حماسهٔ گیلگَمِش یکی از قدیمی‌ترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستان است که در منطقهٔ میان‌رودان شکل گرفته‌است. قدیمی‌ترین متون موجود مرتبط با این حماسه به میانهٔ هزارهٔ سوم پیش از میلاد مسیح می‌رسد که به زبان سومری است. از این حماسه نسخه‌هایی به زبان‌های اَکدی و بابِلی و آشوری موجود است.
معرفی افسانه گیلگمش
این حماسه در سال ۱۸۷۰ پس از کشف در کتابخانه باستانی آشوربانیپال در موصل عراق و انتقال به اروپا توسط جورج اسمیت ترجمه و منتشر شده‌است. بر پایه فهرســت شــاهان ســومر، گیلگمش – در متون کهن بیلگمس پنجمیـن شــاه اوروک بود که در حدود ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در یک دوره ۱۲۵ ساله بر سومریان حکمرانی می‌کرد.
گیلگمش آفرینشی نیمه‌انسانی دارد یعنی دوسوم خدا و یک سوم انسان است. او در ابتدای کار پادشاهی ستمکار و شهوت‌ران بود.
بخشی از ترجمه الواح:
“قدرت خدایان را داشت و از سویی امیال انسان‌ها” ، دو نژاد مجزا، مشکلی بزرگ آفرید، گیلگمش، پادشاه اوروک، دوسوم خدا و یک سوم انسان، همچون برجی از تستوسترون خروشد، بسیار بلند و درشت اندام، هیچ زنی از او در امان نبود و تمام مردان بردگان او بودند…. “
پس از شکایت مردم به خدا، خدا انکیدو را که موجودی تماماً انسان است می‌آفریند.
این دو پس از جنگی اولیه به‌تدریج با یکدیگر دوست و به دو موجود جدایی‌ناپذیر تبدیل می‌شوند. گیلگمش در کنار انکیدو خویی آرام می‌یابد و با یکدیگر به جنگ موجودات هراس‌انگیز متفاوتی می‌روند.
پس از مدتی انکیدو که در اثر نفرینی بیمار شده می‌میرد و گیلگمش در اندوه او روزگار می‌سپرد. او که در اندوه از دست دادن همزاد خود غرق است، به جستجوی بی‌مرگی می‌رود و سفرهای بسیاری می‌کند… .
Introducing Gilgamesh Legend
The epic was translated and published by George Smith in the year after the discovery in the ancient library of Auschurbanipal in Mosul, Iraq and move to Europe. According to the Sir Sir Shari’ah, Gilgamesh – was in ancient Bilgmes texts of the fifth of the Oruk, which ruled the Sumerians about 5 years ago in a six -year period.
Gilgamesh has a semi -human creation, two -thirds of God and one -third of man. At the beginning of the work, he was a wicked and lustful kingdom.
Part of the translation of the tablets:
“The power of the gods and on the one hand, the two separate races, created a big problem, Gilgamesh, King Oruk, two -thirds of God, and one -third of man, such as a tower of testosterone, very tall and large, no woman in her is safe. It was not and all the men were his slaves… “
After the people’s complaint to God, God creates Ankidu, which is a entire human being. The two are gradually becoming friends and becoming two inseparable creatures after the initial war. Gilgamesh, along with Ankido Khoi, is calm and goes to the war of different horror creatures.
After some time, Enkido dies as a result of the cursing and Gilgamed his grief. Drowning in the sadness of losing his companion, he is searching for inhumanity and traveling a lot of trips…
