کتاب قدیمی “یامُفت یامُفت” یک مجچموعه از مقالات طنزآمیز میباشد که توسط استاد ابوالقاسم حالت در سال ۱۳۵۷ خورشیدی تالیف و منتشر شده است.
یامفت یامفت درباره چیست؟
کتاب یامُفت یامُفت دربردارندهی چهل و نه داستان کوتاه میباشد. داستانهایی طنز و بهنوعی در سبک و سیاق لطیفه اما در ژانر اجتماعی که خواننده با مطالعه آن سر کیف آمده و لبخند بر لبانش مینشیند!
در ادامه یکی از این داستانها را برای نمونه، در همینجا به صورت خلاصه میآوریم:
اطاق اصناف در هفته گذشته قریب به صد و چهل مغازه را به دلیل گرانفروشی بسته که از آنجمله برخی از مغازههای کفش فروشی بودند.
شخصی چندروز قبل اظهار داشت: «من روز پنشنبه دوم اسفند وارد مغازه کفاشی شدم و یک جفت کفش انتخاب کردم که قیمت آن ۴۵ تومان ذکر شده بود. همینکه خواستم آن را بخرم دوستم گفت که این کفشها قرار است از یکشنبه آینده با تخفیف به فروش برسد بهتر است یکی دو روز برای خرید دست نگه داری.
دو سه روز بعد رفتم و همان کفش را برداشتم و با کمال تعجب دیدم قیمت آن ۵۲ تومان نوشته شده است و زیر آن درج شده با تخفیف ۱۵درصدی، ۴۳ تومان به فروش میرسد. اعتراض کردم که این کفش دو روز قبل ۴۵ تومان بود و با احتساب تخفیف باید ۳۸ تومان شود اما فروشنده قسم میخورد که قیمت از اول همین بوده. آنچنان محکم قسم میخورد که من فکر کردم شاید من قیمت را اشتباه دیدهام.
در این میان یادم افتاد که از مغازه بغلی، ماه پیش یک دمپایی خریدم به قیمت ۱۲ تومان. رفتم آنجا و همان دمپایی را یافتم که قیمت آن ۱۵ تومان ذکر شده و با تخفیف، ۱۲/۵ تومان به فروش میرسید! یعنی حتی کمی گرانتر از قیمت قبل از تخفیف! وقتی به فروشنده موضوع را گفتم او نیز زیر بار نرفت و قسم میخورد که اشتباه میکنید! من نیز قسم می]وردم که دمپایی را به ۱۲ تومان خریدم! ا قسم من را باور نمیکرد ولی توقع داشت من قسم او را باور کنم!»
فردی که این واقعه را تعریف میکرد از من انتظار داشت تا این موضوع را نوشته و کلک کفاشها را متذکر شوم. با خود گفتم: «ببین توقع دارند که ما پا توی کفش چه آدمهایی بکنیم!»
از تلفنها و شکایات مردم خیلی خوب میتوان به میزان تفاهم فروشندهها و خریداران پی برد. در یک نامه، فردی نام کاسب محل را کاذب نوشته و دیگری غاصب! با اینحال اکثر پیشهوران افرادی با وجدان هستند و نباید همه را به یک چوچوب زد. بعضی از کاسبها مقداری گران میفروشند آنهم با کمی فیس و افاده!
آقای دیگری میگفت شب جمعه در یکی از میوهفروشیهای تجریش لیموشیرین خواستم. میوهفروش پس از کمی منت، از عقب مغازه مقداری لیموشیرین درجه دوم آورد به قیمت هر کیلو ۶۵ ریال. تا خواستم اعتراض کنم فورا همه را سرجایش ریخت و گفت: ما اینها را برای فروش نیاوردیم برای ثواب آوردیم! پرسیدم لیموشیرین: چه ثوابی دارد؟ گفت: هوا سرد است و مریضی زیاد. من هم اینها را برای درمان سرماخوردگی و کسب ثواب آوردهام چون دیدم شب جمعه است، وگرنه استفادهای ندارد.»
خانم دیگری میگفت: «در بازار بهجتآباد از یک ماهیفروش پرسیدم: ماهی فیله داری؟ گفت: کیلویی ۱۳ تومن. گفتم من از خودش پرسیدم نه قیمتش. همین که فهمید اهل چانهزدن نیستم، دو کیلو فیله برایم کشید و در پاکت گذاشت. هنگامی که داشت پاکت من را میکشید، آقایی آمد و از همان ماهی خواست که فروشنده گفت نداریم. هنگامی که آن آقا رفت پرسیدم: چرا به او از همین ماهی ندادی؟ گفت: به شما هم که دادم خیلی خاطرت عزیز بود. دیگر قرار نشد به کار دیگران دخالت کنی. من با یک نگاه مشتری را میشناسم. پرسیدم مثلا این آقا را از کجا شناختی؟ و گفت از چانهاش!»
یکی میگفت: «ماست پاستوریزه اول ۶ ریال بود. پس از مدتی شد ۱۰ ریال و یک خط قرمز دورش کشیده شد. از فروشنده پرسیدم: این خط قرمز چیست؟ گفت: علامت این است که دور ارزانفروشی را یک خط قرمز کشیدهاند!»
از همان وقت که تصمیم گرفتند نرخها را به اول خرداد گذشته برگردانند، تاکنون خیلی از نرخها بالا رفته که نرخ بلیط هواپیما یکی از آنهاست. مخصوصا در این ایام که مقارن نوروز است و مردم نیاز به هواخوری دارند. بنده فقط بابت سه بلیط رفت و برگشت تهران-آبادان، باید قیریب به ۲۰۰۰ تومان پول بدهم. آنهم در شرایطی که موسسات توریستی برای بیست روز گردش با هواپیما و تامین خوراک و مسکن در شهرهای مختلف حداکثر ۵۰۰۰ تومان میگیرند. عجیب است اما دیگر به چشممان عجیب نمیآید. یک کیلو تره جعفری از یک کیلو سیب گرانتر شده و یک دیزی آبگوشت از یک دیگ پلو بیشتر خرج برمیدارد.
قیمت آرامگاههای بهشتزهرا را از ۲۵هزارتومان به ۴۰هزارتومان افزایش دادهاند. آخر سر هم گفتند که گورستان بهشتزهرا سالیانه ۲۰میلیونتومان ضرر میدهد.
ظریفی گفت: «خب تقصیر خودتان است! ارزانش کنید تا مشتریان بیشتری نصیبتان شود و کمتر ضرر بدهید!»
یکی دو روز بعد خبری منتشر شد که بچه مردهای هنگام دفن شدن در بهشتزهرا، زنده شده است. معلوم میشود که بچه هم با تمام بچگیاش فهمیده است که این روزها مردن صرف ندارد!
اسفندماه ۱۳۵۳
دانلود کتاب یامفت یامفت
کتابی که هماکنون آماده دانلود شماست، اثری است نایاب چاپ سال ۱۳۵۷ خورشیدی. این کتاب توسط کاربران کافهکتاب برای استفاده همگان در این پایگاه بارگزاری شده است.
دانلود کتاب یا مفت یا مفت را به همه دوستداران ادبیات طنز اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
برای دانلود این کتاب، ابتدا باید عضو سایت بشوید.
پس از عضویت، لینک دانلود این کتاب و همهی کتابهای سایت برای شما فعال میشوند.