کتاب PDF ”شب برهنه“ رمانی است نوشته زهرا شجاع که برای نشر الکترونیکی آماده شده و اکنون میتوانید پس از مطالعه توضیحاتی در باب این کتاب و معرفی آن، آن را دانلود بفرمایید.
بخشی از متن کتاب رمان شب برهنه
… همیشه از رفتار صمیمانه دخترهای اطرافش بدش میآمد. از نظرش کارهایش هم مسخره بود. نگاه تمسخرآمیزش را به انگشتهای معلق شمینا دوخت. ناخنهای مانیکور شدهاش را به رنگ قرمز درآورده بود، مانتوی زرشکی تنگ و کوتاه با ساپورت و بوتهای چرم مشکی که تا بالای زانوهایش میرسید، پوشیده، بود. شالش را سر نمیکرد سنگینتر بود. موهای زیتونیاش از زیر شال مشکی زرشکیاش بیرون زده و حالت مسخرهای به چهرهاش داده بود. نفهمید چرا ولی در دل او را با سادگی ترنم مقایسه کرد و پوزخند صداداری زد. بدون توجه به دست معلق شمینا در حالی که آقا سلیمان را مخاطب قرار داده بود به طرف اتاق مهیار رفت:
– «آقا سلیمان یه فنجون قهوه تلخ برام بیار اتاق مهیار.»
تک ضربهای به در زد بدون نگاه کردن به قیافهی بور شدهی شمینا وارد اتاق شد. مهیار پشت میزش نشسته بود و مشغول توضیح به زن جوان خوشپوشی که پشت به بهراد نشسته بود. با صدای بهراد هر دو به طرفش برگشتن.
– «سلام.»
مهیار لبخندی زد: «به احوال داش بهراد گل خودم از اینطرفا! میذاشتی غروب میومدی.» و بعد مهیار شروع به معارفه کرد: «خانم یزدانی تبلیغات آموزشگاهشونو به ما سپردن؛ و ایشون هم برادرم بهراد نیکزاد.»
یزدانی: «خوشوقتم.»
بهراد: «منم همینطور.»
مهیار: «بشین بهراد.»
بهراد به طرف پنجره رفت: «راحتم.»
مهیار رو به خانم یزدانی صحبتش را ادامه داد: «خوب خانم یزدانی چیزی که سفارش دادین تا دوهفتهی دیگه آماده میشه.»
– «خیلی ممنون آقای نیکزاد. میدونستتتم از این که به حرف عموم گوش کنم پشیمون نمیشم.»
مهیار: «وظیفه بود خانم، آقای یزدانی بیشتر از اینا برای ما عزیزن.»
یزدانی با برداشتن کیفش بلند شد و از هردویشان خداحافظی کرد. مهیار کناره بهراد ایستاد و پرسید: «چی شده پَکری؟» و بهراد نفس پر صدایی کشید: «هیچی فقط از دیروز داره از زمین و آسمون برام میباره.»
– «چیزی شده؟»
بهراد دستش را پشت گردنش کشید و گفت: «دیروز حال خاتون بد شد.»
مهیار با صدای فریادگونهای گفت: «چی؟»
بهراد نیمنگاهی به مهیار کرد و گفت: «زهرمار… مشکل جدی نبود. ترنم داروشو به موقع تزریق کرده. خطر برطرف
شده.»مهیار همراه با نفسآسودهای که کشید، پرسید: «الان حالش چطوره؟»
– «خوبه، استراحت میکنه. ترنم حواسش هست. واقعا خداروشکر خیلی شانس آوردیم بخاطر رسوندن دختر دوست بابای جنابعالی نتونستم برم دنبال ترنم، اونم تا برسه خونهباغ ساعت شده بود نه! اگه فقط چنددقیقه دیر رسیده بود الان باید…»
دانلود کتابهای دیگر:
وضعیت امپراطوری هخامنشی
اتاق پذیرایی
نامه به پدر
نژادپرستی و فرهنگ
بهشت
نقشه بابل
دانلود کتاب شب برهنه (PDF)
دانلود رایگان رمان PDF نایاب شب برهنه را به افرادی که به مطالعه کتابهای رمان علاقمند هستند، پیشنهاد میکنیم. این کتاب نسخهای با کیفیت و خوشفونت است که توسط کاربران برای استفاده همگان در کافه کتاب بارگزاری شده است.
شناسنامه کتاب
نام کتاب: شب برهنه
گردآورنده: زهرا شجاع
زبان کتاب: پارسی
فرمت کتاب: PDF
حجم فایل کتاب: 3 مگابایت
تعداد صفحات: 610 برگ الکترونیکی
برای دانلود این کتاب، ابتدا باید عضو سایت بشوید.
پس از عضویت، لینک دانلود این کتاب و همهی کتابهای سایت برای شما فعال میشوند.