"آلبویه" سلسله پادشاهی ایرانی، برخواسته از دیلم، نخستین حکومتی بودند که از زیر یوغ خلفای بغداد خارج شده و ایرانِ مستقل را برای نخستین بار پس از اسلام احیا کردند.
آلبویه خود را به ساسانیان منتسب میکردند. "ابوریحانبیرونى" از کتاب "التاج" نوشته "ابراهیم صابى"، اجداد آلبویه را اینچنین نقل میکند:
«بویه پسر فناخسرو پسرشان پسر کوهى، پسر شیرزیل (شیردل) کوچک، پسر شیرکده پسر شیرزیل بزرگ پسر شیرانى شاه، پسر شیرفنهپسر سسنان شاه پسر سس خره، پسر شوزیل پسر سسناذر پسر بهرام گور»
پیدایش دولت آلبویه را هیچکس پیشبینى نمیکرد. "علی"، "حسن" و "احمد" سه برادری که پسر "بویه" ماهیگیر بودند، در آغاز از سربازان لشگر شورشیانی چون "ماکانکاکی"، "اسفار" و "مرداویج زیاری" بودند. اما چندی پیش از مرگ مرداویج، در رویای رسیدن به قدرت، از لشگر او جدا شده و کر و فری به راه انداختند. اما تا زمان زنده بودن مرداویج، راه به جایی نبردند.
برادران آلبویه پس از مرگ مرداویج شروع به مسخر کردن ایران مرکزی کردند و سرانجام به بغداد لشگر رانده، آنجا را نیز تحت تصرف خود درآودند. از اینپس پادشاهان آلبویه خلفا را عزل و نصب میکردند و وزرا را به میل خود برگزیده، بدینسان کلیه امور بلاد عجم و عراق را زیر فرمان خود درآوردند.
آلبویه نخستین حکومت شیعه در ایران را پایهگذاری کردند. با اینکه در آغاز شیعه زیدی بودند اما هنگامی که به حکومت رسیدند به شیعه دوازده امامی گرایش یافتند. مهمترین فرد این خاندان "فناخسرو عضدالدوله دیلمی" بود که برای نخستین بار پس از اسلام، رسما با نام شاهنشاه تاجگذاری کرد.
بهمن انصاری
خرداد 1394