در ادیان ابراهیمی (اسلام، یهودیت و مسیحیت) نخستین انسانی که خداوند بزرگ آفرید، حضرت آدم (ع) بود. سپس پروردگار متعال حوا را آفرید. این دو با یکدیگر ازدواج کردند و بدینترتیب آدم و حوا، نخستین انسانها و پدر و مادر تمام انسانهای بعدی هستند.
اما در این میان در باور برخی فرقههای فرعی یهودیت، داستان متفاوتی نقل شده است. این داستان بدینگونه است که نخستین انسانی که پس از آدم ابوالبشر خلق گردید، لیلیث نام داشت. در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
پیشنهاد کافهکتاب:
دانلود کتابهای ادیان و مذاهب
دانلود کتابهای دین اسلام
دانلود کتابهای دین یهود
دانلود کتابهای دین مسیح
دانلود کتابهای دین زرتشتی
آفرینش در ادیان ابراهیمی
در کتاب عهد عتیق (تورات) و به تبعیت از آن در عهد جدید (انجیل) ماجرای آفرینش بدینگونه خلق شده است که خداوند متعال پس از خلق زمین و آسمان و موجودات زنده، حضرت آدم را آفرید.
او برای این منظور، از گِل، پیکر آدم را خلق کرد و سپس از روح خود در آن دمید و آدم جان گرفت. سپس از دنده چپ آدم، حوا را آفرید. آدم و حوا با یکدیگر ازدواج کرده و در بهشت مشغول زندگی شدند.
ابلیس که یکی از جنیان بود، بر این آفرینش تمرد. خداوند پس از خلقت آدم، به تمام فرشتگان فرمان داد تا بر آدم -اشرف مخلوقات- سجده نماید. تمام فرشتگان اطاعت امر کردند مگر ابلیس. او عقیده داشت که عنصر وجودیاش از آتش است و بنابراین از انسان که از خاک است، برتر است. خداوند به دلیل این تمرد، او را از درگاه خود اخراج نمود.
ابلیس کینه آدمیزاد را برگرفت و سوگند خورد که بشر را گمراه خواهد کرد. پس خود را به شکل مار درآورده و وارد بهشت شد، آدم و حوا را بفریفت تا از میوه ممنوعه تناول نمایند. آنها فریب خورده و چنین کردند. پس خداوند به سبب این نافرمانی آدم و حوا را از بهشت اخراج کرد و به زمین تبعید نمود. آنها در زمین زندگی جدید را آغاز کرده و زاد و ولد کردند و بدینترتیب نسل بشر در زمین رشد و نمو یافت.
در قرآن مجید نیز این ماجرا به همین شکل و با کمی دگرگونی در جزئیات آمده است. یکی از این دگرگونیها آن است که خداوند رحمان و رحیم، حوا را نه از دنده چپ آدم، که به صورت مجزا از گِل بیافرید.
برای اطلاعات بیشتر بنگرید به:
دانلود کتاب قرآن مجید
دانلود کتاب تورات (عهد عتیق)
دانلود کتاب انجیل (عهد جدید)
لیلیث، نخستین همسر حضرت آدم بر پایه برخی از روایتهای یهودی
برخی از فرقههای یهودیان معتقد بر کتابی هستند به نام تلمود. این کتاب، کتابی است انحرافی که مورد تایید پیروان حقیقی شریعت حضرت موسی و کلیمیان بر حق، نمیباشد.
برپایه اطلاعات مندرج در این کتاب، داستان آفرینش به گونه دیگری آمده است. داستان موجود در تلمود بر این قرار است:
خداوند تبارک و تعالی پس از خلقت آدم، برای این که وی تنها نباشد، از گِل انسان دیگری خلق نمود. او زنی بود به نام لیلیث. خداوند امر فرمود که لیلیث بایستی تحت اوامر و فرمان آدم باشد. اما او از اطاعت این امر سر باز زد. چرا که عقیده داشت که او نیز از همان گِلی آفریده شده که آدم از آن خلق شده، لذا آدم بر او برتری ندارد و نمیپذیرد که تحت فرمان آدم باشد.
آدم و لیلیث مدتی در بهشت با یکدیگر زندگی کردند. اما از آنجایی که لیلیث از فرمان آدم سرباز میزد، موجبات ناراحتی وی را فراهم میکرد. سرانجام آدم از این سرپیچیها به ستوه آمد و به درگاه خداوند از وی شکایت نمود.
