد نبوده‌اند” در مجلّۀِ آینده بخواند و آنوقت به کیفیّتِ نسبتِ سیادت خود پی بِبَرَد! البته نسبتِ آنان به چنگیز هم [در کیفیت دروغ و سندسازی] دستِ کمی از همین نسبتِ سیادت ندارد‌.»
 

منبع:
باستانی پاریزی ؛ سیاست و اقتصاد عصر صفوی ؛ صفحه۳۴۵

فتحعلی‌شاه قاجار و کوشش برای ادعای سیادت

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe