اسپهبد خورشید دابویه

طبرستان (در گذشته به تمام مناطق شمال ایران در حدفاصل دریای کاسپی تا رشته‌کوه‌های البرز طبرستان می‌گفتند. این مناطق شامل مازندران، گیلان و دیلم بودند) پس از سقوط ساسانیان، تحت تصرف اشراف محلی اداره می‌شد. افرادی نظیر “گیل‌گاوباره”، “باو“، “فرخان” و… در مقاطعی در گوشه و کنار طبرستان، با لقب «اسپهبد» حکمرانی می‌کردند.

اسپهبد در دوران ساسانی لقبی بود برای افرادی که به عنوان گماشته شاه ساسانی در مناطقی خاص از اسران حکمرانی می‌کردند. پس از اسلام این لقب به معنای شاه طبرستان بیشتر استفاده می‌شد.

یکی از بزرگترین این اسپهبدان، “خورشید” پسر “دادمهر” پسر “دابویه” پسر “گیل” از شاهزادگان ساسانی بود. به قدرت رسیدن خورشید در طبرستان، همزمان بود با کشته شدن ابومسلم خراسانی توسط خلیفه عباسی “منصور دوانیقی”. منصور پس از رهایی از تهدید ابومسلم، از به قدرت رسیدن خورشید آگاه شده و برآن شد تا رویای تسخیر طبرستان را محقق سازد (طبرستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، هرگز به طور کامل توسط اعراب فتح نگردید). وی در آغاز با خورشید مصالحه کرد و تاجی برای او فرستاده و اسپهبد خورشید را از جانب خود، شاه طبرستان نامید.

اما این صلح نمادین پایدار نبود و چندی بعد، خلیفه لشگری را به بهانه عبور از طبرستان برای رسیدن به خراسان، به آمل فرستاد. از آنجا که خورشید، گمان نمی‌کرد که خلیفه قصد نیرنگ دارد، این ورود اعراب به طبرستان را جدی نگرفت. لشگر عرب به محض رسیدن به آمل، مرزبان شهر را به قتل رسانده و سپس شروع به دعوت مردم به اسلام نمود.

خورشید که از این اتفاق غافلگیر شده بود، همسر و فرزندان و ثروتش را در غاری صعب‌العبور گذاشته (این غار امروزه با نام «غار اسپهبد خورشید» معروف است) و خود برای جمع کردن لشگری بزرگ، راهی رویان و دیلم در غرب طبرستان گردید. دو سال و هفت ماه زمان برد تا خورشید، لشگری ۵٠هزار نفری، برای بازپس‌گیری طبرستان مهیا سازد. اما هنگامی که خود را برای نبرد آماده می‌کرد، خبر رسید که اعراب غار را یافته، ثروت او را به تاراج برده‌اند و همسران و دخترانش را اسیر و میان خود تقسیم کرده‌اند. خورشید با شنیدن این خبر، چنان اندوهگین گردید که در سال ١۴۴هجری خودکشی کرد.

این پیروزی برای اعراب، مقطعی بود. چندی بعد “اسپهبد شروین باوندی” از شاهزادگان ساسانی و “اسپهبد وندادهرمز” (پدربزرگ مازیار معروف، متحد بابک خرمدین) از شاهزادگان پارتی، با یکدیگر متحد شده، لشگری مهیا نمودند و بار دیگر طبرستان را از اعراب، تهی کردند.

نویسنده: بهمن انصاری

منبع: کتاب شهریاران طبرستان از قرن دو تا چهار هجری، صفحات ١٧ تا ٢٢

برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: کتاب شهریاران طبرستان

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe

Copyright © 2012 ~ 2024 | Design By: Book Cafe