در این میان لیلیث که میدانست خداوند او را تنبیه خواهد کرد، از بهشت گریخت. مدتی بعد با ابلیس آشنا شد و هنگامی که دانست ابلیس از آتش و از او برتر است، خود را تسلیم ابلیس نمود. آنها با یکدیگر زندگی کردند و حاصر این ازدواج نامشروع، به دنیا آمدن هزاران فرزند نامشروع، حاصل همخوابگی ابلیس و لیلیث گردید.
در این میان خداوند برای آنکه آدم تنها نماند و همچنین نسل بشر منقرض نگردد، بر آن شد تا همسر دیگری برای آدم بیافریند. اما این بار برای آنکه همسر او تحت فرمانش بوده و سرکشی نکند، هنگامی که آدم در خواب بود، دنده جپ او را جدا کرد و از آن، حوا را آفرید. پس حوا به دلیل آن که از بخشی از بدن آدم آفریده شده بود، او را نسبت به خود برتر دید و اوامرش را اطاعت کرد.
سالها بگذشت و آدم و حوا در بهشت روزگار خوشی را سپری میکردند. هنگامی که اخبار این وقایع به گوش لیلیث رسید، حسادت زنانهاش گل کرد و تصمیم گرفت تا زندگی آنها را دچار مشکل نماید. پس تغییر قیافه داد، به بهشت رفت و آدم و حوا را بفریفت تا از میوه ممنوعه بخورند. آدم و حوا به محض تناول میوه ممنوعه، جاودانگیشان را از دست داده و از این زمان آدمیزاد میرا شد. اما لیلیث که خود از آن میوه نخورده بود، همچنان جاودان باقی ماند.
آدم و حوا از بهشت اخراج و به زمین تبعید شدند. خداوند نیز برای تنبیه لیلیث، فرشتگانی را فرستاد تا هر روز یکی از فرزندان لیلیث و ابلیس را نابود سازند. لیلیث نیز برای انتقام، هزاران سال است که هر روز یکی از نوزادان تازه به دنیا آمده آدمیزاد را میکشد. این روند ادامه خواهد داشت تا پس از رستاخیز و به هنگام قیامت، ابلیس و لیلیث به دوزخ افتاده و به کیفر گناهانشان برسند.
جایگاه لیلیث در تلمود
در تلمود، لیلیث را در کنار ابلیس قرار دادهاند. درواقع ابلیس اهریمنی نرینه و لیلیث اهریمنی مادینه است. با این تفاوت که ابلیس از رسته جنیان و از آتش است اما لیلیث از رسته آدمی و خلق شده از خاک است. در این کتاب ابلیس، لوسیفر نام دارد.
تلمود میگوید که چون لیلیث برخلاف آدم و حوا، از میوه ممنوعه نخورد، جاودانه ماند و تا قیامت زنده خواهد بود. در این کتاب انحرافی آمده است که لیلیث پس از ازدواج نامشروع با ابلیس، هزاران بچه به دنیا آورد. این بچهها درواقع بچههای شیطان هستند و سرنوشت محتومشان نابودی است. چرا که نطفهشان ناپاک است.
در آخر و در روز قیامت، لیلیث در کنار ابلیس به جهنم رفته و برای همیشه بخاطر گناهانش، کیفر خواهد دید.
نظر ادیان ابراهیمی نسبت به داستان لیلیت
هر سه دین بزرگ ابراهیمی یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت، این داستان را ضاله و گمراهکننده و غیرواقعی میدانند. این روایت انحرافی در هیچ یک از سه کتاب قرآن، توران و انجیل نیامده است.
ما مسلمانان نیز این داستان سراسر کذب را نمیپذیریم و آن را گمراهکننده و ناشی از خرافات فرقههای منحرفشده یهود میدانیم. البته فقط این نیست و دیگر محتویات کتاب ضاله تلمود را نیز دروغ میدانیم.
بنابراین، داستان لیلیت که در تلمود آمده و گروهی از فرقههای یهودی آن را باور داشته و بدان اعتقاد دارند، خرافهای بیش نیست و نمیتوان به هیچ عنوان بدان اعتماد داشت و آن را پذیرفت.
لیلیث کیست؟ افسانه لیلیت حقیقت دارد؟
همانگونه که در این مقاله به طور کامل و جامع و موشکافانه بررسی کردیم، افسانه لیلیث یک داستان جعلی است و هیچ حقیقتی در پس آن نهفته نیست.
لیلیت از جمله داستانهایی است که خاخامهای یهود جعل کردهاند. ریشه آن به افسانههای قدیمی سومری بازمیگردد و داستان آن مورد تایید هیچ یک از ادیان توحیدی ابراهیمی نیست.
لذا با اطمینان خاطر میتوان این افسانه را رد کرد..