به دست گرفتن قدرت و جانشینی کوروش هخامنشی برای داریوش بزرگ آن قدرها هم که برخی از محققین عنوان کردهاند به آسانی انجام نگرفت. ماجرای بردیا و قیام گئوماته و سرکوب آن و چگونگی به قدرت رسیدن داریوش از جمله مسائل سیاسی دوران هخامنشی است که می توان گفت هنوز در پردهای از ابهام باقی مانده است.
گئوماته در طول حکومتش توانسته بود اعتماد مادها و خصوصا طایفه مغها را به دست آورد. بخشش مالیات سه ساله و منع قانون سربازی برای بسیاری از مردم، می توانست عاملی مهم در قبول حکومت او باشد، به ویژه که عامه مردم از اصل ماجرا یعنی کشته شدن بردیا (اگر واقعا کشته شده بود) اطلاعی نداشتند. شاید برای همین است که داریوش در کتیبه بیستون میکوشد تمام رویدادهایی را که منجر به سلطنتش میشود با ذکر نام اشخاص و مکانها و ذکر تاریخ در معرض دید همگان قرار دهد.
پس از کشته شدن گئوماته، مساله جانشینی و به دستگیری قدرت مطرح میشود.
داریوش در بیستون ضمن قدردانی از بزرگانی که او را در پایان دادن به غائله گئوماته همراهی کردند، بسیار روشن و آشکار به انتخابش از سوی اهورامزدا تاکید کرده و می نویسد:
«به خواست اهورامزدا من شاه هستم. اهورامزدا شاهی را به من عطا فرمود.»
با این حال باید توجه کرد که در زمانی که داریوش به قدرت میرسد، پدر و پدربزرگش هر دو زنده هستند و در این میان لااقل پدرش میتوانست برای پادشاهی موجهتر باشد، اما اینکه چرا ویشتاسپ خود را کنار کشیده و به حکومت در پارت قناعت کرده و سلطنت پسرش را میپذیرد، پرسشی است که نمیتوان با اطمینال کامل پاسخ داد و از سویی پرداختن به تمامی مسائل پیرامون به قدرت رسیدن داریوش خود نیازمند کتابی مفصل است.
جلوس داریوش به تخت سلطنت درواقع آغاز یک سلسله مشکلات و دشواریهای در سراسر قلمروی پادشاهی بود. غیبت طولانی کمبوجیه از مرکز حکومت و حکومت خودسرانه گئوماته و پس از آن خبر کشته شدن ناگهانی او و انتخاب داریوش به پادشاهی، فرصت مطلوبی را در اختیار گروهی از مدعیان حکومت و سلطنت -که ظاهرا هدف شان تمکین نکردن از پارسها بوده- قرار داد. در نتیجه بروز این اغتشاشات، براساس کتیبه بیستون، داریوش یک سال از آغاز سلطنت خود را صرف سرکوب شورش ها و بازگرداندن آرامش به قلمروی خود کرد. در این مدت 19 جنگ کرد و 9 پادشاه محلی را مغلوب کرد.
اغتشاشات موجود در مرکز حکومت به مرزهای شرقی امپراتوری نیز کشیده شد و داریوش برای سرکوب آنها مجبور شد تا قوای کمکی برای پدرش ویشتاسپ که حکمران پارت بود، بفرستد. در برخی از مناطق مانند بابل چندین شورش اتفاق افتاد. مناطقی مانند ارمنستان، ماد، کردستان، رُخَج و مرو تقریبا همزمان گرفتار شورش و آشوب شده بود و دفع همه آنها در یک مقطع زمانی کاری بسیار سخت و طاقتفرسا بود. اما به هر ترتیب تا نیمه تابستان سال 521 پیش از میلاد، شورشها پایان یافت و شورشیان به سختی مجازات شدند.
متن کامل کتیبه بیستون: کلیک کنید