سلسه چینگ Qing با بیش از سیصدسال سلطنت، آخرین نظام سلطنتی چین بود که در آغاز سده بیستم جایش را به جمهوری چین داد.
این سلسله در اصل از گروههای اجتماعی فقیر ناراضی به نام جورچن (که بعدها به منچو معروف شدند.) شکل گرفته بود که به وسیله نورهاچی متحد شدند و به جای سلسله مینگ روی کار آمدند. سلسله چینگ با در دست گرفتن قدرت و با حفط بسیاری از ساختارهای سیاسی و اجتماعی قبل و تعریف اصولی جدید، هویت اجتماعی خاصی برای خود دستوپا کرد و سعی کرد فرهنگ مردم چین را متحول کند.
این اصول توسط رهبر قبیلهای آن، نورهاچی که بعدا منچو نامیده شد، ابداع شده بود و پس از او یکی از جانشینهایش به نام دورگون این راه را ادامه داد. او نوعی آرایش موی سر و پوششی ابداع کرد که تاثیری چشمگیر بر فرهنگ و آداب چین برجای گذاشت.
امپراطوری چینگ
امپراتوری جینگ یا امپراتوری چینگ یکی از بزرگترین و قدرتمندترین امپراتوریهای تاریخ چین بود که بین سالهای ۱۶۴۴ تا ۱۹۱۲ میلادی بر چین حاکمیت داشت. این سلسله توسط قوم مانچوها بنیانگذاری شد و آخرین دودمان امپراتوری چین بود.
در زمان اوج خود، امپراتوری چینگ تقریباً تمامی مناطق چین امروزی، تایوان، بخشهایی از روسیه، و تبت را شامل میشد. این امپراتوری توانست قدرت نظامی و اقتصادی چشمگیری داشته باشد و اصلاحات زیادی در زمینه اداری، اقتصادی و فرهنگی انجام دهد.
امپراتوری چینگ همچنین با تهدیدات داخلی و خارجی مواجه بود. شورشها و جنگهای داخلی همچون شورش تایپینگ (۱۸۵۰-۱۸۶۴) و نیز فشارهای خارجی از سوی قدرتهای استعماری مانند بریتانیا و فرانسه، باعث ضعف آن شد. در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، چینگ با جنگهای بزرگ و قراردادهای نابرابر مواجه شد که سرانجام منجر به سقوط امپراتوری و تأسیس جمهوری چین در سال ۱۹۱۲ شد.
عوامل سقوط
– فساد دربار و بوروکراسی
– فشارهای اقتصادی و نظامی قدرتهای استعماری
– شورشهای داخلی گسترده مانند شورش تایپینگ و قیام نانگ شیا
این امپراتوری نقش مهمی در شکلگیری تاریخ و فرهنگ چین مدرن ایفا کرد و پایان آن، دورهای از تغییرات عمیق اجتماعی و سیاسی را به دنبال داشت.
در کافه کتاب بخوانید:
زمان، رودی جاری
پارسیگویی
نامهای ایرانی
هفت صدا
کولاک
چهره شیرین